تحلیل مجید تفرشی از سخنرانی مسئولان: فن خطابهی روحانی کم نظیر بود | ۲۰ دقیقه کافیست | هر روز تیتر یک شدن معنا ندارد
مجید تفرشی، تاریخپژوه و تحلیلگر سیاسی به تحلیل قالب و محتوای سخنرانی مسئولان پرداخته و گفت: شاکلهی سخنرانیها در طیفهای مختلف از راست و چپ و میانه منبری است.
او در گفتوگو با انصاف نیوز معتقد است که برای یک سخنرانی سیاسی خوب ۲۰ دقیقه کافیست و باید حداکثر مطالب را در حداقل کلام مطرح کرد.
آقای تفرشی میگوید که از دولت دوم احمدینژاد به تیم نگارش نطق سخنرانی رئیس جمهور اندکی توجه نشان داده شد و در دولت اول روحانی بر خلاف دولت دوم او به این مهم توجهی جدی نشان داده میشد.
متن کامل گفتوگوی تفصیلی انصاف نیوز با مجید تفرشی را در ادامه بخوانید:
«این متن نهایی نیست»
انصاف نیوز – بعضی معتقدند که قالب و محتوای سخنرانی مسئولان ایرانی و دیگر کشورها تفاوت چشمگیری با هم دارند و شاید نشانگر این است که در دو دنیای متفاوت زیست میکنند. این همه تفاوت از کجا میآید؟
مجید تفرشی: معمولا از مقایسهی ایرانی و غیرایرانی و توی سر جنس ایرانی زدن ابا دارم اما در بعضی موارد مجبور به مقایسه هستیم. دربارهی شکل و محتوای سخنرانیهای رسمی مسئولان آموزهها، نکات و شاکلههایی وجود دارد که باید به آن توجه کنیم.
حدود بیست سال پیش که کار خبرنگاری و رسانهای میکردم متن سخنرانی مقامات در اروپا پیش از سخنرانی به رسانهها ابلاغ میکردند اما زیر آن نوشته میشد که «این متن نهایی نیست» و گاهی در آخرین لحظه تغییراتی در آن انجام میشد و گاهی هم نه.
فرآیند تهیهی یک نطق معمولا به این صورت است که بر اساس منویات همان مقام مسئول و مشاوران و اطرافیان او نکات و سرفصلهایی مطرح میشود و تیمی از نطقنویسها شکل آن را آماده میکردند.
آماده کردن شکل سخنرانی فقط به معنای درستنویسی و منظم کردن مطالب نبود بلکه وجهی هم در آن وجود داشت که در فرهنگ ما کمتر به آن توجه میشود که آن ارائهی حداکثر مطلب در حداقل کلام است. و همینطور بیان شفاف مطالبی که میخواهیم شفاف باشد و بیان عدم شفاف مطالبی که نمیخواهیم شفاف باشد.
انصاف نیوز – آیا مثال مشخصی هم از این موضوع دارید؟
تفرشی: برای مثال من بیش از سه دهه است که بر روی اسناد بینالمللی کار میکنم؛ در بیش از 90 درصد موارد سخنرانیهای مقامات انگلیسی که به نوعی به ایران یا خاورمیانه یا مناطق پیرامون ما ارتباط دارند در اسناد میبینیم که این نطقها را کسانی تهیه کردهاند که در طول تاریخ آن کشور و روابطش با ایران نام آنها در حد یک پاورقی هم در جایی نیامده است اما اثرگذاری سرنوشتسازی بر روی نوع کنش روابط ایران و بریتانیا و کشورهای دیگر دارند.
افرادی مثل ترامپ و پزشکیان متن سخنرانی را کنار میگذارند
انصاف نیوز – در ایران چطور؟ آیا چنین تیمهایی برای نگارش سخنرانی وجود دارد؟ نحوهی مواجههی مسئولان با آنها چگونه است؟
تفرشی: اینکه شخص رئیس جمهور یا نخست وزیر یا وزیر خارجه متن سخنرانی را بنویسند امکان ندارد. البته تعدد بیش از حد افرادی که به نگارش این نطقها کمک کنند هم باعث تشتت آرا میشود.
بنابراین در دنیای امروز یک تیم کارشناسی با توجه به ملاحظات و نظرات شخص مقام مسئول و افراد نزدیک به او نکات مهم را مینویسند و در نهایت خلاصهسازی و به لحاظ ادبی اصلاح میشود و در اختیار او قرار میگرد.
البته بعضی اوقات افرادی مثل ترامپ یا پزشکیان با وجود در اختیار داشتن نطق سخنرانی حرف خودشان را میزنند. چنین اتفاقی هم ممکن است پیش بیاید و عجیب نیست البته این موارد کم پیش میآید.
ترامپ را باید در بین روسای جمهور آمریکا استثنا کرد اما دیگر روسای جمهور این کشور در چند دههی اخیر نطق را از روی نمایشگر میخواندند و اینطور نیست که دقایقی طولانی از حفظ سخنرانی کنند. گاهی تغییر یک کلمه هم ممکن است در این سطح به یک گاف سیاسی تبدیل شود.
این مسئله فراتر از این است که یک مسئول مهارت سخنرانی داشته باشد و یا توان نگارش متن ادیبانهای را داشته باشد. نطق مقامات به طور مستقیم به منافع ملی ارتباط دارد و در نتیجه لازم است که تیمی در نگارش آن به لحاظ شکلی و محتوایی نقش ایفا کنند.
این الگو در گذشته در ایران وجود نداشت اما از دولت دوم آقای احمدینژاد به دلیل حساسیتهای زیاد سیاسی وجود داشت اندکی به آن توجه شد. در دولت اول آقای روحانی چنین الگویی اجرا شد اما در دولت دوم او این رویه تضعیف شد.
در حال حاضر همه به اهمیت چنین فرآیندی برای نطق مسئولان پی بردهاند اما اینکه رئیس جمهور و یا اطرافیان او آن را بپذیرند موضوعی فرهنگی است که گاهی تعبیر به مداخله میشود. هر چه مقامات مسئول به درست یا غلط تصور کنند که اعتماد به نفس بیشتری دارند خود را از این شیوه بینیاز میبینند. و هر چه به خرد جمعی ومشورت با دیگران اعتقاد بیشتری داشته باشد به این سازوکار توجه بیشتری نشان خواهد داشت.
زیاد صحبت کردن مسئولان یک عارضهی فرهنگی است
انصاف نیوز – در ایران شاهد زیاد سخنرانی کردن مسئولان سیاسی، نظامی و… هستیم. دلیل این موضوع چیست؟ آیا در سایر کشورها هم مسئولان همینقدر حرف میزنند؟
تفرشی: مسئلهی اظهار نظر کردن در هر موردی و یا زیاد صحبت کردن یک عارضهی فرهنگی است. مقام مسئولی که بتواند با صحبت خود بر روندهای مختلف ملی، منطقهای و بینالمللی تاثیرگذار باشد معمولا یا حرفی نمیزند و یا زیاد حرف نمیزند.
البته این مورد در ایران فقط در بین مقامات نظامی و یا سیاسی و دیپلماتیک نیست. قبلا در مصاحبهای با انصاف نیوز گفتم که تقریبا هر روز مدیران عامل باشگاههای فوتبال مصاحبه میکنند در حالی که در لیگهای معتبر فوتبال مثل انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و … از مردمی که دیوانهی فوتبال هستند هم بپرسید که مدیران عامل باشگاههای فوتبال حاضر در لیگ برتر چه کسانی هستند شاید به ندرت نام یک نفر را بشناسند.
آسیبهای هر روز صحبت کردن مقامات نظامی
اگر مقام مسئول نظامی هر از گاهی مصاحبهای کند تیتر یک خواهد شد و به عنوان یک حادثه به آن نگاه میشود اما اگر هر روز و هر هفته و در هر موضوعی صحبت کنید چند آسیب دارد که یکی از این آسیبهای این است که مجبور هستید که صحبت خود را به موضوعات دیگر هم تسری بدهید که یا برای اظهارنظر در آن صلاحیت کافی را ندارید و یا مجبورید برای ایجاد جذابیت مطالبی را طرح کنید که نباید آن را بگویید.
بنابراین بیش از حد صحبت کردن از سوی مقامات نظامی، امنیتی و حتی سیاسی و دیپلماتیک لزوما خبر خوشی نیست نتیجهی آن صرفا پر کردن صفحات رسانهها و اطفای شهوت صحبت مسئولان است. در دنیای امروز مقامات مسئول کم، شمرده، در حوزهی کاری خود و در مواقع لازم صحبت میکنند.
بین اینکه کسی بخواهد تیتر یک رسانهها شود با مصلحت ملی تعارض وجود دارد و لزوما این دو با هم قابل جمع نیستند. هر روز تیتر یک رسانهها شدن لزوما کمکی به منافع ملی و انجام مسئولیت مسئولان نمیکند. اگر این مورد به درستی درک شود آنگاه در صحبت کردن خساست به خرج میدهیم و شمرده و با دقت صحبت خواهیم کرد.
این مسئله در کشور ما رعایت نمیشود. البته شخص مسئول خوشش میآید که با طرح یک موضوع جنجالی در حوزهی کاری خودش و یا خارج از آن در صدر اخبار قرار بگیرد ولی لزوما این اتفاق به مصلحت کشور کمکی نمیکند.
اگر بین مسئول و تیم نویسندگان نطق همدلی نباشد …
انصاف نیوز – روسای جمهور تا چه حد به تیم نگارش نطق خود توجه میکنند؟
تفرشی: احساس واقعی و نه ظاهری مسئولان این است که آنهایی که به او برای نگارش نطقها و اظهارنظرها کمک میکنند 100درصد افکار او را نمیتوانند منتقل کنند و یک همدلی و تعامل واقعی بین آنها وجود ندارد.
رئیس جمهور و یا مسئولان دیگر تصور میکنند که این تیم که چنین وظیفهای بر عهده دارد یا محافظهکار هستند و یا بسیار تندرو هستند و یا انتقال دیدگاههای شخص مسئول به نطقنویسها به خوبی ممکن نیست و تصوری که از آنها دارند این است که در بهترین حالت به دلیل اینکه مسئول مربوطه فرصت کافی را ندارد تدوین سخنرانی را آنها انجام دهند و در آن بارش فکری و نطقنویسی ارزش افزودهای نمیبینند و صرفا برای رفع تکلیف است.
اگر بین مسئول و تیم نویسندگان نطق او همدلی وجود نداشته نباشد آن مقام مسئول آنها را به عنوان معارض میبیند و این کار را هم اضافه و اجباری تصور میکند. تا زمانی که اعتقاد به این کار نداشته باشد با آن قلبا همراهی و موافقت نخواهد داشت. باید اعتمادی بین دو طرف وجود داشته باشد تا مسئول به آن تیم بگوید که این مواد اولیه را تبدیل به نطق کنید. اگر چنین اعتمادی نباشد آنها را مزاحم خود خواهد دید حتی اگر به زبان نیاورند.
ترجیح منافع و بلندپروازیهای شخصی به منافع ملی باعث میشود که مسئولان بیش از حدی که لازم است صحبت کنند. در صورتی که اگر به منافع راهبردی ملی توجه شود آنگاه به اینکه حرفی را خودتان مطرح کنید اولویت نمیدهید.
یک توهمی هم در بین بسیاری از سیاستمداران دنیا و به ویژه ایران وجود دارد که ما همه چیز را میدانیم و در همه حوزهها متخصص هستیم. این تصور که تخصص دیگران در همهی امور از ما کمتر است باعث میشود که در هر مورد صحبت کنید و حالت طمانینه و تامل در صحبت کردن دربارهی موضوعات را از دست بدهید.
آقای احمدینژاد و آقای روحانی چنین روحیهای داشتند اما این موضوع بین سیاستمداران فراگیر است و منحصر به این دو نفر نیست و فراجناحی است. حداقل پس از جنگ تا امروز همهی روسای جمهور در ایران چنین روحیهای را داشتند که عینا آنچه به آنها برای نطق داده میشود را نخوانند.
البته درصد کمی تغییر در متن سخنرانی عادی است و در همهجای دنیا هم وجود دارد اما اینکه به کلی تغییر کند نتیجهی فرآیندی است که در آن یا به تیم نگارش نطق اعتماد وجود ندارد و یا این تصور وجود دارد که از آنها بیشتر میدانم و معتقد نیستم که حرفم را به درستی روی کاغذ منتقل کرده باشند.
اگر چنین تعاملی وجود نداشته باشد شاید دل آن مسئول خنک شود که خودم این کار را پیش بردم اما خروجی آن لزوما همراستا با منافع ملی نخواهد بود. زیرا اگر کسی در قالب مشاور و یا نگارندهی نطق مقام مسئول قرار دارد مورد تایید او نباشد کار از بیخ و بن اشکال دارد و اگر مورد تایید اوست و به مشورتش عمل نمیشود تبدیل مشاور به مباشر است و بهتر است که نباشد.
ترامپ فضای مجازی را تبدیل به روابط عمومی خود کرده است
انصاف نیوز – در کنار سخنرانیها حضور در شبکههای اجتماعی هم به نوعی دیگر همان اثرگذاری را دارد. بعضی معتقدند که شبکههای اجتماعی رئیس جمهور پزشکیان تبدیل به جایی برای آگهی تبریک و تسلیت شده، نحوهی رفتار مسئولان دیگر کشور در شبکهی اجتماعی چگونه است؟ آیا تفاوت ملموسی با ایران دارد؟
اگر ترامپ را که موردی استثنایی است کنار بگذارید تفاوت ملموسی وجود دارد. او فضای مجازی را تبدیل به روابط عمومی خود کرده است.
حضور مسئولان در شبکههای اجتماعی یک فرصت و یک چالش دارد. فرصت اینجاست که پل بین مسئولان و مردم را خیلی کوتاه میکند و روند کند بروکراسی و دیوانسالاری را تسریع میکند.
اما چالش این حضور هم این است که در این مستقیم و صریح و سریع صحبت کردن در شبکههای اجتماعی اظهاراتی مطرح میشود که شمرده نیست و عواقبی به همراه خود دارد. این جملهی طلایی عوام الناس جنوب تهران که «آدم باید حرف دهانش را بفهمد» اینجا کاربرد دارد. وقتی حرف دهانمان را نفهمیم و به سرعت آن را منتشر کنیم حتی اگر یک ساعت بعد هم حذف کنیم در همهی دنیا پخش شده و تبعاتش میتواند قابل کنترل نباشد.
کاری که روابط عمومیها و یا مدیران رسانهای مسئولان در دولتهای مختلف میکردند عاقبتسنجی بود که بیان چنین حرفی چه تبعاتی به همراه خود دارد. اما در این نوع فعالیتها در شبکههای اجتماعی این عواقب کمتر مورد توجه قرار میگیرد و پس از انتشار به دنبال رفع و رجوع آن میگردند.
بیان سریع و صریح سخنان مسئولان به مردم در شبکههای اجتماعی جذابیت دارد و افکار عمومی هم ارتباط خوبی با آن برقرار میکند اما بی ملاحظه بودن در این کار و همینطور عدم سنجش عواقب آن خطر آن است.
انصاف نیوز – فکر نمیکنید افراط در همین ملاحظهها باعث چنین رفتاری در شبکههای اجتماعی از سوی مسئولان شده باشد؟
حتما افراط در توجه به این ملاحظات از جمله دلایل آن است اما به غیر از این، دلیل دیگر مورد عدم درک کارکرد شبکههای اجتماعی است. به من هم گفته میشود که از صفحاتم در شبکههای اجتماعی به عنوان آگهی سخنرانیها و جلسات استفاده میکنم و انتقاد درستی هم است.
بیان تبریک و تسلیت در شبکههای اجتماعی از سوی رئیس جمهور بخش ناچیزی از کنش رسانهای او باید باشد و لازم است که مسئولان چه در ایران و چه در سایر کشورها آموزش استفاده از شبکههای اجتماعی داده شود. این توهم مردم دنیا که فکر میکنیم بلدیم چگونه از فضای مجازی استفاده کنیم توهم خطرناکی است.
همهی ما از جمله شخص من، شما، آقای پزشکیان و دیگران باید یاد بگیریم که مخاطب هدف فضای مجازی چیست و تولید محتوا در آن چگونه انجام میشود. اگر این آموزش را نبینیم تبدیل به همان تابلوی اعلانات خواهد شد که کارکرد حداقلی فضای مجازی است.
انصاف نیوز – در ابتدای این پاسخ گفتید که ترامپ استثنا است. چرا او را استثنا میدانید؟
آقای ترامپ در سپهر سیاسی جهان و به خصوص آمریکا موجودی نامتعارف است. روند عملکرد روسای جمهور آمریکا را که بررسی کنید روش و منش هیچکدام با او قابل مقایسه نیست. شیوهی گفتوگوی او با دیگران و رسانهها و مردم و دیگر سیاستمدران دنیا در قالب مرسوم و شناختهشده قرار ندارد؛ گاهی بیش از حد خودمانی، گاهی بیش از حد خصمانه و… اینها مواردی است که ترامپ مرزها را در آن شکسته است. همین امر باعث شده که پروتکلهایی که سالها خبرگان حوزهی رسانه یاد دادهاند را تغییر دهد.
دلیل اینکه میگوییم ترامپ متفاوت همین تفاوت در روش و منش و کنش رسانهای او در مواجهه با افکار عمومی، رسانه، نخبگان و سیاستمداران طور دیگری رفتار میکند. در ابتدا دنیا به این موضوع به عنوان یک شگفتی و یا حتی مایهی تمسخر نگاه میکرد اما الان به عنوان یک واقعیت که باید آن را پذیرفت به آن نگاه میکند. رفتار میتواند باعث نوعی پوستاندازی سیاستورزی رسانهای هم باشد که البته قرار نیست جریان غالب شود اما وجود در حال تحمل شدن است.
شاکلهی سخرانیها منبری است
انصاف نیوز – برخی معتقدند که مسئولان ایرانی بیش از حد متعارف از حدیث و روایت و شعر و شعار در سخنرانیها استفاده میکنند به این دلیل که اساسا مخاطبشان مردم نیستند و مخاطب سخنرانیها مسئولان و مقامات دیگر است.
یک بخشی از واقعیت همین دلیل است اما بخش دیگر واقعیت این است که فرهنگ سخنرانی در ایران غالبا فرهنگ منبر است. شاکلهی سخرانی یک فرد چپ افراطی تا راست ارتجاعی تا میانهرو منبری است. نفوذ تاریخی، سیاسی و فرهنگی منبر در سخنرانیها بسیار زیاد است. در هیچ جای دنیا نمیبینید که به فردی که در یک برنامهی تلویزیونی دعوت شده بگویند با مخاطبان سلام و علیک کن و بعد صحبت شروع شود! این فقط در ایران اتفاق میافتاد.
سخنرانی سیاسی خوب ۲۰ دقیقه است
یا استفاده از این حجم از شعر و حدیث و آیه در سخنرانیها هم به همین شکل است. بخشی از دلایل اینکه چنین کاری انجام میشود به دلیل ایجاد آرامش خاطر برای رقبا و یا رفقای سیاسی سخنران است، بخشی از آن ابراز نزدیکی با افکار عمومی و تودههای مردم و بخشی از دلیل هم به تلاش سخنران برای اظهارفضل برمیگردد.
اینها باعث میشود که یک سخنرانی که باید 30 دقیقه طول بکشد یک ساعت زمان میبرد و حواشی هم به همراه دارد به سادگی قابل حذف و خلاصه کردن است.
سخنرانی مهم سیاسی مثل سخنرانیهای قذافی، کاسترو و خروشچف و مانند این افراد نیست که 4 یا 5 ساعت طول بکشد. سخنرانی سیاسی خوب سخنرانی است که حرف 2 ساعته را در 20 دقیقه بزنید. آنچه از استادم در دانشگاه یاد گرفتم این است که هیچ حرف حسابی نیست که در 20 دقیقه نتوان آن را گفت.
انصاف نیوز – در بین مسئولان ایرانی پیش یا پس از انقلاب چه کسانی به لحاظ قالب یا محتوا سخنرانان موفقتری بودند؟
تمایلی به اینکه اسم ببرم ندارم اما در بین سیاستمداران بعد از انقلاب ایران از نظر فن خطابه آقای روحانی کمنظیر بوده است. البته این لزوما به معنای تایید محتوای صحبتهای او نیست. دربارهی فرم و بستهبندی بیان صحبت میکنم. بحث دفاع از محتوا موضوع دیگری است.
جملهی معروفی از مرحوم راشد که خطیب بزرگی در تهران است نقل شده که خطاب به مرحوم فلسفی که واعظ اول تهران بود، گفته بود که تفاوت من با تو این است که من حرف خوب میزنم و تو خوب حرف میزنی. به نظرم یک خطیب و سخنران خوب در دنیای امروز کسی است که هم حرف خوب بزند و هم خوب حرف بزند.
آقای روحانی در ادوار پیش از ریاست جمهوری تا پایان دولت اول خود این دو ویژگی را توامان داشت اما در دولت دوم ویژگی حرف خوب زدن او کمتر شد و غلبه با خوب حرف زدن بود. سیاستمدار شاخص هم باید حرف خوب بزند و هم خوب حرف بزند و حداکثر مطلب را در حداقل کلام انتقال دهد.
انتهای پیام