خاطرات هاشمی ۲۷ اسفند سال ۸۰ | تمجید یک مدیر چینی از متروی تهران
انصاف نیوز: خاطرات روزنوشت آیتالله اکبر هاشمی در اسفند سال ۱۳۸۰ را در ادامه میخوانید:
دوشنبه 27 اسفند 1380 | 3 محرم 1423 18 مارس 2002
«دیروز در اسلامآباد پاکستان، انفجاری در کلیسای نزدیک سفارت آمریکا رخ داد که پنج کشته و 45 زخمی داشته و سه نفر از آنها آمریکاییاند. در یمن به سفارت آمریکا با نارنجک حمله شده که تلفاتی نداشته است.
در فلسطین، زدوخوردها ادامه دارد و آنتونی زینی، [فرستاده ویژه آمریکا به اسراییل و حکومت خودگردان فلسطین]، تلاش دارد که تفاهمی بین دو طرف ایجاد نماید و فشار زیادی بر شارون، [نخستوزیر اسراییل] وارد میشود. در اردن و بسیاری از کشورهای اسلامی و عربی، به نفع فلسطینیها تظاهرات شده است. در اسپانیا، بعد از ختم اجلاس سران اروپا، تظاهرات به شورش تبدیل شد.
در بحرین، دیک چنی، [معاون رییسجمهور آمریکا]، وضع بهتری از سایر کشورهای عرب داشت. دولت بحرین گفت، ممکن است در حمله به عراق به آمریکا کمک کند. جرج بوش، صریحاً اعلام کرده که تصمیم دارد صدام را سرنگون کند. تاکنون پنج کشور جز انگلیس، موافقت نکردهاند.
در مورد انفجار کلیسای پروتستان اسلامآباد، جزییات بیشتری اعلام شده است. کلیسا در منطقه مجموعه مسکونی دیپلماتهاست که به شدت از آن حفاظت میشده؛ حملهکننده در یک لحظه، شش نارنجک منفجر کرده است. همسر و دختر یک دیپلمات سفارت آمریکا، جزو کشتهشدگاناند و حاضران، عمدتاً از کشورهای غربی بودهاند.
رادیو [صدای] آمریکا، سخنان بوش را نقل کرد؛ خیلی عصبانی و شرمنده است و باز هم تهدید میکند. معلوم استکه این حمله در رابطه با رفتار آمریکا در افغانستان است و آمریکاییها، در همه جا در معرض خطراند.
برای افتتاح قسمت شمالی خط یک[1]، از منزل به ایستگاه متروی حقانی رفتیم. شهردار فعلی و سابق و [اعضای] شورای شهر و جمع زیادی بودند. خانم وو [یی]، معاون نخستوزیر چین و هیأت همراه هم بودند. در هنگام ورود با احوالپرسی، از همکاریهایشان تشکر کردم. او هم از خدمات سازندگی و مدیریت ایران تمجید کرد. از چند ایستگاه بازدید کردیم؛ خیلی باشکوه است. گفتند جزو زیباترین متروهای دنیاست؛ به خصوص با سنگهای گرانقیمتی که به کار گرفته شده است.
از لوح افتتاح، پرده برداشتم. در قطار و کنار قطار مصاحبهای انجام دادم.[2] سپس در مراسم افتتاح به گزارش محسن، [رییس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت مترو] و خیرمقدم [آقای محمدحسن ملکمدنی]، شهردار [تهران]، گوش دادم. جوایزی دادیم، سپس سخنرانی مفصلی کردم و تاریخچه مترو و مشکلات کار را توضیح دادم؛ به خصوص از لغو طرح در اول انقلاب و تبلیغات منفی چپها و سپس تجدید جواز ساخت با پیگیری من.[3]
به دفتر رهبری، برای اجابت دعوت ایشان رفتیم. جمع زیادی از مسئولان بودند. رییسجمهور و رهبری صحبت کردند؛ بیشتر در جواب تهدیدات آمریکا و تأکید بر مقابله با حمله احتمالی آمریکا و عدم تسلیم نمودند. صحبتهای رهبری، صریح و تُند است.
صریحاً مواضع نظام را در مقابل آمریکا گفتند و با مذاکره هم مخالفت کردند. آیتالله [علی] مشکینی، [رییس مجلس خبرگان] که کنار من بود، با شنیدن صحبتهای آقای خاتمی گفتند، نفهمیدم که جلسه برای چیست؛ ولی با صحبتهای رهبری توجیه شدند.
به دفترم رفتم. تا عصر کارها انجام شد. عصر، آقای [محمدی] ریشهری، [نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج ایرانی] آمد. گزارشی از مراسم حج داد و خواست، فکری برای محتوای اجلاسهای [مجلس] خبرگان بکنم. از مدیریت کشور هم ابراز عدم رضایت کرد.
آقای [غلامحسین] محسنی اژهای، [دادستان ویژه روحانیت] آمد و گفت، درباره رفع حصر از آیتالله [حسینعلی] منتظری و عفو آقای عبدالله نوری، [وزیر سابقکشور]، با رهبری صحبت کرده و ایشان با هر دو مخالفت کردهاند.
با طرح مشکلات قوه قضاییه، ضعف آقای [سیدمحمود] هاشمی شاهرودی، [رییس قوه قضاییه] و ستاد او و احتمال خسته شدن و بریدن آقای شاهرودی در اثر فشارها و عدم همکاری دیگران گفت، اگر جهش حقوقها نبود، وضع خطرناک میشد، ولی چون حقوق دریافتی قُضات و کارکنان بهتر شده، روحیهها حفظ شده است. گفتم، مرخصی هفتگی آقای عبدالله نوری را که اخیراً قطع شده، تجدید نماید.
[سعود الفیصل]، وزیر امور خارجه عربستان اعلام کرده که با برکناری صدام [حسین، رییسجمهور عراق]، از طریق کودتا موافقاند و نه جنگ. آقای احمد یاسین، رهبر حماس، نامهای به من نوشته و از حمایت ایران و من از مردم فلسطین، تشکرکرده است.
امشب و دیشب، باران خوبی داشته و داریم.»
[1] – خط یک متروی تهران، یک خط درونشهری به طول ۳۷٫۵ کیلومتر با ۲۹ ایستگاه است که ایستگاه متروی تجریش در آغاز خیابان شریعتی را به ایستگاه متروی کهریزک درگوشه جنوب غربی بهشت زهرا میرساند. این خط در ایستگاه متروی شهید صدر با خط ۱۰، در ایستگاه متروی شهید حقانی با خط ۹ و انشعاب خط یک (خط حقانی – ظفر)، در ایستگاه متروی مصلای امام خمینی با خط ۸، ایستگاه متروی شهید بهشتی با خط ۳، در ایستگاه متروی شهدای هفت تیر با خط ۶، در ایستگاه متروی دروازه دولت با خط ۴، در ایستگاه متروی امام خمینی با خط ۲، در ایستگاه متروی میدان محمدیه با خط ۷، در ایستگاه متروی پایانه جنوب با خط ۸، در ایستگاه متروی جوانمرد قصاب با خط ۱۱ و در ایستگاه متروی شاهد- باقرشهر با انشعاب خط یک تقاطع دارد. همچنین انشعابی از خط یک با گذر از ایستگاه متروی شهر آفتاب (نمایشگاه بینالمللی)، به فرودگاه امام خمینی و شهر پرند میرود و مجموعاً طول این خط با همه انشعابات به 90 کیلومتر میرسد.
[2] – رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1380»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1402.
[3] – در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اینکه در شهر بزرگی مثل تهران احتیاج به مترو دارد، در گذشته خیلی روشن بوده و امروز روشنتر است. پیش از انقلاب هم رژیم به این نتیجه رسیده بود. فرانسویها، مطالعات فاز یک را انجام دادند وکمی هم جلو رفتند. حفاریهایی در منطقه عباسآباد شروع شد.
آن موقع هم رژیم روی مترو خیلی تبلیغ کرد. بعد از پیروزی انقلاب، مثل خیلی از طرحهای بنیانی و اساسی کشور، شیاطینی در داخل شروع به کارشکنی کردند، مثل نیروگاه بوشهر، خرید زیردریاییها و خیلی چیزهای دیگر که لیست بزرگی است، همه اینها را هوا کردند.
ما در شورای انقلاب بودیم که دولت این پروژه را متوقف کرد. ما یک بار هم بازدیدکردیم، ولی با فضایی که غالباً تودهایها ساخته بودند، کسی جرأت نمیکردکه از مترو حرف بزند. مجلس اول تشکیل شد. آن موقع هم با اینکه ماشین خیلی نبود، ترافیک تهران خیلی بد بود.
ما نمایندگان تهران، جلساتی را گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم که باید مترو دوباره فعال شود، ولی این زنگوله را بهگردن گربه بستن آسان نبود. مطرح کردن آن خودکشی سیاسی بود و بنده به عهده گرفتم. اولین اقدامی که میبایست بکنیم، تخصیص اعتبار و بودجه بود. مجلس به هیچ نحو حاضر نبود که به تهران پولی بدهد؛ البته آن روزها هم حق بود. چون تهران یک قله مرفه و بقیه کشور محروم و گرفتار بود.
انسان شرمش میشد که در مجلس چیزی را برای تهران تصویب کند. ما مأیوس بودیم که مجلس کاری بکند، لذا با مجلسیها صبحت نکردیم. من به عهده گرفتم و به هیأت دولت رفتم تا آنها را قانع کنم که آنها کار مترو را تصویب کنند. بسیار جلسه سختی بود. مخالف و موافق نزدیک به هم بود. آن موقع رییس مجلس بودم و آنها یک مقدار حساب میبردند و یک مقدار هم احترام میگذاشتند.
چهرههایی که هنوز در دولت هستند و از همکاران ما هم هستند، مخالف بودند؛ البته چون نخستوزیر موافق بود، به من کمک کرد. تصویب شروع مجدد کار مترو را از دولت گرفتم. این اولین گام مهم بود. امام پیشبینیهای خوبی داشتند و خیلی هوشیار بودند و همت و توکل داشتند؛ لذا زود پذیرفتند و به ما اجازه دادند که برای مترو عوارض وضع کنیم. از این عوارض هیچ کس نتوانست استفاده بکند و نپرداختند. شروع آن با اعلان من، یک موج منفی راشروع کرد؛ حتی از قم بعضی از مراجع مخالفت کردند.
مجبور شدم و بحث را به نماز جمعه کشاندم و درآن خطبه تاریخی، منافع مترو را گفتم. بعد با ناباوری مواجه شدم، خیلیها نامه نوشتند و در سخنرانیها و مقالهها یکی یکی آنها را رد کردند. شایع کردند که ساختمانها همه ریزش میکند. تنها راهی که پیدا کردیم این بود که از بانکها وام بگیریم. بانکها راغب به پرداخت وام نبودند و برآنها تحمیل شد، اما بانکها کمک کردند و باید از آنها قدردانیکرد.
این کار عظیم باید بهعنوان یک سند مهم برای سازندگان، مهندسین، کارگران و مدیران ایرانی ثبت شود. میلیونها نفر خواهند دید که خودمان اجرا کردیم و اکنون یک متروساز معتبر هستیم.» رجوع کنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1380»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1402.
منبع: کتاب خاطرات هاشمی در سال ۱۳۸۰؛ «افراط در اختلاف»
انتهای پیام