صفرای حکومتی کردن تاریخنگاری انقلاب
علی علیزاده، تحلیلگر سابق بیبیسی و شبکهی افق در یادداشتی تلگرامی با عنوان «صفرای حکومتی کردن تاریخنگاری انقلاب» نوشت:
دیدن اینهمه جهل تاریخی در نسلهای جدید نسبت به دوره پهلوی برایم عذاب آور و باورنکردنی است. در حالیکه دوستان مسنتر انگلیسی و آمریکایی من هنوز ساواک را به عنوان یکی از جنایتکارترین سازمانهای امنیتی قرن بیستم به یاد میآورند، جوان جاهل و تاریخ نخوانده ایرانی خیلی خونسرد شکنجه ساواک را انکار میکند. جوان جاهل دیگری میگوید اما شاه هرچه بود دزد نبود و دزدی نکرده بود. آنهم محمدرضا پهلوی که هیچ قبضه تفنگی وارد کشور نکرد قبل از اینکه پورسانت و سهمش را بگیرد. کسی که از کوچکترین دله-دزدی هم نگذشت. کسی که همیشه بخش بیشتر اموالش در خارج از کشور و به اسم شخص خودش بود. و جاهل سوم هم وابستگی مطلق ساختاری شاه و کل نظامش را به غرب انکار میکند. چرا که شاه بعد گرانی نفت متوهم شده بود. توهمی با اجازه و صلاحدید غرب.
فکر میکنم حق با یوسف اباذری، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران است. مقصر این نسیان عجیب تاریخی، مقصر این تاریخشویی، جمهوری اسلامی است که چهار دهه … فقط و فقط روایت رسمی خودش از تاریخ را پخش و منتشر کرده.
این تاریخشویی، این تنگنظری تاریخی اما به ضد خودش تبدیل میشود: این روایت یکسویه و یکطرفه از تاریخ انقلاب که سال به سال غلیظتر هم شده، سعی دارد بگوید از روز اول فقط و فقط اسلامگرایان، آنهم همین جناح حاکم فعلی، علیه شاه مبارزه میکرده و هیچ گروه دیگری در صحنه مبارزه وجود نداشته.
اما ازقضا سرکنگبین صفرا فزود و تکگویی و انحصار تاریخانگاری بجای آنکه تمام اعتبار انقلاب را به حساب جناحی خاص بریزد، با اینهمان کردن انقلاب و نظام، باعث شده هرگونه نقد مردم از وضعیت روز به اسم انقلاب نوشته شود. و انقلاب، این امر همگانی، از عرش فراجناحی به زمین نزاعهای روزمره فروغلطد. و دقیقاً اینجاست که ماشین تاریخسازی دروغین امثال شبکه منوتو جسارت و وقاحت ظهور پیدا میکنند.
از مجاهدین خلق که منفورتر و جنایتکارتر نداریم؟ داریم؟ اما آنها هم بخشی از مبارزان علیه شاه بودند و نمیشود انقلاب را بدون آنها روایت کرد. چه رسد به چپ و لیبرال. چه رسد به نقش بنیصدر و بازرگان و مرحوم منتظری و… سانسور تاریخ بخاطر دعواهای امروز فقط اعتماد مردم به کل این روایت را زایل میکند.
باز دور بیفتید که فلانی نفوذی است. من خمینی و انقلاب اسلامی را در لندن و انگلیس و بعد از فاصله گرفتن از روایت رسمی و بعد از دور شدن از همهمه تبلیغات یکسویه حکومتی، برای خودم کشف و «انتخاب» کردم. و هنوز به یاد میاورم ان تبلیغات یکسویه و اغلب کج سلیقه چه دافعهای داشت.
انتهای پیام
دقیقا دقیقا دقیقا….
از وقتی اینونوشتم مرتب بمن میگویند تو هم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟