انقلاب؛ ساختوسازها، ساختوپاختها و سازوکارها
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان “انقلاب، ساختوسازها، ساختوپاختها و سازوکارها” نوشت:
هر سال در بهمنماه، فهرستی از جاده، ریل، سد، شبکه، نیروگاه، کارخانه فولاد، تأسیسات آبرسانی، مدرسه، دانشگاه و … به عنوان دستآوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران معرفی میشود. من تردید ندارم که ساختن این گونه زیرساختها برای توسعه اقتصادی ضرورت دارند و بیگمان بخش مهمی از آنها دستآوردهایی قابل احتراماند که همچون داراییهای ارزشمند ملت ایران باید آنها را ارج نهاد و همچون امانتی برای نسلهای آتی به ایشان منتقل کرد.
انقلاب را اگر با این رویکرد بنگریم، میتوان نام این رویکرد را «#انقلاب_ و_ساختوساز» نامید. انقلابی که دستآوردهایش را در قالب بتون، فولاد و فناوری متجلی و ارائه کرده است. کیفیت زندگی ایرانیان، قدرت ملی و امنیت ملی، ثبات و پایداری و چشمانداز توسعه کشور تا اندازه زیادی توسط همین دستآوردها حاصل شده است.
جمهوری اسلامی ایران را اما میتوان در چهل سالگیاش از زاویه دیگری نیز نگریست، زاویهای که من بر آن نام «#انقلاب_و_سازوکارها» میگذارم. سازوکارها از جنس نرمافزار اداره کشور و قاعده بازی هستند و بر این باورم که جمهوری اسلامی ایران در چهل سال اول عمرش، بسیار کمتر از آن مقدار که کمر همت به توسعه سختافزارها بسته، منابع را صرف اصلاح و توسعه سازوکارها کرده است.
سختافزار کیفیت زندگی، نیروگاهی است که برق تأمین میکند و سدی است که آب شرب، کشاورزی و صنعت را فراهم میکند، اما سازوکار ناظر بر مصرف این منابع، بازارهای متشکل آب و انرژی، نظام تعرفهگذاری و ساختار حقوقی ناظر بر فعالیت اقتصادی و رعایت حقابههاست.
بیمارستان و درمانگاه سختافزار بهداشت و درمان، است، اما سازوکار پایدارسازی منابع مالی نظام بهداشت و درمان تجلی فیزیکی ندارد و در قواعد حاکم بر روابط بیمهها و نظام درمان، روابط حقوقی و مالی میان پزشک و بیمار، نظام تأمین مالی سلامت، و روابط میان پیشگیری و درمان تجلی میکند.
دهها هزار شعبه بانک و تعدد بانکها، نشان توسعه ساختوسازی بخش مالی و پولی است، اما توسعه سازوکارها را باید در تضمین سلامت و شفافیت نظام بانکی، کیفیت خدمات آن در مقایسه با بانکهای جهان و کارکرد آن در تأمین مالی بخشهای مولد اقتصاد دید.
خصیصه جمهوری اسلامی ایران را در چهل سالگی عمرش، عدم توازن میان بعد ساختوسازی و بعد سازوکاری آن است. نظام سیاسیای که زیرساختها مشهود را به مدد میلیاردها دلار منابع نفتی و استفاده حتی افراطی از منابع طبیعی و انسانی کشور گسترش داده است اما سازوکارهای تنظیمکننده قواعد بازی در زمین زیرساختها، توسعهنیافته و ناهمساز با شرایط دنیای پیچیده امروز هستند.
کیفیت نامناسب برخی زیرساختها و هدررفتهایی که در برخی موارد صورت گرفته و پروژههایی که علیرغم هزینههای گزافشان، پایداری ندارند و استخوان لای زخمهای جامعه بدل شدهاند، ناشی از نقصان در سازوکارهای ناظر بر پیدایش، طراحی، تصویب و اجرای این پروژهها بوده است.
شهرهای بسیاری در چهل سالگی انقلاب و بعد از صرف میلیاردها دلار برای زیرساختهای توسعه، ناپایدارند و از ریسک زلزله، آتشسوزی و آلودگی هوا رنج میبرند. تأمین مالی صنعت آب و برق با دشواری مواجه است. نظام بهداشت و درمان در تأمین مالی به دشواری افتاده و بدمصرفی بر عرصه مصرف حاملهای انرژی حاکم است. سه شاخص اقتصاد کلان یعنی نرخ تورم، نرخ بیکاری و نرخ رشد اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند، و شکایت مردم از فراگیر شدن فساد باعث کاهش سرمایه اجتماعی شده است.
این نقصانهای جدی را نمیتوان با طرحهای عمرانی و پروژههای ساختوساز بیشتر درمان کرد. ساختوسازهای بیشتر بر بستر نظام اداری، قواعد حقوقی، شرایط نهادی و بهطور کلی سازوکارهایی که مولد همین وضعیت بودهاند، نتیجهای جز ناپایداری و ویرانی بیشتر نخواهد داشت. عقلانیت ساختوسازگرا کاملاً مستعد آن است که شیوهای از حکمرانی «#ساختوپاختگرا» را نیز در خود بپروراند و به شکل فزایندهای مشروعیت سیاسی را فرسوده سازد.
جمهوری اسلامی ایران برای پا گذاردن به دومین چهل سال عمر خود، بیش از آنکه به ساختوسازهای کثیرتر و بریدن روبانهای بیشتر، بر بستر قواعد و سازوکارهایی پرنقصان نیازمند باشد، به عقلانیتی سازوکارگرا، و اصلاح نرمافزارها، توسعه حقوقی و بسط سازوکارهای عقلانی بهبود حکمرانی نیازمند است.
جمهوری اسلامی ایران به گذاری بنیادین در اندیشه حکمرانی نیاز دارد. گذاری که از چشمانداز توسعهای مبتنی بر مهندسی و مهندسان فراتر رفته و به سوی رویکردی مبتنی بر علوم انسانی و اجتماعی، سیاستگذاری عمومی و علوم حکمرانی گام بردارد؛ از ساختوسازها فراتر رود و به سازوکارها بپردازد.
انتهای پیام
خوب شما که استاد دانشگاه هستید پس چه کار می کنید ؟! شما هم کمک کنید تا کشور سازوکارهای حکمرانی بهتر را بیابد ؟! در کشور ما همه مطالبه گرند حال چه کسی باید اجابت کند معلوم نیست !