کیوان کثیریان: بیضایی با نساختن فیلم هم پیام داد | «نباید به سانسور تن داد»

نگار فیض‌آبادی، انصاف نیوز: کیوان کثیریان، منتقد سینما، سینمای امروز ایران را «تهی» دانست و گفت: «آقای بیضایی صاحب تفکر بود و حاضر نشد به سانسور تن بدهد و فیلم نساختن او حاوی پیامی بود که هنرمند نباید به هر چیزی تن بدهد.»

انصاف نیوز: آیا سینمای ایران می‌تواند راهِ بهرام بیضایی را ادامه دهد؟

کثیریان: سینمای ایران درحال‌حاضر ارتباطی با آقای بیضایی ندارد و اتفاقا چیزی است که بیضایی از آن فرار کرد. او اصولی برای خودش داشت و موضعی که نسبت به سانسور، فرهنگ ایرانی، هنر سینما و نمایش داشت، مشخص بود و ربطی به سینمای فعلی ایران ندارد.

«بیضایی مثل تقوایی صاحب تفکر بود» | «پذیرش سانسور صفر و صدی است»

کثیریان: همه‌ی ما از فوت آقای بیضایی ناراحت هستیم ولی فراموش نکنیم که بیضایی فقط یک فرد نبود و مثل ناصر تقوایی صاحب تفکر بود. آن تفکر به سانسور نه می‌گوید و مایی که زیر بار سانسور، نظام ممیزی و نظارت می‌رویم و به آن تن می‌دهیم، نمی‌توانیم مدعی اصول آقای بیضایی باشیم.

انصاف نیوز: نمی‌شود همزمان صاحب تفکر بود و هم بخشی از سانسور را پذیرفت؟

کثیریان: چنین چیزی شدنی نبود و نیست که آقای بیضایی رفت و تقوایی دیگر نساخت. اینکه کسی با درخواست مجوز دستش را جلوی سانسور دراز کند نقض غرض است.

تن دادن به سانسور صفر و صدی است. مثل اینکه یا خیانت می‌کنیم یا نه. حرف و تفکر بیضایی و تقوایی این بود که به سانسور تن ندهیم و دیدیم که همین‌طور هم پیش رفت.

مخالفت بیضایی با خودسانسوری

کثیریان: مردم از زمانی به قبل، یعنی از اواخر دهه‌ی هشتاد امیدوار بودند که اصلاحاتی انجام شود. البته فضا بعد از ۸۸ عوض شد. نمی‌شود هم طرفدار بیضایی باشید، و حرف‌هایش را درباره‌ی سانسور استوری کنید اما خودتان طرفدار سانسور باشید. به‌هرحال نمی‌شود هم از توبره هم از آخور خورد.

آقای بیضایی گفته بود: «قلمم را می‌شکنم اگر شما بخواهید من را مجبور کنید سانسورچی خودم باشم» یعنی حتی او خودسانسوری را هم برنمی‌تابید چه برسد به اینکه بخواهد از فلان مسئولِ بسیار پایین‌تر از خودش درخواست مجوز کند! خلق اثر هنری در هیچ کجای دنیا نیاز به اجازه ندارد به جز اینجا.

برای همین است که آقای بیضایی رفت تا در فضای دیگری فعالیت کند که سانسور نباشد؛ حتی اگر فعالیتش کم شود. البته او کلی نوشت، تدریس کرد، شاگردان زیاد و فعالیت‌های مفیدی داشت.

کیوان کثیریان: سینمای امروز تهی است

انصاف نیوز: با این اوصاف سینمای ایران تهی نمی‌شود؟

کثیریان: مگر تهی نشده است؟ آیا الان سینمای غنی و خوبی داریم؟ مگر سینماگران با سانسور شاهکار ساخته‌اند؟ مگر همه به سانسور تن ندادند؟ پس چرا آثار هنری بهتری خلق نمی‌شود؟

به همین دلیل است که می‌گویم نشدنی است. وقتی زیر بار سانسور بروید، چیزهایی را به شما تحمیل می‌کند یا به شما مجوز می‌دهد که خودش می‌‌خواهد؛ برای همین است که سینمای پر از آشغال شده است!

انصاف نیوز: آیا سینماگران متفکری داریم که بالقوه ایده‌هایی داشته باشند اما سانسور اجازه ندهد آن تفکرات به حالت بالفعل دربیایند؟

کثیریان: نداریم. اگر داشتیم که اوضاع سینما این‌طور نبود. بهرام بیضایی فیلمنامه‌ی اِشغال را نوشته بود و می‌خواست آن را بسازد اما می‌خواستند سانسورش کنند و او هم زیر بار نرفت. انسان که به هر چیزی تن نمی‌دهد! بیضایی اصولی داشت و حاضر نشد خودفروشی کند. بیضایی و تقوایی با رفتن و کار نکردن‌شان این پیغام را دادند که زیر بار هر چیزی نرویم.

در نهایت این‌طور است که وقتی فیلم متوسطی ساخته می‌شود، می‌خواهیم کلاهمان را صد متر بالا بیندازیم و می‌بینیم که با فیلم‌های گذشته قابل مقایسه نیستند. حالا باید با ذره‌بین دنبال فیلم متوسط قابل قبولی بگردیم که آبرویمان را نبرد. سینمای غیرکمدی چطور بوده است؟ مثلا فیلم آقای صدرعاملی که ۲۰ سال از زمان خودش عقب‌تر است. فیلم‌های دیگر هم همین‌طور.

نسبت سینما با مسائل روز ایران

کثیریان: کدامیک از فیلم‌ها به موضوعات روز جامعه می‌پردازند؟ پس چرا مردم استقبال نمی‌کنند و اصلا چرا ماندگار نمی‌شود؟ چرا دیگر باشو و… نداریم؟ خیلی‌ها برای کار کردن به مجوز مشروعیت می‌دهند و در زمینی بازی می‌کنند که قواعدش را دیگری تعیین کرده است. شما خودتان از فیلم‌های خوب چند سال گذشته نام ببرید. چیزی نیست یا خیلی کم است چون سینمای امروز تهی شده است.

فیلم‌های مبتذل، با قصه‌ها و بازیگران تکراری روی پرده هستند که قابل دیدن هم نیستند. آیا باز هم خانه دوست کجاست، مسافران، هامون و… داریم؟ خیر نداریم. همه‌شان یا کنار رفته‌اند یا مرده‌اند و درنهایت همین چیزهایی باقی مانده است که می‌بینیم.

روزنامه‌نگار سینما: سانسور قابل مذاکره نیست

کثیریان: بساط سانسور باید برای هنرمندان برچیده شود و هیچ راه دیگری هم ندارد و تا زمانی که این شرایط وجود دارد کاری نمی‌شود انجام داد.

سانسور قابل مذاکره نیست. همان‌طور که تن‌فروشی قابل چانه‌زنی نیست. این دو مثل همدیگر هستند. یک نفر حاضر است بمیرد اما کسی به او تعرض نکند. تقوایی و بیضایی هم جانشان را دادند که سانسور اتفاق نیفتد و نشان دادند که هنرمند درباره‌ی سانسور نباید مذاکره کند.

کمااینکه وقتی فیلمسازان دیگر سانسور را پذیرفتند، نتیجه‌اش چیزی شده است که حالا می‌بینیم. مگر تابه‌حال نگفتند فلان سکانس، بهمان پاراگراف و بازیگر را حذف کنید، و عده‌ای هم پذیرفتند. نتیجه‌اش چه شد؟ چه شاهکارهایی ساخته شد؟ مگر آقای بیضایی بدش می‌آمد که ۱۰ فیلم دیگر بسازد؟ او نمی‌خواست سلطه‌ی سانسور را بپذیرد.

انصاف نیوز: به نظر شما کدام فیلم از آقای بیضایی در حافظه‌ی جمعی مردم می‌ماند؟

کثیریان: فیلم باشو غریبه کوچک جزو فیلم‌های محبوب خودم است. درباره‌ی فیلم شاخص این کارگردان برای مردم باید بگویم که فیلم‌های او معمولا خیلی مخاطب عام نداشت ولی احتمالا بشود گفت «شاید وقتی دیگر» بیشتر مورد توجه مردم قرار گرفت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا