تحلیل مصطفی تاجزاده دربارهی تنشهای اخیر ایران و اسراییل
سیدمصطفی تاجزاده در یادداشتی با عنوان ‘تقاطع تنشزایی’ دیدگاه و تحلیل خود پیرامون تنشهای اخیر میان ایران و اسراییل را مطرح کرد.
به گزارش انصاف نیوز، آقای تاجزاده که از ۱۸ تیر ۱۴۰۱ در زندان است، در این یادداشت انتقاداتی را به سیاستهای منطقهای کشور مطرح و تاکید کرده است که نقد راهبرد جمهوری اسلامی و نیز همپیمانانش به معنی درست بودن رویکرد آمریکا، اروپا، عربستان، ترکیه و… در منطقه نیست. خطاهای منطقهای آنان اگر بیشتر نباشد، کمتر هم نبوده است.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار عقیده کرد که تا استراتژی ایران تغییر نیابد و میدان در خدمت دیپلماسی، توسعه و رفاه مردم قرار نگیرد، چشمانداز روشنی در افق ملی پدیدار نخواهد شد.
او در بخشی از یادداشت خود مینویسد: من همچنین افزایش توان و قدرت نظامی کشور را در منطقه جنگ و ترور و داعش زده خاورمیانه مفید و بلکه لازم میدانم. اما بار دیگر یادآور میشوم آنچه باعث نظم و ثبات سیاسی میشود، رضایت و اعتماد ملت است نه بمب و موشک.
متن یادداشت مصطفی تاجزاده را میتوانید در ادامه بخوانید:
استراتژی [نادرست سیستم] در منطقه، بهویژه در اعزام نیروهای نظامی به سوریه افزون بر هزینه سرسامآورش، نقش مهمی در عقب ماندن از همسایگان و تحمل تورم و گرانی کمر شکن برمردم نموده، انتخابهای کشور را در منطقه روز به روز محدودتر و پرمخاطرهتر کرده است.
در آخرین نمونه پس از حملهی خونبار و تحریک کننده اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق که در تعارض با حقوق و موازین بینالمللی بود، و در عین حال با سکوت مجامع مسئول بینالمللی همراه شد، حاکمیت خود را در انتخاب بین بد و بدتر گرفتار دید.
اگر ایران به اسرائیل حمله نمیکرد، نتانیاهو گستاختر از پیش به انهدام مراکز وابسته به جمهوری اسلامی و کشتار وابستگانش میپرداخت و اعتبار سیاسی و نظامی سیستم آسیب فراوان میدید و چنانکه حمله میکرد، نتانیاهو را از انزوا و تنگنای اخیر او ناشی از رد آتشبس و ادامه جنایاتش در غزه، در عین ناکامی در دستیابی به اهداف اعلامی خود تا حدود زیادی خارج میکرد. احتمال بروز جنگ را افزایش میداد، غرب را به دفاع از دولت اسرائیل تحریک و کمکهای نظامی و مالی بیشتری برای تلآویو ارسال میشد. ایران هراسی نیز با شدت بیشتری در دستور کار قرار میگرفت.
در حالت دوم پاسخ ایران نمیبایست به کشتن افراد و تخریب مراکز مهم اسرائیل منجر میشد. تا نتانیاهو برای تداوم راهبرد جنگ طلبانهاش بهانه دندانگیری بدست نیاورد.
تأسفبارتر این که ایران چه به تهاجم و کشتار اسرائیل پاسخ میداد و چه آن را بیپاسخ میگذاشت، بهای طلا و دلار و بسیاری کالاها افزایش مییافت و فشار بیشتری بر مردم وارد میآمد که آمده است.
حتی پس از اعلام پایان یافتن عملیات در این مرحله، کشور همچنان در شرایط صلح مسلح قرار دارد. و چشم انتظار تصمیمات اسرائیل است.
امید آن که چرخه باطل و خطرناک «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن» شکل نگیرد و به جنگی خانمانسوز منجر نشود. تأسف بزرگتر آنکه حتی اگر جنگی درنگیرد، ملت ما همچنان آثار و پیامدهای یک جنگ و تحریمهایی به مراتب شدیدتر از دوران جنگ هشت ساله را تحمل میکند، بدون آنکه رسماً با کشوری در حال جنگ باشد.
بهنظر من مادام که استراتژی ایران تغییر نیابد و میدان در خدمت دیپلماسی، توسعه و رفاه مردم قرار نگیرد، چشمانداز روشنی در افق ملی پدیدار نخواهد شد.
نقد راهبرد جمهوری اسلامی و نیز همپیمانانش به معنی درست بودن رویکرد آمریکا، اروپا، عربستان، ترکیه و… در منطقه نیست. خطاهای منطقهای آنان اگر بیشتر نباشد، کمتر هم نبوده است. اما اشتباهات آنان هرگز نباید توجیهگر رهیافت نادرست حاکمیت ایران باشد. بهویژه آن که هزینههای آن را در درجه نخست ملت ایران میپردازد.
من همچنین افزایش توان و قدرت نظامی کشور را در منطقه جنگ و ترور و داعش زده خاورمیانه مفید و بلکه لازم میدانم. اما بار دیگر یادآور میشوم آنچه باعث نظم و ثبات سیاسی میشود، رضایت و اعتماد ملت است نه بمب و موشک.
شوروی سوسیالیستی در زمان فروپاشی بزرگترین قدرت موشکی و اتمی جهان پس از آمریکا بود. اما حتی بدون جنگ، تکه و پاره شد. ساختار تک حزبی و تک صدایی آن و انحصار طلبی، تمامیت خواهی و آزادی ستیزی حکومت، شوروی را از درون تهی کرد. خطری که امروز ایران را نیز تهدید میکند.
نکته پایانی: صرفنظر از این که حمله موشکی-پهپادی ایران به اسرائیل را مثبت یا منفی، ضروری یا اجتنابپذیر ارزیابی کنیم و مستقل از این که به جنگی فراگیر منجر بشود یا نشود، که امیدوارم نشود معیار من برای تشخیص این که عملیات مزبور از موضع دفاع از اعتبار و امنیت و منافع مردم انجام شد یا انگیزه اصلی تحکیم پایگاه حکومت از جیب ملت بود، عملکرد [سیستم] است.
چنانچه [سیستم] همچنان بر سیاستهای [نادرست] اصرار ورزد و به لجاجت با مردم خاتمه ندهد، معلوم میشود دغدغههایش تآمین حقوق و آزادیها و کرامت، امنیت و رفاه مردم ایرانزمین نیست. اما اگر به بگیر و ببندها پایان دهد، حقوق و آزادیهای سیاسی و مدنی ایرانیان را پاس دارد و با مردم از در صلح و آشتی برآید، و در یک کلام به تصحیح خطاها و جبران کاستیهایی خود بپردازد، تغییر رویکرد آن را باید به فال نیک گرفت و از آن استقبال نمود. زیرا به سود مردم و در جهت استقرار دموکراسی در ایران و صلح در منطقه است.
فروردین ۱۴۰۳
زندان اوین
انتهای پیام
متاسفانه رضایت. و امنیت مردم راکسانی مثل شما و دوستانتان بهم میریزند. وتا امنیت نباشد. لقمه نان خالی هم از گلوی کسب پایین نخواهد رفت. مگه ناتو برای اوکراین امنیت اورد؟
دوستان دیگری از شما هم تحریم ها را به اوباما. سفارش دادند. چقدر نرم و آهسته در این زمان سخت امنیتی و دفاعی یار شیطانک اسراییل میشوید.
سلام …. اتفاقا این تحلیل ی منطقی و پیشرو و آزادی خواهانه و عزت مند از اوضاع سیاسی و امنیتی ایران و خاور میانه هست …. شما اگه منطق و درک سیاسی بالاتری داشتین متوجه میشدین که افرادی مثل تاجزاده و موسوی به نفع ملت کار میکنن ویا نه ؟؟؟ و همین سوال و میشه از عقاید و سیاست های ( به طور مثال روزنامه ی کیهان ) افراد تندرو _ مثلا انقلابی _ پرسید که افکار و اعمالشان در جهت نفع ملی هست یا منافع اسراییل ؟؟؟؟