معنای زندگی چیست؟
کانال تلگرامی مدرسه توسعه نوشت:
«نامهی منکن، نویسنده آمریکایی به «ویلدورانت» در پاسخ به پرسش معنای زندگی شما چیست؟
از من پرسیدهاید که مایه تسلی و خرسندی من در زندگی چیست و چرا به کار و زندگی ادامه میدهم. من به کار و زندگی ادامه میدهم به همان دلیلی که یک مرغ به نشستن بر روی تخممرغها ادامه میدهد. در هر موجود زندهای، انگیزهای مبهم ولی قدرتمند برای کار و فعالیت وجود دارد. زندگی، مقتضی زیستن است. عدم فعالیت برای موجود سالم، امری دردناک، خطرناک و غیرممکن است (مگر به عنوان استراحتی برای تجدید قوا در میان امواج کار و فعالیت).
البته شکل دقیق فعالیت یک فرد، با قوا و قابلیتهایی که با آنها به دنیا میآید، مشخص است. به عبارت دیگر، تواناییهایش را وراثت تعیین میکند. من مثل مرغها تخم نمیگذارم، چون بدون قوا و قابلیتهای آنها به دنیا آمدهام. به همین دلیل، دنبال انتخابات کنگره هم نمیروم. یا ویولن نمیزنم، یا در دانشگاه، متافیزیک درس نمیدهم و یا در کارخانه ذوبآهن کار نمیکنم. تنها کاری را انجام میدهم که برای دستانم سادهتر و راحتتر است. در نتیجه، من نویسندهام.
اراده آگاهانه خیلی کمی در همه اینها وجود دارد. آنچه من انجام میدهم به دست تقدیری غیرقابل درک جهت پیدا میکند، نه لزوماً با انتخاب خودم. من در بچگی میخواستم شیمیدان بشوم، ولی در عین حال پدر فقیرم سعی میکرد از من یک کاسب بسازد. با همه این احوال، نویسنده شدم و احتمالا تا پایان عمر هم نویسنده باقی خواهم ماند. درست مثل گاوی که همه عمرش شیر میدهد، گرچه نفع شخصیاش اقتضا میکند که مشروب جین بدهد. دلم میخواهد فکر کنم که نوشتههایم ایدههای صحیحی بودهاند و بر مردم اثر گذاشته است. دنیا ممکن است آنها را دوست داشته باشد یا به آنها حتی دست هم نزند. برایم چندان مهم نیست چون خودم با آنها خوش بودهام. هرچقدر هم که خوب باشند، روزی در گذر زمان و در تاریخ دنیا محو خواهند شد.
در کنار کارم، ابزاری هم برای کسب سعادت در نظر گرفتهام به اسم “معاشرت”. وقتی کارهایم تمام میشود به خانواده و دوستانم روی میآورم. با آنها معمولاً حالم خوب است. هرچند، خانه من غم و جر و بحث هم زیاد دیده است. اما بودنشان در کل به من حس خوشبختی میدهد.
این که زندگی چه معنایی میتواند داشته باشد را نمیدانم؛ ولی تمایل دارم گمان کنم که هیچ معنایی ندارد. فقط میدانم زندگی برای من در حالی که طول کشید، سرگرمکننده بود. دردسرهای زندگی هم گاهی سرگرمکننده هستند و باعث پرورش برخی اوصاف انسانی جذاب مانند شجاعت و غیره میشوند که البته آنها هم سرگرمکننده هستند. هرچند سرگرمی هم پایدار نیست. هیچ تئاتری، هر چقدر هم که خوب باشد نمیتواند برای همیشه خوب بماند.»
منبع: کتاب درباره معنی زندگی، اثر ویل دورانت
انتهای پیام