این «کافهها» قمارخانه نیست
ایسنا در گزارشی با عنوان “این «کافهها» قمارخانه نیستند” نوشت: جعبه را باز میکند، پنج رنگ کاپ کوچک به تعداد سه نفر، یک زنگ رومیزی و یک دستهکارت بیرون میآورد و روش بازی را توضیح میدهد. هر بار که یکی از کارتها برمیگردد، هر بازیکن با توجه به طرح روی کارت، کاپها را میچیند. هر کسی زودتر بچیند، زنگ میزند و کارت روی میز برای او میشود. برنده کسی است که بیشترین کارت را جمع کند.
در هر کافه، شخصی است که بازیها را معرفی میکند و یاد میدهد که به او گیمگورو (راهنما یا رهبر بازی) میگویند. بعد از کمی گپزدن، از شما میپرسد «برای نشستن در کافه چقدر وقت دارید؟ دوست دارید در این مدت زمان بخندید یا فکر کنید؟»، سپس یک بازی را معرفی میکند و نحوه بازیکردن را توضیح میدهد. بعد از شروع، کمی صبر میکند تا از نحوه درستبازیکردن شما مطمئن شود یا اگر سوالی دارید، بپرسید.
زمانی، «اسمفامیل»، «یه قُل دو قُل» و «مارپله» سرگرمیهای مهمانیها و محافل بودند و بعدها گیمنتها فضای خوبی برای خالیکردن هیجانات افراد شدند اما از وقتی که پای اینترنت و گوشیهای اسمارتفون یا هوشمند به میان آمد، بازیهای اینترنتی طرفدار زیادی پیدا کردند و گیمنتها از رونق افتادند. حالا صنعتِ بازیها در دنیا بزرگتر از آنچه که تصورش را میکنیم، رونق دارد و بازیهای رومیزی هم به آن اضافه شده و البته محصولات ارزانقیمتی هم نیستند. همان طور که بازیهای خوب کامپیوتری بیش از ۵۰ دلار قیمت دارند، بُردگیمها نیز گران هستند و عموماً همهی افراد توانایی مالی خرید آنها را ندارند بنابراین فضاهایی به نام «بُردگیمکافه» وجود دارند که امکان بازی را برای عموم مردم فراهم کنند. برخی هم بعد از آنکه یک بازی را تست کردند، تصمیم میگیرند آن را بخرند.
بازیها هم تنوع زیادی دارند؛ از «مومباسا» و «the mind» گرفته تا «کاستل»، «کاپوچین» و بازیهای دیگر؛ سرگرمیهایی که به عقیده استفادهکنندهها، برای ساعتی دغدغههای ذهنی را دور و کمی هیجان، چاشنی زندگی میکنند. کافهبازیها جای خودشان را هم در ایران پیدا کردهاند و با سرعت زیادی در حال رشد هستند. در حال حاضر حدود ۱۰۰ کافه یا مرکز بازی در شهرهای مختلف از جمله تهران، تبریز، رشت، شیراز، اهواز، مشهد، کرج، کرمان و یزد راهاندازی شدهاند و هزینه یک ساعت بازی، ۸,۰۰۰ تومان است.
بازیهای رومیزی حتی یک رویداد جهانی هم دارند که همزمان با کشورهای دیگر در ایران نیز برگزار میشوند. روزی به نام «روز جهانی بازیهای رومیزی» از سال ۲۰۱۲ نامگذاری شده که هر سال در اردیبهشتماه مراسمی در این روز برگزار میشود. این روز برای اولین بار در سال ۱۳۹۵ در ایران برجسته شد. ارائهدهندگان بازیها در این روز، بازیهایشان را به صورت رایگان یا با تخفیف عرضه میکنند. در واقع این روز جشنی برای کسانی است که علاقهمند به سرگرمی هستند. به گفته «امیر آئین» که مؤسس یکی از بردگیمکافهها در تهران است، در اولین سال روز جهانی بازیهای رومیزی که در ایران برگزار شد، بیش از ۱۰۰۰ نفر برای بازی ثبت نام کردند.
او که ۳۰ سال دارد، حدود چهار سالی میشود در زمینه بازیهای رومیزی فعالیت میکند و سال ۱۳۹۴ کافه بازیای راه اندازی کرده که بیش از ۲۰۰ بازی در آن عرضه میکند و همهی آنها را خودش هم تست کرده است. فقط هفت بازی از بین ۲۰۰ بازی این کافه ساخت ایران هستند که همهی آنها هم از کارهای خارجی کپی شدهاند. قیمت بازیهای خارجی هم از ۵۰ دلار شروع میشود. برخی از این بازیها به صورت قاچاقی وارد ایران میشوند و به فروش میرسند. برخی هم به صورت چمدانی وارد میشوند. قیمت بازیهای ایرانی از ۳۰ هزار تومان شروع میشود.
این متخصص بازی که دانشجوی انصرافی رشته ریاضی کاربردی از دانشگاه خواجه نصیر است، درباره بازیهای رومیزی میگوید: بزرگترین و معروفترین بردگیم کافهها در آلمان هستند. این صنعت در کشورهایی مثل آلمان یا کانادا بالغ است اما در کشور ما جایگاهی ندارد. صنعت بازهای رومیزی در دنیا در آمریکای شمالی و در اروپا به مرکزیت آلمان است. کشورهایی مثل ژاپن و کره نیز بازیهای محلی و خاص خودشان را دارند. بازار عجیب و غریبی از بازیها نیز در روسیه وجود دارد.
جایی بازیهای رومیزی را به رسمیت نمیشناسد
آئین بیان میکند: به واسطه بازیهای زیادی که تجربه کرده بودم، نخستین کافهبازی را در تهران راهاندازی کردم. قبل از راهاندازی آن با هر کسی که مشورت میکردم معتقد بود که این کار زمین میخورد اما آن را انجام دادم زیرا تأثیرات بازیها را در زندگی شخصیام تجربه کرده و متوجه شده بودم که این موضوع چگونه حفرههای خالی را در روابط اجتماعی و مسائل شخصی پُر میکند و احساس کردم این اتفاق برای دیگران هم میافتد.
او با بیان اینکه کمکم علاقمندان روی بُردگیم متمرکز شدند و این موضوع سریع رشد کرد، ادامه میدهد: با مشارکت دوستان دیگر وبسایتی راهاندازی کردیم که در آن بازیها را معرفی میکنیم و آموزش میدهیم، ویدئو درست میکنیم و مقاله تخصصی بازی مینویسیم. این سایت به شناخت بیشتر بردگیم در ایران کمک زیادی کرده است. حدود ۱۰۰ نفر در ایران هستند که دغدغه طراحی بازی فکری دارند. در حال حاضر طراحان بازی فکری ایران مثل نابینایانی هستند که در این فضا حرکت میکنند و تا به سنگی نخورند جهتشان را تغییر نمیدهند و هیچ حمایتی نمیشوند. اگر کافهها نیز به عنوان یک مرکز تجاری خصوصی فضایشان را در اختیار این موضوع قرار ندهند هیچ اتفاق دیگری نمیافتد. جایی بازیهای رومیزی را به رسمیت نمیشناسد و این موضوع مجهول است. بازیهای فکری و رومیزی در ایران تعریفی ندارد، در حالی که این صنعت در دنیا رشد ۴۰۰ درصدی داشته است.
کسی از ما حمایت نمیکند
این متخصص بازی میگوید: همراه با مسئول چند مرکز بازی تصمیم گرفتیم «شورای همکاری مراکز بازیهای رومیزی» را تشکیل دهیم. در حال حاضر هم این شورا را به شکل مجموعه خصوصی راهاندازی میکنیم و هدفمان استانداردسازی و آموزش در این زمینه است. بسیاری از علاقمندان از شهرستانها برای اطلاعات بیشتر به ما مراجعه میکنند. حداقل هفتهای یک نفر از شهرستان میآید و میگوید اگر بخواهم در شهر خودم کافهبازی ایجاد کنم باید از کجا مجوز بگیرم. در حالی که ما فقط مجوز کافه داریم و اگر کسی بیاید به بازیهایی که عرضه میکنیم ایراد بگیرد، کاری نمیتوانیم انجام دهیم. به همین دلیل خیلی از کافهها را بستهاند و دوباره باز کردهاند. در واقع ما از جایی بودجه نداریم و کسی از ما حمایت نمیکند.
این شورا تا کنون رویدادهای بازی متفاوتی از جمله «مگاگیم» را در انجمن زرتشتیان و مسابقات طراحی «بردگیم» را برگزار کرده است. به گفته آئین برای مسابقات طراحی بردگیم بیش از ۵۰ طرح ارسال شد که سه طرح برتر برای یکی از بزرگترین طراحان اسباببازی آمریکایی فرستاده و از بین آنها یک طرح برگزیده شد. با دو ناشر بازی صحبت و قرار شد از بین ۱۰ طرح برتر، بازیهایی که با استراتژیهای تولیدشان همخوانی دارد، تولید کنند اما متأسفانه به دلیل مسائلی هیچکدام از آن طرحها به مرحلهی تولید نرسید.
او معتقد است: همان طور که کانونی برای کودکان و نوجوانان وجود دارد، باید بخشی هم برای سرگرمیهای بزرگسالان داشته باشیم که نداریم، بنابراین تنها راهی که میتوان از طریق آن به مسئله بازیهای فکری رومیزی برای بزرگسالان توجه کرد همان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. البته با توجه به فعالیت برخی از کافه بازیها، «انجمن بازیهای رومیزی» توسط فدراسیون ورزشهای همگانی راهاندازی شد. پیش از این بازیها را فکری و جعبهای میخواندند و کمیتههای مختلفی نیز در آن شکل گرفت که از ما هم دعوت کردند و چند جلسهای هم برگزار شد اما نتیجه آن، چیزی جز نتیجه سایر جلساتی که با نهادهای دولتی برگزار میشود، نبود.
تأثیر شرایط اقتصادی روی بازیهای رومیزی
در حال حاضر شرایط فعلی اقتصادی روی بازیهای رومیزی هم تأثیر خودش را گذاشته است و به گفته متخصص این حوزه، مخاطبان بازی نسبت به قبل کمتر شدهاند. برخی هم که هفتهای دو روز برای بازی میآمدند، مراجعه کمتری دارند. تا سه ماه پیش تعداد مراجعهکنندگان بازی بسیار زیاد بود اما حالا وضعیت تغییر کرده است و مجبور شدیم کافه را روزهای یکشنبه تعطیل کنیم و ساعت شروع کار را از ۱۱ صبح به ۱۶ کاهش دهیم. همچنین حدود ۱۳ پرسنل داشتم که تعداد آنها را به هفت نفر کاهش دادم.
آئین اظهار میکند: بازی رومیزی در خانواده یک مفهوم فرنگی و لوکس نیست. مفهوم بازی رومیزی در کودکان، بزرگسالان و خانوادهها از گذشته نهادینه شده است و مفهوم غریبی نیست. تقریباً ۱۰۰ درصد افرادی که برای بازی به کافه مراجعه میکنند، وقتی از آنها میپرسیم تجربه بازی داشتهاند به دوران کودکی و بازی «راز جنگل» اشاره میکنند. صنعت بازی رومیزی در ایران شروع شده و هیچ وقت تمام نمیشود. نسل قدیم هم با بازیهای جدید ارتباط برقرار کردهاند و معمولاً دونفری به کافه میآیند و بازی میکنند. بزرگترین عضو کافه بازی ما ۶۳ سال و کوچکترین عضو ۱۱ سال دارد که همراه خانوادهاش به کافه میآید.
آیا در ایران طی یک سال ۳۰۰۰ عنوان کتاب تألیفی منتشر میشود؟
او معتقد است دورهی بازیهای قدیمی هنوز تمام نشده اما ما به بازیهای جدیدتری نیز نیاز داریم. هرسال سه هزار عنوان بازی رومیزی جدید در دنیا منتشر میشود. آیا در ایران طی یک سال ۳۰۰۰ عنوان کتاب تألیفی منتشر میشود؟ در سالهای متوالی در دنیا حدود ۱۱۰ هزار عنوان بازی تولید شده است. صنعت بازیهای رومیزی هیچ چیزی کمتر از سینما، موسیقی یا نقاشی ندارد. امسال در نمایشگاه E۳ (بزرگترین رویداد بازی)، یک بازی درباره پیرمردی که حافظهاش را از دست داده و رو به مرگ است، معرفی شد. در این بازی همهی بازیکنان نقش پرستار را دارند و باید سعی کنند پیرمرد را زنده نگه دارند، با او صحبت کنند تا حافظهاش بهتر شود و خاطراتی را به یاد بیاورد و نهایت در آرامش از دنیا برود. احساس همدردی، بغض و بسیاری از تجربههای دیگر به بازیکننده دست میدهد. از این بازیها میتوان به عنوان ابزار درمانی استفاده شود که موضوعی عمیق و پیچیده است.
این متخصص بازی درباره اینکه آیا این بازیها میتوانند اعتیادآور هم باشند، توضیح میدهد: بله. بازیهایی در دنیا با مدلهای اقتصادی طراحی و عرضه میشوند که مارکتینگ و نحوه فروش آن بازی را اعتیادآور میکند. برخی بازیهای موبایلی که مجبوریم حساب آن را شارژ کنیم از همین مدل گرفته شدهاند. اما افراد در ایران معمولاً به تجربهای که کسب کردهاند معتاد میشوند یعنی افرادی که منزوی هستند یا طلاق گرفتهاند، در اوج افسردگی، بعد از آشنا شدن با این بازیها روحیهشان تغییر میکند و وارد فضای جدیدی میشوند. وقتی این ابزار چنین کمکی به افراد میکند، ممکن است به آن اعتیاد هم پیدا کنند. بازیهای رومیزی توسط دولت آلمان حمایت شد و خانوادهها بازیای که موضوع آن جنگ نباشد، انجام میدهند. به همین دلیل بزرگترین مخاطبان در نمایشگاههای اسباب بازی در آلمان، خانوادهها هستند تا سبد کالای فرهنگیشان را پر کنند.
آئین آینده این رویداد در ایران را مثبت میداند و میگوید: در حال حاضر ایران در میان کشورهای منطقه در این زمینه پیشرفت خوبی کرده است و هیچ کشوری در اطراف ما به این اندازه مرکز بازی ندارد. در دوبی فقط دو فروشگاه بزرگ بازی وجود دارد اما به اندازه ایران فضاهای اینچنینی برای بازی وجود ندارد. فکر میکنم ایران یکی از مناطق قوی بازی در آینده باشد. درست است محصولاتی که داریم نمیتوانیم صادر کنیم اما حداقل میتوانیم به کشورهای اطراف عرضه کنیم.
در ایران تفریحی جذابتر از این بازیها وجود ندارد
مشتریان کافهبازیها در تهران نیز تجربههای متفاوتی دارند. گرچه بسیاری از آنها طرفدار بازیهای استراتژیک میشوند اما کسانی هم که برای اولین بار یک بازی را تجربه میکنند، حس خوشایندی نسبت به آن دارند.
«سهیلا» ۲۷ ساله که برای اولین بار بازی در چنین کافههایی را تجربه کرده، میگوید: خیلی خوب است که آدمهای خلاق فضایی را صرفاً برای بازی ایجاد کردهاند. این باعث میشود آدم برای چند ساعت هم که شده از زندگی روزمره فاصله بگیرد و هیجان را تجربه کند. خوبی بازیهای گروهی در کافه این است که به جای اینکه با دوستانت از غم و غصه حرف بزنی، فقط میخندی و بازی میکنی.
«علی» ۳۰ ساله هم حدود دو سالی است که با چنین کافههایی آشنا شده است. او بازیها را از شهر کتاب میخرد که بیشتر سبک استراتژیک دارند و معمولاً دو هفته یک بار یا ماهی یک بار برای این بازیها وقت میگذارد و معتقد است: چون در ایران تفریحی جذابتر از این بازیها وجود ندارد ترجیح میدهم آن را انجام دهم. اگر جمعی از ما جوانان بخواهیم زمانی را برای اوقات فراغتمان بگذاریم جایی به جز اینکه قلیان بکشیم و غذا بخوریم وجود ندارد به همین دلیل چنین فضاهایی را به سفرهخانههای سنتی ترجیح میدهیم.
«امیر» هم اولین بار در دورهمیها با این بازی آشنا شده که برایش چالش خوبی بوده و جذابیت داشته است. او که ۲۶ سال دارد میگوید: معمولاً وقتی سفر میرویم یا دور هم جمع میشویم بازیهای رومیزی را انجام میدهیم. خوبی این بازیها جمعگرا بودن آن است و ذهن افراد را باز میکند زیرا کسی که آن را بازی میکند باید حواسش به جز بازی خودش به دیگران هم باشد.
«فاطمه» ۲۷ ساله نیز معتقد است: کافه رفتن مدتهاست که در شهر جا افتاده است. حتی بازیکردن در کافه هم کار عجیبی نیست. آن چیزی که تازگی دارد این است که کافههای اختصاصی رونق بگیرند که مردم در هر کدام، برای کار و بحث و فعالیت خاصی دور هم جمع شوند. این پدیده میتواند به یک تجربه جمعی تازه با آدمهای غریبه اما با علاقههای مشترک ختم شود و لطف آن هم به این است که آدم میتواند در عین اینکه فضای خصوصی خودش را در کافه دارد از همنشینی با آدمهایی که دغدغهای شبیه خودش دارند لذت ببرد.
«سهند» نیز ساکن کشور مجارستان است و در سفر به ایران با این فضا آشنا شده است. او ۲۴ ساله است و خبر ندارد که در مجارستان هم چنین فضایی وجود دارد یا نه. بازیهای رومیزی برایش جذابیت بسیاری داشته است و قصد دارد این بار که به مجارستان برمیگردد پیگیر چنین فضاهایی در این کشور شود.
بازی، یکی از سالمترین فرمهای رابطهی انسانی است
جوانشیر بنیاب، کارشناس بازی نیز درباره لزوم بازی برای بزرگسالان بیان میکند: زمانی که سن ما بالا میرود به نوعی به سمت تنهایی، ازدواج، بچهدار شدن و دوباره تنهایی میرویم. بسیار پیش آمده وقتی میخواهند کسی را تنبیه کنند یا رنج دهند، او را به سلول انفرادی میفرستند. این در ذهن جامعه پویای شهری جا افتاده است. وقتی که فرد تنهاست در رنج است و اولین قدم رهایی از رنج، دونفره و بعد چندنفرهشدن است. اگر بخواهیم جامعه سالمی داشته باشیم باید واحدهای دو یا چند نفره و به صورت تیمی تمرین کنیم. بازی یکی از سالمترین فرمهای رابطهی انسانی است بنابراین برای سلامت جامعه نیاز به تشویق و تیمگرایی داریم و از زندان انفرادی (همان بازیهای انفرادی در تلفنهای همراه) که پذیرفتیم و داخل آن میرویم، بگذریم و بیرون بیاییم. وقتی به سمت بازیهای تلفن همراه روی میآوریم، در واقع میخواهیم از تنهایی بگریزیم.
او که یکی از بنیانگذاران مرکز سرگرمی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز هست، درباره ضرورت و نیاز به مرکزی برای بازیهای بزرگسالان برای ارائه مجوز به این کافهها اظهار میکند: من احساس میکنم اگر کار مردم توسط خود آنها انجام شود، بهتر است و باری که باید روی دوش حاکمیت باشد، از روی آن برداشته میشود. این ضرورت بر عقل سالم دلالت میکند بنابراین باید اجازه دهیم این غلتکی که به تدریج راه افتاده است به حرکت خودش ادامه دهد. وقتی عدهای علاقمند شدند و کشف کردند که میتوانند برای چنین نیازی وسیله تهیه کنند و در محیطهایی که آمادگی دارند رابطهی سالم بازی را برقرار کنند، باید به راهشان ادامه دهند. حاکمیت نیز باید از نظر فنی و ابزار درست به آنها کمک کند. باید حمایت کنیم آنچه که سالم است ترویج شود.
این کارشناس با بیان اینکه در گذشته قهوهخانههایی وجود داشت که نقالها در آن شاهنامه میخواندند، اضافه میکند: در آن زمان هم هیچ دولتی نمیگفت چرا در قهوهخانهها شاهنامه میخوانید. کسانی که این کافهها را مدیریت میکنند باید خودشان عرضهی بازی در کافههایشان را رایج کنند. چون کاری که انجام میدهند قمار نیست که بخواهند برای آن مجوز دریافت کنند. ما در هیچکدام از بخشهای صنفیمان بازیخانه تعریف نشده است بنابراین دلیلی ندارد کسی بیاید و از ما برای این کار مجوز بخواهد.
انتهای پیام