خرید تور نوروزی

تحشیه‌ای بر «آری اینچنین شد برادر» محمدرضا تاجیک

احترام توکلی، کارشناس ارشد علوم سیاسی، در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

بَث‌ُّ الشَّکْوی اِنّما اَشکُواْ بَثِّی‌ وَ حُزْنی‌ اِلَی‌اللّه‌ (یوسف 86)

آری اینچنین بود برادر: عنوانی آشنا برای انقلابیون دهه پنجاه شمسی است. سخنرانی دکتر علی شریعتی در بیست و یکم رمضان سال 1350 که بعدا بصورت جزوه ای مستقل انتشار یافت. متن از یک تجربه عمیق و تاملات فلسفی فردی درباره تاریخ، تمدن‌ها، ظلم و بردگی می‌گوید. شریعتی با اشاره به سفرهای خود به مکان‌های تاریخی مهم مانند معبد دلفی، رم، و اهرام مصر، ابتدا شگفتی‌اش را از آثارعظیم بشری بیان می‌کند. اما پس از بازدید از اهرام مصر و شنیدن داستان‌های بردگان، دیدگاهش تغییر می‌کند.

وی به احساسات خود از تعلق به طبقه‌ای که در تاریخ محکوم به بردگی بوده و در ساخت این آثار عظیم دخیل بوده‌اند، اشاره می‌کند. او با دیدن سنگ‌های پراکنده و تیپا خورده در نزدیکی اهرام و شنیدن درباره مرگ و فداکاری بردگان، دچار بحران فکری می‌شود و از رابطه خویشاوندی نزدیک با آن‌ها احساس نزدیکی می‌کند.

نویسنده با تأکید بر ظلم تاریخی و جایگاه انسان‌های محروم در تمدن‌های بزرگ، به رابطه میان بردگان و ستمگران می‌پردازد. این داستان به شکلی عاطفی و عمیق پرسش‌هایی تاریخی در مورد آزادی، عدالت و رنج را مطرح می کند.

او سپس به تاریخ ادیان پیشینی و فرعونیان اشاره می‌کند و نقبی بر روند تاریخ‌سازی‌های مذهبی می‌زند. او از دردهای بشری که در خدمت معابد، کاخ‌ها و نظام‌های قدرت قرار می‌گیرد سخن می‌گوید، این روایت با نقدی از کارکردهای تاریخی قدرت و دین در ایجاد نظام‌های استبدادی و بردگی به جستجوی یک حقیقت بزرگ‌تر و عمیق‌تر در میان درد و رنج‌های بشری می‌پردازد.

تاجیک با اشاره ای آشکار به این اثر در عنوان مقاله خود با ارجاعات بینامتنی بسیار غنی، آثار فلسفی، سیاسی و تاریخی جهان را در ذهن خویش در می نوردد و روایتی سوگوارانه و تکان دهنده از تاریخ انقلاب را در هفت پرده می آغازد.

حرکت آرمان‌گرایانه به سوی رویاها (بخش اول):

متن با تصویری زیبا – با مدد از حضرت حافظ – از حرکت جمعی انسان‌ها به سوی آرمان‌های بلند آغاز می‌شود. در این بخش، واژگان پر از امید و روشنی‌اند: گنبد بلورین آسمان، نور ستاره‌ها،مهر و ماه، و عدالت. این قسمت نماد آغازین یک انقلاب یا حرکت است که بر پایه امید، اتحاد، و آمال و آرزوها بنا شده است ولی طولی نمی کشد که افتاد مشکلها و مشکل از من بی خویشتن ماست. فهم درد بی خویشتنی بخصوص در دستگاه فلسفی هگل بسیار حائز اهمیت است. شریعتی هم کتابی در شرح مفهوم الیناسیون دارد بنام انسان بی خود و البته مطالعه کتاب نجف دریابندری به نام درد بی خویشتنی هم توصیه می شود.

شروع کژراهه‌ها (بخش دوم):

در اینجا، نویسنده با یک گسست روایی، از راه‌هایی سخن می‌گوید که آرمان‌گرایان اولیه در آن گم می‌شوند. “کژراهه‌ها” نمادی از انحراف از اصول اولیه انقلاب است. برخی افراد از روی حرص و طمع و به تعبیر مولانا مرغان حریص و بینوایی که اسیر دام و دانه‌اند به ساخت عمارت‌های پر زرق‌ و برق مشغول می‌شوند و برخی دیگر در ناامیدی و سرخوردگی فرو می‌روند. این بخش شکاف میان امیدهای اولیه و واقعیت‌های پس از انقلاب را برجسته می‌کند.

برای فهم عمیق این بخش مطالعه کتاب های زیر پیشنهاد می شود. شهر خدای سنت اگوستین، آرمانشهر تامس مور، مدینه فاضله در اندیشه فارابی و داستان توراتی برج بابل در باب یازدهم سفر پیدایش که نماد عدم تفاهم و عقوبتی است که برای ورود به حریم خدایان تقدیر می شود، بهشت گمشده میلتون، تزهایی در باره مفهوم تاریخ والتر بنیامین و داستان آن فرشته تاریخ اثر پل کله که میان بنیامین، باتای و آدورنو و دست آخر گرشام شولم چرخید و در نهایت در موزه ای جا خوش کرد.

بازیگران و تماشاگران در نمایش قدرت (بخش سوم):

در پرده سوم، انقلاب به “نمایش قدرت” بدل می‌شود. گروه‌های مختلف تلاش می‌کنند تا تفسیر خود را از انقلاب ارائه دهند و آن را در راستای منافع شخصی خود بازتعریف کنند. برج‌های بابل، به‌عنوان نماد تکبر، عدم تفاهم و سوءاستفاده از آرمان‌ها، به تصویر کشیده می‌شوند. مطالعه کتاب تئوری بقا تئوری تغییر پویان، طبقه جدید میلوان جیلاس و همچنین خوانش فوکویی از آپاراتوس قدرت و حتی دیسپوزیتیف دلوز، چهار مقاله در باب آزادی آیزیا برلین برای فهم این بخش راهگشاست. در خصوص انقلابیون شنبه تاریخ مشروطیت و ماجراهای فتح تهران در جمعه بیست و ششم رجب 1327 قمری را حتما بخوانید.

انقلاب علیه انقلاب (بخش چهارم):

نویسنده از اصطلاح “انقلاب علیه انقلاب” برای توصیف تغییر ماهیت انقلاب سخن می‌گوید. در این بخش، انقلابیون اولیه به‌عنوان قربانیان جریان‌های جدید معرفی می‌شوند که به حذف و طرد آنان می‌پردازند. زبان نقد در برابر ترس و سرکوب به لکنت می‌افتد. رجوع کنید به مصاحبه شهریور 98 محمدرضا تاجیک با ایسنا تحت عنوان: فرزندان انقلاب را می خورند.

مومیایی‌شدن آرمان‌ها (بخش پنجم):

نویسنده با استعاره‌ای از اهرام، از مدفون شدن آرمان‌های انقلاب سخن می‌گوید. او تصویری از گورهای آرمان‌ها و سنگ‌نوشته‌های محو بر سر آن‌ها ارائه می‌دهد. انقلاب از معنای واقعی خود تهی می‌شود و تنها به ابزاری برای حفظ قدرت بدل می‌گردد. سخت دوست می داشتم که قصه شهر سنگستان اخوان و سرزمین هرز تی اس الیوت را خوانندگان عزیز پیش چشم کرده باشند.

مصادره انقلاب توسط منفعت‌طلبان (بخش ششم):

این بخش نهیبی آشکار بر کسانی است که انقلاب را به ابزاری برای توجیه منافع شخصی و سیاست‌های قدرت‌طلبانه بدل کرده‌اند. تضادهای آشتی ناپذیر و ستیز و سازش کاسبکارانه و تناقض‌ها در عملکرد و ناکارآمدی آنان، خیانت به اصول اولیه انقلاب را نمایان می‌سازد.

مرثیه‌ای برای آرمان‌های از دست‌رفته (بخش هفتم):

سرانجام متن با مرثیه‌ای تلخ و حسرت‌آمیز پایان می‌یابد. نعش آرمان‌های انقلاب بر دست مردم مانده و به خاک سپرده نشده است. این فراز تلخ با شور آفرینی شعر نوحه از مهدی اخوان ثالث، حس شکست و اندوه جمعی را به اوج بر می‌کشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا