خرید تور تابستان

قالی‌باف در ۷ پرده: تخریب‌چی رفت!

نصرت الله تاجیک در وبلاگش نوشت:

محافظه‌کاران با توجه به تفاوت سبد آرای رئیسی و قالی‌باف تقسیم کار کرده‌اند: رئیسی و ستادهایش شهرهای کوچک و روستاها و قالی‌باف و ستادهایش شهرهای بزرگ را جامعه هدف خود قرار داده تا موج رسانه‌ای و آتش‌تهیه احتمالی برای برنده ساختن محافظه‌کاران و نامزدشان که گفته‌اند برای باخت نیامده ایجاد کنند. آنها چنین پنداشته‌اند که این سه روز را برای ایجاد موجی جدید به منظور خنثی کردن موج حمایت خاتمی از روحانی و در صحنه نگه داشتن هواداران اختصاص داده‌اند. چرا؟ به این هفت بند نگاه کنید!

1- خبر ساده است! تخریب چی دوران سازندگی رفت! همانگونه که آن مرد رفت! گفته میشود آقای تخریب چی می خواست دانشگاه لوله سازی ایرانیان راه بیاندازد ولی ناکام ماند و برای همیشه رفت! همانگونه که آن مرد قبل از رفتنش دانشگاه ایرانیان راه انداخت و در آخرین روز دولتش نیز 16 ملیارد تومان پول نهاد ریاست جمهوری را به حساب آن دانشگاه ریخت ولی خوشبختانه بعدا” با حکم دادگاه به خزانه برگشت! اینکه او عقب کشید یا از میدان بیرون رفت و یا به نفع دیگری انصراف داد فرقی نمی کند. برای مردم خوب شد که او رفت!

2- بعد از کودتای 1299 رضا خان و دست‌اندازی او به املاک مردم و زیاده‌روی‌هایی که در عالم سیاست کرد و…روحانیت تصمیم گرفت دیگر به نظامی‌ها در سیاست و حکومت اعتماد نکند. نه نظامی بودن ضد ارزش است و نه نظامی بودن به لباس است. بلکه تربیت نظامی برای همان صحنه خوب است و نه عالم سیاست که مصالحه و رواداری نشانه بارز آن است. پس دخالت نظامی‌ها در عالم سیاست مذموم است و مردم ایران هم میانه خوبی با این کار ندارند و آموزه های حکومتی نیز دلالت بر آن دارد.

3- نامزد نظامی این دور از انتخابات ریاست جمهوری در قالب پیشقراول تخریب چی آمد. او به نظر میرسید مانند دیگر نامزد نظامی دو دهه اخیر این انتخابات به اخرين مرحله حيات سياسى خود رسیده و احتمالا” قصد دارد مجددا” لباس نظامی به تن کند و لذا به شدت انتحارى عمل کرد تا شاید قاطعیت نظامی اش او را نامزد وحید اردوگاه محافظه کاری کند. او با زبان بی زبانی گفت برای برنده شدن امده است! حالا به هر قیمتی که شده. اما نشان داد آمار و ارقام سرش نمیشود و نا سنجیده سخن گفت که اهل علم براشفتند! اصولا” گاز انبر عدد نمیشناسد و دنیای نظامیها بدلیل طبیعت کار آنها، بی چون و چراست و جامعه محل پرسش و پاسخ دقیق است و نه آدرس و آمار غلط دادن. اینکه شعار دموکرات آمریکائی و یا سخنان کلیدی یک اصلاحطلب در زمینه زل زدن و دروغ گفتن، توسط یک محافظه کار مصادره به مطلوب شود برای موج سواری و فرصتطلبی است و یک جنبه از کاریکاتور زندگی سیاسی این جماعت بی ریشه ! این مدلسازی آنقدر مضحک بود که معلوم نشد گوینده این جملات خود جزو کدام بخش از دوگانه ها است؟ نماینده چهار درصدی و دروغ گویان و یا بالعکس؟! اما مردم با عکس العملهای زیبای خود در دنیای مجازی و عالم واقع حوب قضاوت کردند و هیچیک از ترفندهای وی نگرفت! نه سند نشان دادنش و نه رطب و یابس بافتنش. آنقدر بد سابقه است که دو کلمه کلیدی گاز انبری و لوله کردن دانشجویان باعث نفرت عمومی به وی شده است و شعار یارانش که هم خوشگلی هم بوری حتما” رئیس جمهوری هم وی را به صندلی ریاست جمهوری نرساند!

4- این استعفای کمی زود هنگام و درحالی که وی در سفر رشت بود و اتفاقا” پوسترهای حمایتی و سردار دلهائی اش همزمان با خبر انصراف پخش شد نشان از دو نکته دارد: 1- خودش و مشاورانش سیاسی نیستند و از باخت برای بار سوم ترسیدند و 2- محافظه کاران متوجه شده اند که وضعشان خوب نیست و دنبال تجمیع امکانات افتاده اند. اگر چه به نظر میرسد قالی باف پس از مناظره سوم و پحش مستند بسیار سخیفی از وی به رده سوم نظرسنجی ها سقوط کرد اما بهر صورت با توجه به ظاهر متفاوت سبد رای وی و رئیسی که میتوانست باعث حضور وی تا انتها باشد تا همانگونه که امید داشتند انتخابات را به مرحله دوم بکشانند. گویا ترس وی از باخت سوم و یا هر دلیل دیگری باعث مخالفت او با این سناریو شد و روغن ریخته را نذر امامزاده کرد! الان اردوگاه محافظه کاری و بر اساس ضرب المثل چاقو دسته اش را نمیبرد همه می خواهند پشت سر رئیسی جمع شوند تا شاید کار را در همان دور اول تمام کنند. چه جوری اش معلوم نیست!

5- در شان جمهوری اسلامی و کشوری با سابقه تمدنی ایران نیست که افراد برای عقده گشائی نامزد ریاست جمهوری بشوند. البته در غیاب تحزب برای ساماندهی امور ناسامان و بی قواره جامعه با تشکیلات و علم سازمانها فرقی بین 1636 و 6 نفر نیست. آنها برای خنده می ایند و دستگاه تبلیغی کشور برای توجیه وجوب دستگاههای گزینشی پوشش رسانه ائی میدهد و غافل از اینکه اینها همه وهن نظام و موریانه ائی است که به تدریج عصای سلیمان را از درون تهی میکند. اینها نیز برای مچ گیری می ایند و اما دریغ از ارائه برنامه برای حل مشکلات و مسئولیت پذیری نسبت به رنج و درد مردم و پیشنهاد راه حل منطقی و اجرائی برای کاهش آلام آنها.

6- گام سوم اصلاح‌طلبان پاستوریزه کردن بهشت است برای اصلاح شورای شهر و پیچیدن طومار سردار نجومی و بازگرداندن وی به همانجا که تربیت شده تا برق تولید کند و یا چراغ قوه بسازد! اما اقای روحانی یک توضیح به مردم ایران بدهکار است. او باید به مردم بگوید: 1- با توجه به اخباری که در فضای مجازی و رسانه منتشر شده، پرونده سال 84 قالی باف چی بوده؟ و 2- چرا با چنین پرونده ائی به وی اجازه داده شده است 12 سال بر صندلی در بهشت! تکیه بزند و اینهمه فساد در تهران و طبیعتا” در کشور بوجود اورد. اختلاف نامزدهای این دور از انتخابات نه املاک و حقوقی نجومی که گوارای وجود خورندگان بله جدال بین زندگی و مرگ مردم است.

7- اگر شما به‌جای نویسنده بودید کدام‌یک از تیترهای زیر را برای این یاداشت انتخاب می‌کردید و یا در این بند آن‌را شرح و بسط می‌دادید؟
یخچال‌ها خالی می‌ماند یا با شاخ‌نبات و پارچه سبز پر می‌شود؟!
ستون تقویتی محافظه‌کاران فرو ریخت و نامزد پوششی نقاب از چهره برداشت!
تیم اینده مدیریتی آستان قدس ناکامان ریاست‌جهوری دوازدهم است تا سه نفری هر کاری خواستند بکنند!
چاقو دسته خودش را نمی‌برد: محمدباقر رئیسی‌نژاد
هزینه‌های ستادها چی شد؟ با 3 ملیون تومان در حساب پرداخت می‌شود؟
گام سوم اصلاح‌طلبان، پاستوریزه کردن بهشت است!

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا