دغدغههای متفاوت کاپیتان تیم ملی
روزنامه خبرورزشی: مسعود شجاعی، کاپیتان تیم ملی کشورمان با بقیه فوتبالیستها فرق دارد. فقط لازم است یک ساعت با او بنشینید و حرف بزنید، آن وقت است که متوجه میشوید دغدغههای مسعود چیزهای روزمرهای نیست که فکر میکنید.
همین چند روز پیش بود که مسعود از فرصت تعطیلاتش استفاده کرد و برای حمایت از کودکان کار رفت، مسعود حتی با آنها فوتبال بازی کرد. سال گذشته هم حتماً به خاطر دارید چه مصاحبهای کرد و درباره مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم چه حرفهایی به زبان آورد. مسعود میگوید چون خودش در شرایط سختی بزرگ شده، به طور کامل این مشکلات را درک کرده و میکند. گفتوگوی ما با او از همین دغدغهها شروع شد و بعد به سمت فوتبال رفت. مسعود همچنین درباره مخالفت بعضیها با حضور بانوان در ورزشگاهها حرفهای جالبی به زبان آورد و یک جورهایی آنها را به ورزشگاهها دعوت کرد.
اخیراً برای دفاع از کودکان کار رفتی و حتی با آنها فوتبال بازی کردی. اتفاق جالبی بود که بازخورد زیادی هم در سطح جامعه داشت. در این باره حرف بزن.
این اتفاق تازهای نیست چرا که من ۵، ۶ سال است که به دوستانم سر میزنم و هر دفعه هم که پیش آنها میروم یک دنیا به من انرژی مثبت میدهند؛ یعنی من از آنها انرژی میگیرم و الان یک جورهایی بیشتر به خاطر همین که من حس خوبی از آنها میگیرم و حالم بهتر میشود، پیششان میروم؛ در اصل آنها هستند که به من کمک میکنند.
به نظر میرسد تو حالا چیزی فراتر از یک چهره مشهور هستی در ایران. دلیلش هم این است که نمیتوانی چشمانت را روی مشکلات اجتماعی ببندی. نمیدانیم، شاید حتی بتوانی بعد از فوتبالت یک انجمن راهاندازی کنی و فعالیتهای اجتماعیات را در قالب آن انجمن ادامه دهی.
مطمئناً همین طور است که شما میفرمایید. البته که شخصیتها متفاوت است و شاید دوستان دیگری در زمینههای دیگری، به آسیبهای اجتماعی توجه دارند ولی همان طور که در جریان هستید مشکلات اجتماعی یکی از دغدغههای زندگی من است چرا که دارم با همین دغدغهها زندگی میکنم. همه این مشکلات برای من قابل لمس هستند.
چه میشود که یک فوتبالیست این قدر میتواند اجتماعی باشد و به مسائل جامعه توجه داشته باشد؟ ببین تو خارج از ایران بازی میکنی و میتوانی راحت همانجا به زندگیات ادامه دهی ولی میبینم که دغدغه تو شده مشکلات مردم در صنفهای مختلف. انگار نمیتوانی چشمهایت را روی یکسری مشکلات ببندی.
اول از همه من یک ایرانی هستم هر چند سال هم که در کشورم زندگی نکنم و خارج از ایران باشم ولی باز دقیق و کامل اخبار و اتفاقات و حال و اوضاع مملکتم را پیگیری میکنم. من هر روز مطالعه میکنم و میدانم چه خبر است. دوم اینکه من از شهر و گذشتهای میآیم که تقریباً با خیلی از این مشکلات درگیر بودم و با آنها دست و پنجه نرم کردم. به همین دلیل نمیتوانم نسبت به مشکلات بیتفاوت باشم.
بازگشت تو از قطر به فوتبال اروپا شاید بتواند الگوی خوبی برای فوتبالیستهای جوان باشد. واقعیت این است که جوانهای ما ترجیح میدهند در ایران پول خوب بگیرند و راحت زندگی کنند ولی تو این طور تصمیم نگرفتی. میتوانستی بعد از بازی در الغرافه به ایران برگردی و میلیاردی پول بگیری اما این کار را نکردی.
خب دیدگاه و شرایط زندگی هیچکس شبیه دیگری نیست و این دلیل نمیشه که کار بقیه اشتباه باشد ولی خب من از روزی که فوتبالم را شروع کردم، مثل خیلی از فوتبالیستهای دیگر عاشق فوتبال بودم و با گذشت همه این سالها، همچنان به جرأت میتوانم بگویم، همان اندازه عاشق فوتبال ماندهام. در درجه اول فوتبال را به خاطر خود فوتبال دوست دارم و دوست دارم از تمرین و بازی کردن لذت ببرم. به همین دلیل بود که تصمیم گرفتم به فوتبال اروپا برگردم و دوباره کارم را در این قاره ادامه دهم.
نقش تو در بازیهای گذشته تیم ملی غیر قابل انکار بوده است. چه میشود که بعد از آن مصدومیت سخت و بعد از آن سالهای پرفشار، درست در روزهایی که کسی تصور نمیکند، تبدیل به یک مهره کلیدی در تیم ملی میشوی؟
شما به من محبت دارید. شاید دارم سعی و تلاش میکنم که آن یک سال و نیمی که خیلی به من سخت گذشت و از فوتبال دور بودم را جبران کنم. حالا بیشتر قدر موقعیتهایی که در اختیارم قرار گرفته را میدانم.
تو کاپیتان اول تیم ملی ایران شدهای و جای دوست و همبازی قدیمیات یعنی جواد نکونام را گرفتهای. کاپیتانی چه حسی دارد و چقدر کارت در زمین سختتر شده؟ تو قرار است کاپیتان تیم ملی ایران در جام جهانی هم باشی.
خب مطمئناً من از تجربه سالهایی که جواد کاپیتان تیم ملی بود و در کنارش بازی میکردم، استفاده میکنم و البته که لذت میبرم و افتخار میکنم کاپیتان قدرتمندترین تیم آسیا هستم. افتخار میکنم کاپیتان تیم ملی کشوری هستم که این قدر مردمانش تیمشان را دوست دارند. این را هم باید بگویم مسئولیت سنگینی در تیم ملی دارم که اگر فقط در موقعیتش باشید، میتوانید آن را درک کنید.
بعضیها حالا که تیم ملی به جام جهانی رفته، میگویند صعود که آسان بود و باید از گروهمان بالا برویم تا نشان دهیم تیم خوبی هستیم. این یعنی توقعات بالا رفته است. البته کیروش هم گفته اگر برنامهها اجرا شود، میتوانیم از گروهمان بالا برویم.
خب توقعات همیشه از تیم ملی بالا بوده و این یک امر طبیعی است اما شما هرقدر که محصول بکارید و به آن رسیدگی کنید، به همان اندازه هم میتوانید برداشت کنید. مشکل اینجاست که ما امکانات و تدارکاتمان برای بازیهای جام جهانی باید با اندازه و معیارهای جهانی تطابق داشته باشد. آن موقع است که میتوانیم به شکل منطقی توقع بالا داشته باشیم.
تو همیشه حرفت را رک میزنی؛ درباره امکانات، لباس، زمین و… حتی از وزیر قبلی ورزش هم به شدت انتقاد کردی. الان شرایط چطور پیش میرود؟ فکر میکنی باز هم فقط قول است یا این بار مسئولان واقعاً در این زمینه حمایت میکنند؟
من فکر میکنم با گذر زمان همه چیز رو به بهبودی برود! معتقدم مسئولان طی یک سالی که تا جام جهانی داریم، میتوانند نشان دهند که ورزش کشور برایشان حائز اهمیت است؛ چون برای داشتن یک جامعه پویا و با نشاط، باید میلیاردها هزینه صرف کنید تا به این مهم دست پیدا کنید ولی با رفتن تیم ملی به جام جهانی و برنده شدنمان در یک مسابقه، این شادی و پویایی به راحتی به جامعه ما تزریق میشود؛ پس روی موفقیت تیم ملی در جام جهانی روسیه، هیچ قیمتی نمیتوانیم بگذاریم. موفقیت تیم ملی چیزی فراتر از یک موفقیت ورزشی برای کشورمان محسوب میشود به همین دلیل باید از تیم ملی حمایت شود و به سادگی نباید از چنین فرصتی گذشت.
در دیدار اخیر با رئیسجمهور، درباره مشکلات حضور بانوان حرف زدی. آنجا میتوانستی مثل خیلیها دنبال حل مشکلات خودت باشی ولی این حرف را زدی. همین مسئله نشان میدهد دغدغههایت شاید با خیلیها فرق کند.
خب من چندتا از مشکلات را با ایشان در میان گذاشتم و مطرح کردم که یکی از آنها حضور بانوان محترم در ورزشگاهها بود. من فکر میکنم این یک اتفاق خیلی مثبت و قابل حل است که شاید به شکل تابو درآمده است و مخالفانی هم دارد. من فکر نمیکنم حتی دوستان مخالف برای ورود بانوان به ورزشگاهها، اگر یک بار هم که شده با خانوادههایشان در ورزشگاه بنشینند و در یک محیط سالم و پرنشاط یک بازی فوتبال را تماشا کنند، به مخالفتشان ادامه بدهند. البته من پرسیدم و میدانم از نظر شرعی هم چون ورزشگاههای فوتبال مسقف نیستند و سقف ندارند، هیچ ایرادی برای حضور بانوان وجود ندارد.
درباره وضعیت فصل آینده خودت صحبت کن. گویا با پانیونیوس توافق کردهای و در این تیم میمانی.
بله، مسئولان باشگاه ۲ جلسه با مدیر برنامههای من آقای محمودرضا فاضلی برگزار کردند و تقریباً توافق اولیه انجام شد و به احتمال زیاد فصل بعد هم در خدمت باشگاه پانیونیوس هستم.
درباره حضور احسان حاجصفی در پانیونیوس، گویا کار انتقال او هم به این باشگاه تمام شده و در فصل جدید همبازی خواهید شد. قطعاً خود تو نقش زیادی در این انتقال داشتی…
احسان را باشگاه پانیونیوس از ۶، ۷ ماه قبل زیر نظر داشت و وقتی هم که از من درباره او پرسیدند، من واقعیت را درباره تواناییهای فنی و اخلاق احسان به آنها گفتم. در نهایت باشگاه تصمیم گرفت که با احسان و مدیر برنامههایش وارد مذاکره شود.
حرف خاصی مانده؟
در آخر هم از شما تشکر میکنم و امیدوارم که با حمایت همهجانبه از تیم ملی با حضوری قوی در جام جهانی باعث افتخار و سربلندی همه ایرانیها باشیم.
انتهای پیام