آشوب قالیباف
«انتخاب» در یادداشتی به بهانه بیانیه اخیر قالیباف نوشت: این روزها که می گذرد اصولگرایان در عجیب ترین شرایط زیست سیاسی خود در چند سال اخیر قرار دارند. شاید هیچ وقت این گونه نبوده که بیرق آشوب از بدنه تا راس تا این حد در دست هایشان بچرخد؛ حالا خیلی ها از سنتی ها که در منتهی علیه راست جناح نشسته تا چپگرایانشان که در منتهی علیه راست نشسته اند فریاد اعتراضشان بلند است و حتی کار به آنجا رسیده که ژنرال ها هم فرمان خروش و خروج داده اند. همه این هاست که می توان گزاره «شورش در جناح» را پر رنگ تر از همیشه مطرح کرد .
راستگرایان شکست های سنگینی در 29 اردیبهشت داشتند، آنها هم ریاست جمهوری را از دست دادند و هم در شهرهای مهمی، شوراها را نیز واگذار کردند. راه گریزی نبود؛ تاکتیک اشتباه نسخه شکست را پیجیده بود. حالا نه فقط زمان پاسخگویی که زمان پرداخت هزینه ها بود. شیپور اعتراض صدای بسیار بلندی داشت و بسامدش هم گسترده تر از آن حدی بود که آن تصمیم سازان پشت پرده جناح انتظارش را داشتند .
از بدنه تا ژنرال ها همه از فردای شکست به چگونگی مواجهه با این تصمیم سازان فکر می کردند. سعید جلیلی، بعد از اعلام شکست لختی تحمل کرد اما خیلی زودتر از آنچه تصور می شد دولت سایه خود را بر پا کرد و تصاویرش را در اختیار رسانه ها قرار داد که بگوید دیگر کاری به این تصمیم سازان ندارد و خودش دست به دست کابینه خیالی و مجازی اش شده تا اولین خروج کرده باشد.
شاید کسی گمان نمی برد اما محمد باقر قالیباف آنچنان تند و تیز نامه سرگشاده نوشت که اگر نام امضا کننده نامه را از پایین آن حذف کنیم خیلی سخت خواهد بود که آن را به محمد باقر قالیباف نسبت دهیم. او فرمان خروش داده و بدنه را آتش به اختیار علیه سران جناح کرده است. او رک و صریح نوشته است: «شما امیدوارانه، فعالانه و آتشبه اختیار وارد صحنه شده، منتظرِ اقداماتِ از بالا به پایین در جریانِ اصولگرایی نباشید؛ زیرا تحلیلِ رفتارهایِ پس از انتخاباتِ برخی دوستانْ نشان میدهد تصمیمگیری در این مورد در رأسِ جریانْ همچنان دچارِ اختلال است»
سنتی ها هم از موتلفه گرفته تا جبهه پیروان آنچنان ناخشنودی خود را از جمنا که فعلا اسم مستعار افراد پشت صحنه تصمیم ساز جناح اصولگرا است نشان داده اند که به خوبی می توان این گزاره را مطرح کرده که ارتباط با این تصمیم سازان لااقل در مدت نزدیک امکان پذیر نیست و حتی ممکن است در بلند مدت هم ممکن نباشد.
حرف و حدیث ها زیاد شده است؛ صدای اعتراض بلند است و زمزمه هایی غیر منتظره به گوش می رسد از جدایی هایی که در راهند. نکته اینجاست که اصولگرایان اولین بارشان نیست که انتخابات را می بازند اما این اولین بار است که چنین هزینه سنگینی را بعد از شکست متحمل می شوند . این شورش چند وجهی برای راستگرایان دردسر ساز خواهد شد؛ واقعیت اما این است که آنچه رخ داده و آنچه در حال وقوع است تنها هزینه باخت در این انتخابات نیست. راستگرایان هزینه جداسازی افراد ارزشمندی مانند ناطق نوری را پرداخت می کنند. کسانی که با کوته بینی جریان هایی مانند رهپویان و ایثارگران اینگونه به حاشیه رانده شدند. آنها اکنون با شکاف های بزرگی که در این روزها پدید آمده است خودشان به حاشیه رانده شده اند و از ذیل تا راس جناح متوجه این مساله شده اند که چه کسانی جناح را عزت بخشیده بودند و چه کسانی اکنون دوران غربتش را رقم زده اند. شورش درون جناح آغاز شده؛ روزهای مهمی در پیش است: شاید به همین زودی شاهد تغییرات خیره کننده ای در آرایش سیاسی اصولگرایان باشیم.
انتهای پیام