آیا آنها منتقد احمدی نژاد بودند
سلمان احراری، بخش تحلیلی انصاف نیوز: همزمان با ایام پایانی دولت محمود احمدی نژاد و با بالا گرفتن انتقادات از عملکرد وی توجه عده ای از جناح اصولگرا به سمت نهادی به نام دولت جلب شد و شروع به انتقاد از دولت دهم کردند.
انتصاب الغاب متعدد به دولت احمدی نژاد تا آنجا بالا رفت که عده ای از حامیان پیشین وی خبر از نفوذ جریانی خطرناک در راس دولت به میان آوردند که نام جریان انحرافی بر آن نهادند، همچنین در برخی تریبون های رسمی صداهایی مبنی بر ارتباط افراد ارشد دولت با رمال ها و جن گیرها شنیده شد، اخباری که درست چندی پیش از آن، مهندس موسوی به علت مطرح کردن آنها نکوهش می شد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم، حامیان بی چون و چرای شش سال اول دولت احمدی نژاد، دلواپسان دولت جدید و منتقدان پر و پاقرص عملکرد دولت جدید شدند تا آنجا که حتی ریش وزیر امور خارجه ی جدید هم به دغدغه ی آنها تبدیل شد.
پاسخ آنها به همه ی چیستی و چرایی ها، یک چیز بود: ما از دولت احمدی نژاد هم که مورد تایید ما بود انتقاد می کردیم!
اما سوال اینجاست که آیا به راستی دلواپسان کنونی دولت روحانی همان منتقدان دولت احمدی نژاد هستند؟
برای روشن شدن این مساله باید نگاهی به کارنامه ی این افراد در شش سال اول دوران احمدی نژاد انداخت، یعنی آن زمان که وی دارای بیشترین محبوبیت در بین اکثریت جناح راست داشت؛ زیرا انتقاد آنگاه جنبه ی واقعی و حقیقی خود را داراست که در درجه ی اول به همفکران و نزدیکان باشد نه به آنان که با ایشان دارای اختلاف و تضاد هستیم.
آیا به راستی خیل کثیر منتقدان فعلی دولت تا هنگامی که رییس جمهور پیشین هم سو و هم جهت با آنان بود کوچکترین انتقادی از عملکرد وی می کردند؟ آیا به راستی ائمه ی جمعه، صدا و سیما و مجلس اصول گرای هفتم و هشتم در مقابل ضربه ها و لطمه های بزرگ وارد شده بر کشور در شش سال اول دولت احمدی نژاد، احساس مسولیت نکردند؟
با نگاهی به عملکرد جناح راست در می یابیم که هر چند ادعای انتقاد آنها از احمدی نژاد صحیح است اما این انتقاد نه از احمدی نژاد هم سو و هم جهت با آنها بلکه از احمدی نژاد طرد شده و منزوی شده در سال های آخر دولتش واقع شده است؛ از فردی که دیگر منافع آنان را برآورده نمی کرد و با عملکرد ضعیف خود عملا مهره ی سوخته ی اصولگرایان شده بود.
پس چه توقع است که مردم این انتقادات را (به احمدی نژاد) از سر دلسوزی و خیر خواهی برای جامعه بدانند، حال آنکه آقایان شش سال در مدح و مجیز دولت نهم و دهم کم نگذاشتند.
این در حالی بود که بسیاری از دلسوزان نظام بارها اشتباهات و کج روی های دولت احمدی نژاد را بیان می کردند، اما با برچسب های گوناگون ساکت و یا خارج می شدند.
برای نمونه می توان به موضوع بورسیه های دکتری در دولت دهم پرداخت که از قضا در سال های پایانی دولت احمدی نژاد به اوج رسید. آیا چنین اقدام قبیح و مسلما خلاف شرعی، ارزش یک موضع گیری ساده از تریبون ها و منابر رسمی کشور را نداشت؟ و اگر داشت کدامین یک از آقایان چنین کرد؟ آیا در این جا نیز مصلحتی در میان بوده یا منفعتی؟
و حالا به چه دلیل امروز باید باور کرد که انتقادات به دولت حسن روحانی از سر دلسوزی و مردم داری است؟ مطمئنا کسی دولت یازدهم را بدون اشکال نمی داند اما اشکالات اساسی که در راستای منافع مردم باشد از کدام تریبون و منبر شنیده می شود؟
انتهای پیام



