خرید تور تابستان

اروپا تضمین می‌دهد اما…

سیدعلی خرم، سفیر سابق ایران در اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با خبرآنلاین به بررسی بسته پیشنهادی اروپایی‌ها به ایران پرداخته است. خرم می‌گوید، طرح مسئلۀ تنگه هرمز آسیا را نگران کرد.

خبرانلاین نوشت: بسته پیشنهادی اروپایی ها برای منتفع کردن ایران از مزایای اقتصادی برجام و تشویق ایران به ماندن در برجام، ارائه شد اما مقامات ایرانی آنرا با انتظارات خود منطبق ندانسته و آنرا نیازمند بررسی قلمداد کردند. ایران از زمان خروج امریکا از برجام اعلام کرد شرط ادامه برجام از سوی ایران، تضمین اروپایی ها در رابطه با فروش نفت و برگشت پول آن و سرمایه گذاری شرکتهای اروپایی است. بسته ارائه شده شامل چه مواردی بوده است و چه بازبینی هایی را نیاز دارد؟ ایران می تواند آنرا مبنای ادامه همکاری خود با اروپایی ها قرار دهد؟ در این باره با سید علی خرم سفیر سابق ایران در اتحادیه اروپا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید:

آقای خرم در مورد بسته پیشنهادی اروپایی ها به ایران در حال حاضر چه اختلافی بین ایران و اروپا وجود دارد؟ چرا مقامات ایرانی از طرح اروپایی ها اعلام رضایت نداشتند؟

آن چیزی که اتحادیه اروپا ارائه کرد و به عبارتی اسنادش را حتی به بحث گذاشت و مطرح کرد، شاید حدود 10 مورد بود که چهار، پنج محور اصلی را شامل می شود. یکی بحث این بود که نفت ایران را در صورتی که اگر ما با اتحادیه اروپا توافق کنیم، آن موقع اتحادیه اروپا بیاید و یک میلیون بشکه نفت در روز را از ایران بخرد و این مسئله را تضمین کند؛ حالا یا خودش آنرا استفاده کند یا بفروشد به افراد ثالث.

اینکه توافق کند یعنی چه؟

یعنی این‌که در حال حاضر هنوز توافقی در این باره نشده است ؛ یعنی یک روزی ایران باید برود و بنشیند مذاکره کند، توافق کند، هر وقت توافق کرد، این حرف‌ها برای بعد از آن است؛ نه این‌که همینطور ما فکر کنیم ما هر برنامه ای داشته باشیم پیش می بریم و آن‌ها هم وظیفه‌شان است این تضمین را بکنند. نه؛ یعنی آن چیزی که اتحادیه اروپا می‌گوید این است که در صورتی که ما با ایران توافق کنیم، این‌ برنامه شکل خواهد گرفت.

حاضرند اگر توافق شود، یک میلیون بشکه را بخرند و پولش را بدهند؟

بله؛ این چیزی بود که قبل از حوادثی که در رابطه با دستگیری چند نفر منسوب به ایران به جرم اختلال در همایش منافقین پیش آمد، مطرح کردند، شاید امروز نظر دیگری داشته باشند، شاید مشکل دیگری باشد، آن را دیگر من نمی‌دانم. یکی دیگر از تضمین ها این بود که یا بانک مستقلی بگذارند فقط برای ارتباط بانک مرکزی‌های کشورهای اتحادیه اروپا با مرکزی ایران که این مصون از هرگونه تعرض آمریکا باشد. سوم این‌که از کمسیون اقتصادی اروپا خواست در صورت توافق اتحادیه اروپا با ایران، کمیته اقتصادی اروپا و اعضایش توصیه کند و به‌طور جد بخواهد که آن‌ها مبلغی را به بانک مرکزی ایران منتقل کنند. مثلا هر کدام چند صد میلیون دلار، و توضیحش هم این بود که چون اقتصاد ایران در تنگنا قرار گرفته، ما این پول را زودتر بصورت داوطلبانه منتقل کنیم تا اقتصاد ایران از تنگنا در بیاید، آن موقع ایران شروع کند به صادرات و تجارت با کشورهای اروپایی یا هر کشوری که رابطه اقتصادی – تجاری داشته، بعدا این‌ها را سر به سر کند و برگرداند. جالب این‌جا بود که اتحادیه اروپا گفت قبل از این‌که تحریم‌ها شکل گیرد و این‌ها را نتوانند منتقل کنند، این‌ پولها را منتقل کنند.

این‌ها پول‌های خود ایران است؟

نخیر، پول خود اروپایی هاست. ربطی به پول ایران ندارد. آن‌ها به‌عنوان همدردی با ایران بیایند، هر کدام از اعضای کمیسیون اقتصادی اروپا هم مبلغی را به بانک مرکزی ایران منتقل کنند تا این‌که اقتصاد ایران از تنگنا در بیاید. این دلیلی بود که اتحادیه اروپا آورد.

این عنوان سرمایه‌گذاری ایران را داشت؟

نه، برای این بود که این پول نزد ایران باشد و ایران بعدها ، مثلا شش ماه دیگر، هشت ماه دیگر که در تنگنا افتاد و مورد تحریم واقع شد، بتواند کالایش را به آن کشور صادر کند و دیگر نخواهند نقل و انتقال پولی بدهند.

تضمین چهارم هم سرمایه‌گذاری بود که اتحادیه اروپا گفت تا 10 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های اروپایی یا شرکت های ایرانی که در ایران سرمایه‌گذاری کنند، اختصاص خواهد داد، یعنی حمایت می‌کند و اختصاص می‌دهد. این معنایش این بود که خیلی از شرکت‌های ایرانی که به عبارتی مایل بودند در ایران سرمایه‌گذاری کنند، می‌توانستند شامل حال ایشان شود و از این بتوانند استفاده کنند.

و پنجم هم بحث حمایت اتحادیه اروپا از شرکت‌های کوچک و متوسط است. به هر جهت آن موقع اتحادیه اروپا این‌ها را قبل از داستان اتریش و آن داستان ارتباط با دو نفر در بلژیک و آن داستان‌هایی که در گردهمایی منافقین بود، مطرح شده بود. برخی کشورهای اتحادیه اروپا اتریش، آلمان، بلژیک، هلند احساس کردند که دوباره امنیت اروپا به خطر افتاده و همان واقعه میکونوس را به یاد آوردند. از این طرف هم آقای دکتر روحانی داستان تنگه هرمز را مطرح کرد. چینی‌ها این دفعه مبتکر این شدند که نه، این بسته پیشنهادی ارائه نشود. روس‌ها از آن حمایت کردند و اتحادیه اروپا سومین گروه بود که نظر به این داد. بنابراین بسته همان جا ناکام شد و موکول کردند به این‌که در آبان‌ماه ارائه شود. روی این خاطر می‌خواهم بگویم که آن چیزهایی که آن‌ها مطرح کردند و در سطح اروپا پخش شد و در میان شرکت‌ها رد و بدل شد، موارد بسیار کمک‌دهنده‌ای به ایران بود، ولی این مستلزم یک توافق بین ایران و اروپا بود، وگرنه همین‌طوری که آن‌ها محض رضای خدا نمی‌آیند این کارها را بکنند.

به نظرتان آن‌ها صبر می‌کنند تا آن موعد تحریم ها برسد، تا آن موقع ایران در موضع ضعف باشد تا بتوانند راحت‌تر بسته کم‌هزینه‌تری ارائه دهند؟

نه، اگر می‌خواستند این باشد که همان موقع هم ارائه نمی‌دادند، چرا پس ارائه دادند؟ نه،‌ بحث این نیست، یعنی اصلا ما مدام عینک بدبینی به چشممان می‌زنیم. این‌که آن‌ها می‌خواهند در مقابل آمریکا یک سدی را به وجود بیاورند و این سد هم که از ایران حمایت کنند، هزینه کنند و همه این‌ها است. منتها این به این معنا نیست که ملاحظاتی نداشته باشند. آن‌ها انتظار دارند که ایران هم ملاحظات آن‌ها را هم رعایت کنند؛ حالا یا در مورد نقش منطقه‌ای است، در مورد حقوق بشر است یا در مورد هر موضوع دیگری که هست، آن‌ها هم یک ملاحظاتی دارند. فرانسه ملاحظه دارد، آلمان دارد، بنابراین می‌بایستی ایران می‌رفت ملاحظات آن‌ها را گوش می‌کرد، با آن‌ها توافق می‌کرد و بعد آن‌ها حاضر بودند که آنطور که خودشان گفتند، این موارد را در اختیار ایران قرار دهند.

منتها آن موقع ایران انقدر شاید مغرور شد که گفت نه، ما می‌رویم به سمت روسیه. خب رفتند و هنوز آقای دکتر ولایتی برنگشته بود که، وزیر انرژی روسیه حرف آقای ولایتی را مبنی بر سرمایه‌گذاری 50 میلیاردی در صنعت نفت تکذیب کرد. آن موقع موقعیت مناسبی بود برای این‌که ایران آن را می‌گرفت، و تضمینها شکل می گرفت و بعد می‌رفت سراغ روسیه و از چین هم می‌توانست، کمک بگیرد. آقای دکتر روحانی به این توجه نداشت که شما وقتی می‌گویی تنگه هرمز را مطرح میکنید، یعنی چین، ژاپن، کره جنوبی، هند و حالا بگذریم از آمریکا که خودش صادرکننده نفت هست، چیزی نمی‌خواهد از تنگه هرمز ببرد، ولی این کشورهای آسیایی بودند که ما آن‌ها را در این باره نگران کردیم و به همین خاطر هم چینی‌ها اولین کشوری بودند که در گروه 1+4 گفتند دست نگه دارید.

گفته شد که موضوع دستیگری چند نفر در بلژیک و آلمان نوعی پاپوش برای ایران بوده است. این مسئله روی روابط با اروپایی ها تاثیرگذار بود؟

بله، من و شما هم فرضمان همین است، ولی به هر صورت این را باید در صحنه عمل بتوانیم اثبات کنیم. ولی تاثیرش را به هر حال داشته است. همین دیروز بود که موساد اعلام کرد که اطلاعات تماس‌های دیپلمات ایرانی در آلمان با دو نفر دستیگر شده، ردیابی آن‌ها و همه این‌ها را موساد در اختیار دولت آلمان و اتریش قرار داده بود. پس نشان می‌دهد که ما خیلی زیر ذره‌بین هستیم؛ هر حرکت کوچکی رصد می شود. در نتیجه در موقعی که خودمان در شرایط ناجوری هستیم، برخی از حرکات مشکوک می‌تواند توسط دیگران علیه ما به کار گرفته شود، ایران‌هراسی راه بیفتد و هزار و یک داستان دیگری که آن‌ها بتوانند در کارشان موفق شوند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا