دقت در نقدنویسی تاریخی؛ انتخابات ۸۴
عباس عبدی، نویسنده و روزنامهنگار، در نقد «اختلاف نظر جدی عبدی و کروبی بر سر انتخابات ۸۴» [لینک] نوشت:
سایت انصاف نیوز در تحلیلی با عنوان: «اختلاف نظر جدی عبدی و کروبی بر سر انتخابات ۸۴» و زیر عنوان؛ «عبدی: هاشمی طاقت شکست نداشت گفت تقلب شده/ کروبی: احمدی نژاد را بالا کشیدند.» نوشته است که: «در روزی که حجت الاسلام مهدی کروبی در اولین بیانیهی خود پس از رفع حصر، دوباره ادعای تقلب در انتخابات ۱۳۸۴ را مطرح کرد، عباس عبدی، مشاور او در انتخابات ۱۳۸۸ در متنی در واکنش به خاطرهای از آیت الله هاشمی رفسنجانی، ادعای تقلب آن مرحوم در همان انتخابات را زیر سوال برد.» سپس به این تحلیل ادامه داده است.
نمیدانم که همکار محترم نویسنده این متن انتخابات سال ۸۴ را خودشان هم تجربه کرده بودند یا از روی خواندهها و فقط با خواندن این دو متن تحلیل کردهاند. انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۴ برای اولین بار دو مرحلهای شد. در دور اول به ترتیب اقای هاشمی ۶/۲ و اقای احمدینژاد ۵/۷ و اقای کروبی ۵/۱ میلیون رای آوردند. در دور دوم احمدینژاد ۱۷/۲ و هاشمی ۱۰/۰ میلیون رای آورد. یا بهتر است بگوییم در هر دو دور، این تعداد آرا اعلام شد.
اعتراض آقای کروبی به دور اول بود که من هم نه تنها موافق آن هستم بلکه مطالعهای دقیق آماری روی تمامی نتایج صندوقها و مناطق اصفهان و تهران و شهرری کردم که نشان از همسویی با ادعای آقای کروبی بود. در قم و یزد هم موارد مشابه بود. لذا دوم شدن وی (با توجه به تفاوت حدود ۶۰۰ هزار رای با نفر سوم) محل شبهه جدی بود و این را تا کنون بارها گفتهام. مرحوم آقای هاشمی هم هیچگاه متعرض آرای مرحله اول نشد چون خودش اول شده بود. آقای کروبی هم متعرض آرای مرحله دوم نشد چون برای او بلاموضوع بود اگر ادعای خود در مرحله اول را درست میدانست، بحث درباره بود و نبود تقلب در مرحله دوم سالبه به انتفای موضوع بود. بالا کشیدن احمدینژاد هم به معنای آوردن او به دور دوم بود.
اعتراض آقای هاشمی که هیچگاه دلایلش را نگفت و شکایت خود را مستقیما به خدا بردند هم معطوف به مرحله دوم بود. در حالی که ندیدهام که تا کنون کسی با این ادعا بطور مستند همراهی کند. نظرسنجیها هم آن را تأیید نمیکرد. علت آن هم روشن بود و من در نامه خود به آقای عطریانفر که پیش از مرحله دوم و برای توجیه کنارهگیری آقای هاشمی بود توضیح داده بودم. که غیر ممکن است ایشان رای بیاورد. در حقیقت آقای هاشمی در همان دور اول شکست خورده بود و نیازی به تکرار آن در دور دوم نبود. برای این که مردم نظرات سلبی خود را در دور اول به هاشمی نشان داده بودند. هاشمی کسی نبود که او را در برابر دیگری انتخاب کنند. بلکه اول باید درباره او تصمیم میگرفتند اگر موافق بودند که رای میدادند. و حدود ۶ میلیون رای دادند و اگر رای نمیدادند که دیگر در دور دوم هم رای نمیدادند. آن چند میلیونی هم که در دور دوم به او اضافه شد ناشی از ترس و بغض از احمدینژاد بود و نه از حب آقای هاشمی.
این گزارش را فرصتی دانستم که در باره یک رویداد مهم تاریخی توضیح دهم و نیز متذکر شوم که نقد نویسی تاریخی نیازمند دقتهایی است که همکاران محترم بویژه اگر جوانتر هستند شایسته است که رعایت کنند.
انتهای پیام