پاسخ «مسعود کیمیایی» به یادداشت «پرویز پرستویی»
روزنامه ی «شرق» یک روز پس از انتشار یادداشت «پرویز پرستویی» [لینک]، نوشت: اركستر «قاتل اهلى» هماهنگ نیست. اگرچه قرار بود عوامل آخرین فیلم مسعود کیمیایی هماهنگ باشند تا به تعبیر کارگردان این فیلم، آهنگ و قطعه سینماى ملى ما را بنوازند، اما صدایی که از این ارکستر بیرون میآید هارمونیک نیست. حاشیههای «قاتل اهلی» که با ماجرای درگیری مسعود کیمیایی و منصور لشکریقوچانی، تهیهکننده این فیلم، آغاز شد، در ظاهر با پخش نسخه کارگردان در جشنواره و استفاده از نسخه تهیهکننده برای اکران عمومی پایان یافته بود، اما با نگارش یادداشت پرویز پرستویی، بازیگر این فیلم، معادلات تغییر کرد. بازیگر نقش جلال سروش در «قاتل اهلی» در یادداشتش که دیروز در همین صفحه منتشر شد، بهصراحت از نسخه کیمیایی اعلام برائت کرده و آن را مخالف فیلمنامهای دانست که بنا بوده در آن ایفای نقش کند. مسعود کیمیایی در واکنش به مطلب پرستویی، یادداشتی نگاشته است که در ادامه آن را میخوانید.
هيچگاه فكر نميكردم در نوشتهاي جواب شما را بدهم. دو تفكر دور از هم و دو تجربه جدا، كار را آسانتر ميكرديد، تماس ميگرفتيد و موضوع را ميپرسيديد، اينها موضوعات سودآوري نيستند. براي شما مهم است كه در فيلمهاي من دعوت شدهايد، اما بازي نكرديد. «نتوانستهايد خود را مجاب كنيد» بعضي از فيلمهايي كه خود را مجاب كرده و بازي كردهايد را به ياد داريم. يكبار ميآمديد ميهمان من، خانه من، مثل همان دفعاتي كه ميآمديد، از فيلم ميپرسيديد، نگراني خودتان را نگران ميگفتيد.
چرا به حرفهاي سرمايه گوش كرديد، به حرفهاي هنر گوش نكرديد، حتي سراغي نميگرفتيد، شما حتي نميدانيد و خبر نداريد من در نامهاي به خانه سينما و دانستگاني كه ميخواهند اين فيلم را به سرانجام برسانند نوشتم و تقديم كردم. من كي به دونسخهايبودن فيلم قاتل اهلي رضايت دادم؟ آقاي پرستويي، مگر ميشود دو نسخه از فيلمي ساخته من وجود داشته باشد. مگر گوزنها و چندتايي ديگر كه بايد عوض ميشد و من چارهاي نداشتم. مگر تهيهكننده نسخهاي دارد؟ تهيهكننده، نه نويسنده و نه كارگردان است، صاحب پول است. شما در كجا و كدام سمت ايستادهايد؟ شما به قول خودتان آن نسخه من را كي ديدهايد. كنار آقاي تهيهكننده؟ آقاي پرستويي، كارگردان و نويسندهاش تا آخرين لحظه نگران اثر خود است، ميتواند در زيبايي، تأثير مفهومي و اجرائي فخار فكر و اجرا كند، مگر تأليف دو نسخه دارد؟ كدام تأليفي دوتا بوده، نسخه ناشر، نسخه نويسنده! مونتاژ فيلم قاتل اهلي را تهيهكننده به بهرام دهقاني سپرد و سرانجام تمام شد. ديدم، قسمتهايي زيبا و حرفهاي و خلاق است. فقط همان دو، سه فصل به قول شما كه در فيلمنوشت بوده فيلمبرداري شد و واجب بود. اين واجبها فقط در سينه و خلاقيت مؤلف واجب ميشود نه عاملان ديگر. شما چرا در فيلم متروپل بازينكردن را كه هيچگاه نه من به شما فيلمنوشتي دادم و نه گفتوگويي كرديم مدال ميكنيد.
گفتند شما بيليارد را نميدانيد. من گفتم مهم نيست، با استعدادي كه دارند بهسرعت ياد ميگيرند و شايد هم خيلي خوب بازي را بلدند. گويا رابطي كه هماكنون يكي از دوستان شماست با شما گفتوگويي داشته است كه هيچگاه به من منتقل نشد. ايشان هم براي من احترام دارند و من دوستشان دارم. شما در قاب كارگردان و گفتوگوي نوشتهشده نويسنده بازي ميكنيد، جوابدادن كار شما نيست. شما بازي نوشتهشده را بازي كرديد و بسيار خوب هم بازي كرديد. آقاي پرستويي، بسيار بايد مواظب بود آدمهايي كه تبليغات را بلدند و از اين راهها پولدار شدهاند و از اين دست بسيارند به حساسيتهاي هنرمندان و دانستگان از قاب دوستي وارد ميشوند و بيشتر خودشان را تبليغ ميكنند. شما وارد اين يارگيريها نشويد، شما را خيلي پاكتر و هنرمندتر ميدانم كه بدون سؤال از اين دوست به سمت سرمايهگذاري برويد كه تابهحال هيچ تأليفي در هيچ زمينهاي از هنرها نداشتهاند. شما را مردم دوست دارند، مواظب اين دوستداشتهها باشيد، شما بازيگر دانستهاي هستيد. در فيلم قاتل اهلي بسيار دانسته بازي كرديد. شما هم ميدانيد بسيار بازيگر لطف بر آن دارند در كارنامه خودشان در فيلمي از من باشند كه بهطورقطع بهترين در فيلم من خواهند شد. ميگوييد مسائل شخصي، كجاي زندگي هنرمند و نويسندهاي كه مستعد است و ٥٠ سال آن را تثبيت كرده و دانندهها ميدانند مسائل شخصي وارد اثر و تأليف نميشود.
پرويزخان، پرويز عزيز، دوست به خانه آمدهام… هوچيگري بهآرامي روح ساده ما را فتح ميكند. در طول فيلم، بسيار درباره آهنگ و اعتراض، اختيار واژه در مفهوم و بسياري ديگر حرف داشتهايم و به قول خودتان بسيار آموختيد. اينجا سمت شماست. اين مونتاژ تماما كار آقاي بهرام دهقاني است و مورد تأييد من، فيلمنوشت مال ماست، مال نويسنده است. هماني هست كه بود. دريغ كه دوستي، هنرمندي… بازيگري خوب را از من برنجانند. در همين دوستي ميگويم كاش يكبار در خانهاي كه سر سفره آن نشستي… مينشستي و به من گوش ميدادي. اين را توضيح ميدهم.در نمايش براي هيئت بازبين جشنواره فجر، فيلم قاتل اهلي با تمام آرا تأييد شد. شما ميگوييد ايكاش اين فيلمي را كه هنوز نديدهايد كه من و فيلمبردار، آهنگساز و صداگذار هنوز كامل نديدهايم… انتخاب نميشد و فيلم ديگري كه بهطورقطع شما نديدهايد و ناديده گرفته شده قبول ميشد. آقاي پرستويي، شما دستمزد فيلم قاتل اهلي را به گفته تهيهكننده آن ٢٧٠ ميليون تومان گرفتهايد… كه تمام آن نقد شده است. اما ايشان هنوز طبق قرارداد نيمي بيشتر از قرارداد مرا ندادهاند. رفاقت كنيد… بقيه پول من و ديگر عوامل را بگيريد و سالي يك فيلم از آن فيلمهاي دفاعي خود بازي كنيد. فيلم قاتل اهلي يك نسخه دارد… يك تأليف دارد.
اعتراض تند پرویز پرستویی به «قاتل اهلی» کیمیایی
انتهای پیام
با تمام ارادتم به پرویز خان بزرگ، فکر کنم در این دعوا حق با کیمایی باشد و پرویز خان رکب خورده اند. فکر کنم
دنيائى حرف ناگفته در متن وجود دارد كاش پرستوئى قبل از خواندن متن آنها را بخواند !