احمدی نژاد راهی را عوضی رفت که شما آسفالتش کردید!
به گزارش انصاف نیوز، سید محمدرضا اصنافی، فعال رسانه ای اصولگرا در گوگل پلاس نوشت:
واقعا نمی دانم تاختن حضرت آیت الله علم الهدی و اعلام برائت های رسانه های جبهه ی پایداری و قس علی هذا برای آقای احمدی نژاد مدح محسوب می شود یا ذم! و از سوی به عنوان یک منتقد احمدی نژاد نمی دانم آمدن ایشان به جمع منتقدان محمود احمدی نژاد افتخار آمیز است یا تامل برآنگیز!
یک زمانی در دولت اول آقای احمدی نژاد که ایشان و همقطاران بر اسب تازه نفس قدرت نشسته بودند عده ای همچون حقیر به جرم نقد بر خودرایی، قانون گریزی، تصمیمات یک شبه، عدم برنامه ریزی کلان، نداشتن تئوری اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آقای احمدی نژاد به انواع اتهامات ضد ولایت فقیه و … متهم می شدیم و امثال آقای علم الهدی و دوستان تبری جسته ی جبهه ی پایداری از آقای احمدی نژاد بتی غیر قابل نقد ساخته بودند. آن روزها که مدح و ثنای احمدی نژاد و فحاشی و اتهام زنی منتقدان و لعن طوطی وار هاشمی رفسنجانی (در یک کلام همه ی کارهایی که خانم فاطمه رجبی می کرد!) پله هر ترقی و پست و مقامی بود آقایان باید فکر روزهای را می کردند که این اسب چموش قدرت همیشه بر جاده میل آنها نخواهد تاخت!
آقایان اگر احمدی نژاد انحرافی هم داشته باشد سهم شما از این انحراف کم نیست!
آقایان فراموش نکنند که این حرف هایی که امروز در مورد احمدی نژاد می زنند (که بسیاری را قبول ندارم) به هیچ وجه تبری محسوب نمی شود بلکه اعترافات یک جریان طمع کار و قدرت طلب به خطاهای استراتژیک گذشته است.
اتفاقا اگر احمدی نژاد راهی را هم عوضی رفته باشد بخش اعظمش از آنجایی است که سهم اصولگرایان از قدرت را داد، انحرافش آنجا بود که مهم ترین وزارتخانه اش را به پور محمدی سپرد و وزارت علوم را به زاهدی و دانشجو و آنجا که نعمت زاده و ترکان را بر مسند های مهم مالی نشاندند!
حافظه ی تاریخی بسیاری اگر ضعیف باشد اما نخبگان سیاسی به خوبی به یاد دارند که زمانی واقانونا و وا اسلامای حضرات بلند شد که سهمشان از دولت دوم احمدی نژاد رو به کاستی نهاد وقتی دیگر نتوانستند بودجه های مفت بیت المال را به اسم بودجه ی فرهنگی در دم و دستگاه خودشان جذب کنند! دوستانی که میدان فرهنگ، حیف و میل بودجه های فرهنگی و سیاسی کاری در روزنامه های دولتی را با رقیبی تازه به نام مشایی یافتند فریادشان بلند شد و انحراف یابشان برای حضرت نوح(ع) تا کورش به آژیر کشی افتاد!
وگرنه یادم نمی آید گاهی از این همه سوء مدیریت، بی برنامگی و عدم شایسته سالاری در دولت احمدی نژاد سخنی از شماها شنیده باشیم!
اگر قرار به نقد مشایی باشد خود سراسر سخنم اما برادران گرامی آن موقع که بلدوزر های رسانه ای شان برای مشایی از آماده سازی نیروی چریکی در جنگل های شمال تا ارتباط با مرتاض های هندی را خلق می کردند باید منتظر چوب بی تدبیری می بودند که حالا این همه مجاهدت و رشادت و افتخار آفرینی سلمان و ابوذر گونه مورد تاخت و تاز لاشخور ها بیوفتد.
متاسفانه آقایان اصولگرا حالا هم دست از راه اشتباهی که می روند بر نمی دارند، همایش وحدت می گذارند تا در مقابل جریان برانداز اصلاح طلب صف آرایی کنند ولی به صورت طنز گونه ای دقیقا با تکرار همان حرفهای رقیب بر احمدی نژاد خارج از قدرت و روزه سکوت گرفته می تازند! پیشنهاد من به دوستان اصولگرا این است که اول یکی دو ترم کلاه ولایتی که هاشمی تا ناف بر سرشان گذاشت را مرور کنند بعد عزمشان را جزم انتخابات آینده کنند! آقایان جبهه پایداری هم بد نیست چند بار دیگر صحنه آهسته پاس گلشان به هاشمی با افتضاح کشاندن دکترجلیلی به انتخابات را ببینند بعد برای وحدت سخنرانی بگذارند!
در مجموع آقایان عزیز فکر نکنند اعلام برائت از احمدی نژاد برایشان مدح اعتدالیون و اصلاح طلبان را به ارمغان خواهد داشت و همگان برای انصافشان کلاه از سر بر می دارند بلکه همصدا شدن با این جماعت جز اتهام کوته فکری برای خودتان و دلیلی برای اثبات بصیرت و دور اندیشی جنابشان نخواهد داشت و خواهید دید که چند سال دیگر در سالگرد نه دی برای آقای هاشمی جشن بصیرت خواهند گرفت با شمع های که شما فوتش خواهید کرد!
اینجای سخنم رو به آقای علم الهدی است،
حاج آقا با خود بیاندیشید که چه گفته اید که تیتر یک سفارت خانه های کاغذی و مجازی آمریکا شده اید ؟ چه شده است کسانی که با عکس یادگاری دو نفره ظریف- کری ذوق مرگ شدند با سخن شما آب از دهانشان جاری شده!
اگر قرار به برشمردن انحراف صریح احمدی نژاد از دستور های رهبری باشد آیا به بیشتر از دو و سه مورد خواهیم یافت؟ یا اساسا شما برای رییس جمهور حق هیچ اختلاف نظری با رهبری را قائل نیستید؟ همانطور که رهبری عزیز فرمودند اختلاف نظر بوده اما حاکمیت دوگانه هیچ وقت نبوده است. با اینکه هنوز بسیاری از زوایای آن یکی دو مورد پنهان است اما باز هم شدیدا محکوم است اما کلاه خود را قاضی کنید که وزن آن یکی دو مورد بیشتر است یا آنچه که امروز در قاب سیاست خارجی کشور در حال رخ دادن است؟ امروز خطر انحراف از استقلال و آزادی کشور مورد تاکید رهبری است و آن روز انحراف در چند مساله فرعی!
آیا خود شما با رهبری در بسیاری از موارد اختلاف نظر ندارید؟
آیا شایسته است که اختلاف عمیق نظرات شما در خصوص ورزش بانوان، حجاب و مبارزه با بد حجابی که با نص صریح فرمایشات رهبری در تعارض است و امنیت روانی جامعه را بارها مخدوش کرده و موجب وهن جریان حزب الهی شده است را ضدیت شما با ولایت فقیه و انحراف شما بنامیم؟
نمی دانم ولی ای کاش می شد باز می نشستیم و با هم قسمت های آخر مختار را مرور می کردیم.
انتهای پیام