خرید تور تابستان

انتقاد تند روزنامه جمهوری‌اسلامی از اصلاح‌طلبان

روزنامه جمهوری‌اسلامی نوشت: با شما هستم حضرات اصلاح طلب، با این شتاب به کجا می‌روید؟ حواس تان هست دست‌تان بر یقه که مشت می‌شود؟ می‌دانید این گره‌ها که بر ابرو می‌اندازید در ادبیات سیاسی، آه معنا می‌شود؟

شمایان که در ادعا از همه سیاستمداران عالم خود را «وارد»‌تر می‌دانید اما چنین ساده «وارد» دعواهایی می‌شوید که بچه‌ها هم از بس بچه گانه است از آن پرهیز می‌کنند!

این چه ماجرایی است که راه انداخته‌اند چند تن از حضرات؟ پنجه در صورت هم می‌کشند و نمی‌دانند انگار که رد پنجه برای همیشه می‌ماند و عصبانیت شان که فروکش کرد، چقدر خجالت خواهند کشید از نقاشیی که در چهره هم نشانده‌اند.

یکی به این مدعیان دلیل راه بودن بگوید «راه را گم کرده‌اید». بگوید این راه که می‌روید به ترکستان هم نمی‌رسد بلکه به بعد از شورای اول تهران ختم می‌شود. می‌دانید که چه شد و سهم شمایان در آنچه اتفاق افتاد گاه از خود نقش آفرینان ماجراها اگر بیشتر نبود، کمتر هم نبود.

فراموش نکرده‌ایم مناظرات یک طرفه تلویزیون را و تیتر یک شدن در روزنامه‌هایی که تکلیف شان با اصلاح و اعتدال مشخص است. حالا دارید آن رویه فاجعه بار را تکرار می‌کنید؟ این تذهبون؟ سر کجا دارید که چنین صبوری از کف داده اید؟ نمی‌خواهم قلم و کلمه را با اسم بردن از شمایان شرمنده کنم، رسم این قلم این نیست اما خود که می‌دانید چه گفته‌اید و چه کرده‌اید و آتش در تنور که برپا می‌کنید.

یک نفر پیغام را به رهبران و بزرگان اصلاحات و اعتدال برساند که بنشانید این افراد را و آتش زبانه کشیده از زبان‌هاشان را به آب نصیحت و حتی نهیب فرو بنشانید قبل از آنکه شعله افزون شود.

به این «نوجوانان سیاسی» بگویید خویشتندار باشند و زبان در کام گیرند که راه و رسم اصلاح و اعتدال نه این است که می‌روند و انجام می‌دهند. کسی هم خود را طلبکار نداند و دیگری هم سخنگوی خود خوانده نشود که خودخوانده‌ها در هیچ کجای جهان تجربه خوبی به جا نگذاشته‌اند و گاه شانه به شانه خودسرها می‌شوند.

تعجب می‌کنم از حضرات سیاسی که به وقت رقابت، دانش آموز که نه، «روش آموز» آمریکایی‌ها می‌شوند و کتاب رقابت را بر «نمط» آنان می‌نویسند اما صفحات بعدی را انگار نخوانده، می‌سوزانند که آن‌ها، رقابت‌ها و جار و جنجال‌ها را همان روز انتخابات، نقطه پایان می‌گذارند و هرکه رای آورد، با او به همراهی برمی خیزند اما این جماعت مدعی سیاست ما نه تنها رقابت‌ها را تمام نمی‌کنند بلکه وارد محور مانع تراشی هم می‌شوند.

این خیلی بد است و بدتر از آن این بگومگوهای داخل جریانی ماست که همه را شرمنده می‌کند. ما مردم عادی که صاحبان رای هستیم خیلی شرمنده می‌شویم، جماعت سیاسی را نمی‌دانم. بزرگان قوم اما به قاعده باید عرق ریزان شوند از شاهکار‌هایی که این «رجال» خلق می‌کنند. فکر می‌کنم قبل از آنکه دیر شود باید این تند گویان تند مزاج را «بزرگان » سرجایشان بنشانند که تجربه‌های گذشته می‌گوید، فردا خیلی دیر است، خیلی دیر!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا