خرید تور نوروزی

آقای پزشکیان! بنا داریم رییس جمهور نداریم

فرشاد محسن زاده روزنامه‌نگار در ایرنا در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:

ایران کشور عجیبی است هیچکس و هیچ چیز سر جایش نیست اگر غیر این بود اوضاع ایران نیز غیر از این بود که الان دست به گریبانش است.


واقعا مایه حیرت است، دومین منابع گاز جهان را دارا باشی اما گاز نداشته باشی، سومین دارنده نفت جهان باشی اما بنزین نداشته باشی، ۱۰ درصد امکانات یک قاره را داشته باشی اما نیمی از جمعیت کشور در فقر مطلق و نیمی دیگر بین سقوط و صعود از فقر، سعی صفا و مروه کنند.


اینها فقط و فقط از حاکمان کشوری چون ایران بر می آید چرا که رییس جمهورش بیل در دست دارد و بنّایش مدیریت! پزشکش سیاستمدار می شود و سیاستمدارش نگهبان مجتمع، حقوق دانانش کار چاق کن، بیسوادانش بساز و بفروش و مهندسانش دستفروش، طلبه هایش آموزگار و آموزگارانش مسافرکش، مداحانش استاد دانشگاه و استادان دانشگاهش راننده اسنپ، خلاصه در این مملکت هیچ چیز و هیچکس سر جایش نیست.


رییس جمهورش هم که اشتباهی یا استحقاقی به این جایگاه رسید اصرار دارد به همگان بگوید من اشتباهی بر این مسند نشانده شدم شغلم بنایی است نه مدیریت کلان یک مملکت!


آقای رییس جمهور! برای راه اندازی نهضت مدرسه سازی لازمه اش بیل به دست شدن نیست. لازمه اش برنامه ریزی، تامین منابع پولی و مالی، آینده نگری برای دانش اموزان و فارغ التحصیلان و رونق اقتصاد کشور و… است، بیل را هر انسان قوی بازوی شریفی می تواند به دست بگیرد کشور به نبوغ، اندیشه قوی و حاکمان و مدیران خلاق نیاز دارد نه بیل به دستان نمادین.


حاکمان و گردانندگان دنیای امروز مدت‌هاست هوش مصنوعی یا چت جی پی تی و انواع تکنولوژی را جایگزین فرغون و دسته بیل کردند کاری که در ایران امروز ما انجام آن از نماز هم واجب تر است، وگرنه اگر در دست رییس جمهور دسته بیل و دست بنا قلم حکمرانی باشد تا چند سال دیگر زندگی در ایران بی شباهت با غارنشینی انسان های نخستین در رقابت و مقایسه با جهان فوق مدرن امروزین نخواهد بود.


در کشوری که یک میلیون دانش آموز به خاطر ناامیدی از آینده و عبرت شدن میلیون ها جوان تحصیل کرده بیکار و بی سرانجام، دست از تحصیل شستن رییس جمهورش باید بجای بیل به دست شدن که خدای ناکرده تعبیری پوپولیستی و ژست پروپاگاندایی از آن نشود، باید تدبیر را جایگزین تعمیر کند و کارها را در هر اموری به کاردانان و اهلش بسپارد.


رییس جمهور اگر قرار است خشت انصاف و داد را در آموزش همگانی فرزندان این سرزمین بگذارد ابتدا باید خشت کج نابرابری و فاصله طبقاتی آموزشی جامعه را اصلاح کند و خشت خشت دیوار جامعه کاستی (طبقاتی) ایران را در بر دارد.


نه اینکه در این جامعه کاستی دانش‌آموزی در مدارس خصوصی فقط یک وعده غذایی گرمش در مدارس لاکچری با سلف سرویس مخصوص چند صد هزار تومان باشد و دانش آموزی از همین آب و خاک از فرط گرسنگی اصلا نداند و نفهمد معلمش در سر کلاس درس چه می گوید.


و یا دانش آموزی در همین سرزمین با منابع مشترک ملی در زمستان از سرما در کلاس درس بلرزد و در تابستان از گرما بپزد و نیمکت کلاسش خاک سرد زمین و سقف کلاسش چهار شاخ و برگ درخت باشد!


اقای رییس جمهور! بجای دست به بیل شدن نمادین بی عدالتی تحصیلات در سهمیه ورودی مدارس خصوصی و حق خوری از دانش اموزان مدارس مناطق محروم را اصلاح کنید.


اگر صداقت دارید – که دارید – و دل در گرو زاغه نشینان و محرومان و دانش آموزان کم و بی بضاعت دارید -که دارید- بجای بیل بدست شدن قلم در دست بگیرید و دستور بدهید لایحه اصلاح نظام آموزشی کشور تدوین و تقدیم مجلس شود تا جامعه آموزشی کشور از طبقه کاست خارج و به عدالت آموزشی اوایل انقلاب برسد.


آقای پزشکیان! خشت اول عدالت و انصاف را باید با معلمان و مربیان آموزش و پرورش آغاز کنید همان آموزگاران و معلمان و مربیان حداقل بگیر که این روزها برای دریافت مطالبات حداقلی خویش حق و حقوقشان را فریاد می زنند و بجای پرداخت مطالبات با آنها برخورد می شود.


اقای رییس جمهور! تدبیر پیشه کنید و همت را والا بدارید از درون دولت خودتان شروع کنید و هر یک از سازمان ها و وزارتخانه هایی که با منابع ملی این ملت به هر عنوانی مدارس و دانشگاه خصوصی راه انداختند را ملغی و تنها براساس اصل ۳۰ قانون اساسی اموزش را برای همگان تا پایان متوسطه رایگان و در کشور فقط و فقط به یک آموزش و پرورش و در مقطع تحصیلات عالی نیز به یک آموزش عالی بسنده شود.


اقای رییس جمهور! هر کسی را بهر کاری ساختن اگر ملاک مدیریت اجرایی کشور از گذشته تاکنون  شایستگی، توانمندی‌، تخصص و میهن پرستی بود این بیل بدست شما نمی رسید و اکنون شما بجای بدست گرفتن بیل باید دکمه مدارس هوش مصنوعی را با انگشتانت می فشردید.


در خوزستانی که شما برای ساخت اسکلت خالی مدرسه بیل بدست شدید بر دریای نفت شناور است اما صد حیف که مردمانش در فقر غوطه ورند، می دانید چرا، چون روسای جمهور پیشتر از شما بر همین طریقت امروزین شما رفتند و بجای تدبیر صرفا طی و طریق کردند.


کشور زیر ساخت اش در حال نابودی است آب، برق گاز، انرژی، راه، اقتصاد، صنعت، بهداشت، امنیت، آموزش و … به اذعان گفته های خودتان ندارد انگاه خواجه ما در اقدامی پوپولیستی، رمانتیک و نمادین در نقش کنج ایوان یا خدای ناکرده اغفال اذهان است.


اقای رییس جمهور! کشور را بدست وزیران نخبه و مدیران فکور بسپارید تا توسعه فراگیر را نصیب این مرز و بوم و ملت ایران کنند نه اینکه وزیری برای زمستان هشدار کمبود انرژی و برای تابستان فریاد العطش بی آبی سر دهد و رییس جمهورش هم برای کاهش دو درجه ای دما به تمنا بیافتد.


یا اینکه ارزش پول ملی کشور تحت مدیریتش مثل برف در افتاب تموز هر روز آب شود و در سفره ملت اش حتی نان جوین هم یافت نشود، هزینه درمان نیمی از ملتش به قیمت جان تمام شود و آینده فرزندانشان به آتیه سیه روزان و تیره بختان مانند  باشد، آنوقت رییس جمهور چنین کشوری بیل به دست ظاهر شود؟!


اقای رییس جمهور ! بیل بنایی را به بناهای کار بلد که از شما دراین کار چیره دست ترند بسپار، شما مرحتمی بنما مدیریت اجرایی کشور را در مسیر درست رهنمون کن تا حال و روز و اوضاع ایران بحران زده بِه شود.


در این صورت است که مدارس کپر نشین سیستان و بلوچستان و هرمزگان و خوزستان …برچیده می شوند و دانش آموزان عزیز وطن به کلاس درسشان بر می گردند و کارگران فلک زده از کار اخراج نمی شوند و پدران نیز خجل زن و فرزند نخواهند شد.


اقای پزشکیان ما بنّا داریم؛ رییس جمهور نداریم! اگر  کارها به درایت و تدبیر حاکمان سامان می یافت بنّا، کارگر، کشاورز، معلم، کارمند، کاسب، بازاری، دانش اموز، دانشجو خلاصه همه و همه در کار خویش در یک حکمرانی درست مهارت و موفقیت پیدا می کنند اما وضعیت کنونی کشور که محصول مدیریت مسئولان و حکمرانی ناصواب گذشتگان است باید تغییر کند البته نه با بیل بلکه با اندیشه و خرد حکمرانی.

انتهای پیام

بانک صادرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا