یادداشت مهم عزیز آریانفر دربارهی افغانهای مقیم ایران
عزیز آریانفر، رییس سابق مرکز مطالعات استراتژیک وزرات خارجه افغانستان که مقیم آلمان است، در یادداشت مهمی به اظهارات عباس عراقچی نسبت به سرنوشت افغانستانیهای مقیم ایران در صورت فشارهای اقتصادی بیشتر بین المللی پرداخت.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل یادداشت قابل تامل آقای آریانفر و کامنتهای او در فیسبوک در پی میآید:
در پیوند با اظهارات آقای عراقچی، شاهد ابراز دیدگاههای متفاوتی در رسانهها بودیم که دردمندانه بسیاری از این دیدگاهها ناشیانه و غیر کارشناسیک و احساسی بودند.
باید متوجه یک نکته باریکتر از مو بود: ایران طبق میثاقهای بین المللی تعهداتی در زمینه پناه دادن به پناهگیزینان افغانستانی دارد. اما اگر جامعه جهانی به تعهدات خود عمل نکند و ایران را با تحریمهای فلج کنده و کشنده روبه سازد، از دید حقوق بین الدول یک حالت فورس ماژور یا فوق العاده بحرانی به وجود میآید که میتواند امنیت ملی ایران را تهدید کند و این کشور دیگر در وضعی نباشد که بتواند به تعهدات خود در زمینه عمل کند.
در چنین حالاتی هنگامی که امنیت ملی یک کشور با تهدید مرگبار روبه رو گردد؛ مسوولان ان کشور ناگزیرند برای رفع خطر با همه وسایل و امکانات و ظرفیتها بکوشند. بی چون و چرا در این صورت ایران میتواند پناهگزینان افغانستانی را دوباره به کشور بر گرداند. دیپورت پناهگزینان در عرف بین الملل هست. برای مثال آلمان آر از چندگاهی دست به اخراج گروههایی از پناهگزینان می زند. امریکا و انگلیس هم بارها به گونه سیستماتیک چنین کاری را میکنند
دو مساله است. یکی این که همین اکنون ایران با همه امکانات جلو سرازیر شدن سیل پناهجویان افغانستانی، عراقی و پاکستانی و حتا آسیای میانه یی را به سوی ترکیه و در واقع اروپا گرفته است. در این حال اگر اروپا به خواستهای ایران توجه نکند، ایران میتواند مرزهای خود به سوی ترکیه را به روی پناهجویان بکشاید. زیرا معمولاً پاسانی از مرزها هزینههای سنگین دارد. ایران میتواند به بهانه بالا بودن هزینهها به چنین کاری مبادرت کند که این تهدیدی خواهد بود برای اروپا.
دو دیگر اگر ایران ناگهان بخش بزرگی از از پناهگزینان را به کشور باز گرداند، دولت افغانستان و حامیان امریکایی آن را با چالش بس بزرگی روبه رو میتواند و این خود تهدیدی جدی یی برای امریکا و دولت زیر حمایت آن در افغانستان است.
البته، نگرانی برخی از دوستان به دلایل انساندوستانه و اسلامی قابل درک است. اما متاسفانه در عرف بین المللی قوانین، مقررات و ضوابطی هست که کشورها میتوانند ملاحظاتی در رفتارهای خود داشته باشند. برای مثال همه کشورها ملزم به پذیرش پناهجویان اند. اما به شرطی که حضور پناهجو یا پناهجویان امنیت ملی کشور پذیرنده یا حتا همپیمانان شان را با مخاطره روبه رو نسازد. برای مثال اگر دولت آلمان گمان ببرد که حضور این یا آن پناهحو برای امنیت اروپا یا کشورهای حوزه شنگن یا حوزه دبلین بالقوه یا بالفعل میتواند مخاطره آمیز باشد؛ میتواند پناهجو یا گروهی از پناهگزینان را اخراج کند. روشن است ایران هم میتواند عین برخورد را داشته باشد.
دولت ترکیه بارها اتحادیه اروپایی را تهدید کرده است که اگر به تعهدات خود در قبال پناهگزینان عمل نکند؛ ترکیه نیز نمیتواند به تعهدات خود پابند باشد. این گونه ترکیه تا کنون هشت میلیارد یورو بابت نگهداری پناهجویان در سه سال اخیر مطالبه نموده که حد اقل نیم این مبلغ را دریافت داشته است. با این هم آر از چند گاهی مرزهای خود را به سوی اروپا میگشاید.
اکنون ایران که در وضعیت بسیار بداری از ترکیه قرار دارد و حتا یک شاهی هم کمک دریافت نمیکند؛ میتواند به خود حق بدهد که مرزهای خود را برای ورود پناهجویان به سوی ترکیه یعنی در واقع به سوی اروپا بگشاید.
تصور نمیکنم که ایران به دیپورت دسته جمعی پناهگزینان افغانستانی به کشور مباردت ورزد. اما میتواند مرزهای خود به سوی ترکیه را بکشاید. این گونه، از پناهجویان به عنوان ابزار فشار و تهدید در برابر اروپاییان کار بگیرد. البته، در گذشته در سالهای 2016 و 2017 شاهد چنین چیزی بودهایم. سپس ایران و ترکیه در ازای دریافت امتیازاتی از اتحادیه اروپایی به بستن مرزهای خود مبادرت ورزیدند. در این حال ترکیه پول دریافت کرد و ایران به حمایت سیاسی اروپا در برجام و تحدید تحریمها بسنده نمود.
اکنون امریکا ایران را زیر سنگینترین فشارها گرفته است. همچنین بر اروپا فشار سنگینی وارد نموده است و میکوشد تا روابط اروپا و ایران را به پایینترین مرز برساند. دستگاه دیپلماسی ایران ناگزیر است که دست به دیمارش یا اقدام متقابل بزند و اروپا را زیر فشار بگیرد تا پیامدهای موضع اتحادیه اروپایی در قبال ایران متعادل گرداند.
اخراج پناهگزینان به افغانستان تنها در صورتی متصور است که خطر جنگ بسیار بالا باشد یا فشارهای امریکا برای ایران فلج کننده از کار برآید و منجر به کاهش صادرات نفت ایران به تراز بسیار پایین گردد. در اوضاع جنگی یا بحرانی اخراج دسته جمعی پناهگزینان میتواند فشار بزرگی را بر امریکا و دولت هوادار آن در افغانستان وارد بیاورد. اما احتمال چنین چیزی در حال حاضر بسیار کم است.
در پایان باید به یک نکته دیگر هم اشاره نمود: دولت افغانستان در 17 سال گذشته دست کم 200 میلیارد دالر کمک دریافت نموده است. با 5 درصد این مبلغ یعنی 10 میلیارد میشد، همه پناهگزینان را از پاکستان و ایران به کشور باز گردانید و اسکان داد. اما بی چون و چرا دولت ما در انجام این رسالت ناکام بوده است. همین گونه جامعه جهانی نیز در زمینه کار شایان توجهی انجام نداده است.
چند کامنت آقای آریانفر:
# در مناسبات بین الملی اخلاقیات و موعظههای اخلاقی کمتر جای دارند و ارزشهای مدنی، انسانی، عاطفی و مذهبی تنها به عنوان روپوش کار گرفته میشود.
گاه هم کشورها به مانور یا رزمایش سیاسی میپردازند و برای حریف خط و نشان میکشند.
اکنون که امریکا از برجام برآمده است؛ میمانند اروپاییها به علاوه انگلیس و نیز روسیه و چین. دو کشور اخیر پابندی خود را به برجام اعلام داشتهاند.
اما اروپاییها آر چند در حرف به آن پابندی نشان میدهند، در عمل کاری نمیکنند.
دیمارش ایران شامل ضرب العجل دو ماهه و تهدید به گشودن مرزها برای پناهجویان است
# بین خود ما باشد، به هر پیمانه که شمار پناهجویان ما در اروپا و امریکا بیشتر باشد، در کل به سود کشور است. تصور کنید که اکنون 4 تا 5 میلیون مهاجر ترکیهیی در المان هستند. اینها سالانه میلیاردها دالر به اقتصاد ترکیه کمک میرسانند.
# درست است. وضعیت پناهگزینان در کشورهای آسیایی و اروپایی اصلاً قابل مقایسه نیست.
اما باید به یک نکته توجه داشت:
افغانستانیهایی که در ایران بسر میبرند، از دید حقوق بین المللی مهاجر یا امیگرانت نیستند. در نتیجه به آنها تابعیت داده نمیشود که از حقوق برابر با شهروندان ایرانی برخوردار باشند.
همین گونه با کتگوری پناهگزین یا پناهجو برابر نیستند. باید خاطرنشان ساخت که پناهنده واژه درستی نیست. به هر رو، ریفیوجی یا ازول (به آلمانی) تعریف دیگری دارد.
اما هم میهنان ما در ایران و پاکستان دارای استاتوس دیگری هستند. اینها را گریزیان یا فراریان می گویند که از بد حادثه کشور خود را ترک گفتهاند و به طور موقت در کشور همسایه زندگی میکنند و با بهبود یافتن اوضاع و پایان یافتن جنگ باید دوباره به کشور برگردند.
در این حال باید توجه داشت که مجامع بین المللی له ایران در زمینه پناهگزینان کمک شاید و باید نمیکند. در حالی که سالانه میلیاردها دالر در دسترس پاکستان و ترکیه گذاشته میشود. اما مقامات این دو کشور برای پناهجویان از گاو غدود میدهند.
ایران سالها به خاطر جنگ و پس از ان به دلیل تحریمها در تنگدستی بسر میبرد و در نبود کمکهای بین المللی بسیار دشوار است هزینههای سنگین پناهگزینان را بکشد.
اما باید یادآور شویم که دولت خود ما نتوانست در هفده سال گذشته به رغم دریافت میلیاردها دالر از مجامع جهانی حتا یک شهرک هم برای جا دادن عودت کنندگان بسازد.
در حالی که نزدیک به دوصد میلیارد دالر کمک دریافت داشته است. 5 درصد این کمکها یعنی ده میلیارد دالر میتوانست مشکل این بینوایان را حل کند.
# مشکل هم میهنان ما در ایران یک پدیده بسیار پیچده، چندبعدی و چندلایه است. من هنگامی که رییس مرکز مطالعات و انستیتوت دیپلماسی وزارت خارجه بودم، باری در یک سفر رسمی، با یک مقام بلندپایه ایرانی در وزارت خارجه آن کشور گفتگوی مفصلی در زمینه داشتم.
نمیتوان مشکل پناهگزینان افغانستانی در ایران را به گونه تجریدی بررسی کرد. باید در کل مجموعه مناسبات ایران با رژیمهای مختلف حاکم بر کشور ما در چهار دهه اخیر و نیز مناسبات پیچیده ایران با کشورهای عربی، پاکستان، ترکیه و نیز روسیه، انگلیس، امریکا و اسراییل در زیر یک داربست بزرگ مطالعه کرد. مساله بی چون و جرا ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی و اجتماعی هم دارد.
برای نمونه. همین اکنون در ایران نزدیک به سه میلیون معتاد دارند. اینها همه از نسل جوان این کشورند. بی چون و چرا در اعتیاد اینها به پیمانه معینی باندهای تولید و قاچاق مواد مخدر در کشور ما مقصر اند. ایران برای پاسبانی از مرزهایش با کشور ما سالانه تا 2.5 میلیارد دالر هزینه میکند و در نبردهای مرزی با قاچاقیان هم میهن ما نزدیک به سه هزار سرباز تلفات داده است.
اگر برخی اقدامات پیشگیرانه روی دست نمیگرفت، تا کنون شمار پناهگزینان ما به دو برابر یعنی در حدود 5 میلیون نفر بالا میرفت.
یک محاسبه بسیار ساده گواه بر آن است که افزایش شمار گریزیان، زمینه قاچاق مواد مخدر و صدور بی ثباتی از ناحیه مرزهای شرقی هم بالقوه میتوانست دو چند گردد.
کشورهای مخاصم با ایران با بهره گیری از پناهبری میلیونی هم میهنان ما شمار بسیاری عناصر نفوذی، جاسوس و ویرانگر را به خاک ایران فرستادهاند. از عربستان و روسیه گرفته تا امریکا و انگلیس و پاکستان و اسراییل و…..
روشن است برای رویارویی با جاسوسان خارجی و عناصر ویرانگر نفوذی از جمله اپوزیسیون ایران مانند سازمان مجاهدان خلق، سازمان اطلاعات ایران ناگزیر است محدودیتهایی در تردد، کنترل اسناد، کار و بودباش شهرمندان کشور ما وضع کنند.
کسانی که در زدوخوردهای مرزی کشته میشوند؛ مرتکب چندین نوع جرم و تخلف میشوند: عبور غیر قانونی از مرز و ورود غیر مجاز، قاچاق مواد مخدر، حمل غیر قانونی سلاح و حمله به نیروهای مرزبانی ایران و در صورت کشته یا زخمی ساختن، مرتکب جرم جزایی.
روشن است با چنین افراد برخورد بسیار خشن و شدید صورت میگیرد.. هرگاه عناصر جاسوس یا نفوذی خرابکار دستگیر شوند، عین مساله است.
مشکل در این جا است که دولت ما در کنترل مرزها و جلوگیری از عبور غیر قانونی قاچاقچیان مواد مخدر و قاچاقچیان انسان و کالاهای غیر مجاز مانند مشروبات الکلی، فیلمها و سی دیهای پارنو، و…. که مخل امنیت ملی ایران قلمداد میشود، کاملاً ناتوان و عاجز است.
از سوی دیگر ایرانیها به سازمان امنیت ما مشکوک هستند که با کشورهای مخاصم ایرانی همکاری میکند. مشکل داعش و طالب و جمدالله و… هم سر جایش.
فراموش نباید شود که دولت ما به امریکاییها اجازه احداث چندین پایگاه در امتداد مرزهای ایران را داده است. روشن است انها برای گذراندن تعطیلات نیامدهاند و دست اندر کار گسترده اطلاعاتی هستند.
اشتغال به کارهای سیاه و کار با دستمزد بسیار پایین، بازار کار ایران را برای شهرمندان آن کشور بسیار دشوار میسازد.
در نتیجه، مشکلات معینی را به بار میآورد.
در یک سخن، درست است که در ایران به پیمانه شایان توجهی بسیاری از موازین بین المللی در زمینه پناهگزینان رعایت نمیشود. اما نباید فراموش کرد که دولتهای خود ما هم در مصیبت وارده سخت گنهکار و مقصر اند.
# نکات بسیاری است که باید به آن توجه شود. ایران در کشور ما چندین کنسولگری دارد. در کابل، هرات، مزار، قندهار و… در همه جا برای هم میهنان ما ویزای سه ماهه ایران را میدهند. اگر کسی بخواهد دیرتر بپاید، باید ویزای خود را تمدید کند. در غیر آن باید برگردد. در اروپا عین چیز است. شهرمندان کشورهای اروپای خاوری میتوانند با ویزا یا بی ویزا لغایت تا ۹۰ روز در گستره شنگن بمانند.
در کنسولگریهای ما در بدل 20 دالر برای هم میهنان ما پاسورت افغانستانی داده میشود. کسانی که خواسته باشند، میتوانند پاسپورت بگیرند و قانونی اقامت داشته باشند. بسیاری هم پاسپورت و اجازه اقامت دارند. میماند کسانی که در ایران دایمی زندگی میکنند برای اینها کارتهای اقامت موقت داده میشود که باید هر شش ماه تمدید شود.
اما برای اینها قیوداتی در زمینه تردد هست. عین چیز را در کشورهای اروپایی هم میبینیم. پناهگزینان تا قبول نشوند، اجازه ندارند منطقه بود و باش خود را ترک بگویند و در زمینه کار هم تا اجازه نداشته باشند، نمیتوانند کار کنند
اما دردمندانه بسیاری از هم میهنان ما مقررات کشور میزبان یعنی ایران را رعایت نمیکنند. در نتیجه، مشکلات معینی به بار میآید.
# در هر صورت باید کوشید ارزیابی عینییی از اوضاع انجام داد و همه جانبه به تجزیه و تحلیل همه ابعاد آن پرداخت و مهمتر از همه راه حل بحران را جستجو کرد. نه این که زیر تأثیر هنگامههای سیاسی رفت.
انتهای پیام
هیچ ایرانی ای حاضر نیست این میهمانان نا خوانده پنجاه ساله بیشتر از این تو ایران بمونند عجیبه یک عده بدون رضایت ملت ایران برای افغانی ها دلخوشی ایجاد می کنند این کار اصلا درست نیست. حضور بیشتر این قماش هم به فرهنگ ایران آسیب می رسونه هم به نژاد ایران. اصلا چه معنایی داره میلون ها افغانی اومدن ایران و قصد برگشت ندارند این مسخره بازی ها باید تموم بشه تشریفتون رو زودتر ببرید خسته کردین ما را
توی بی غیرت خودت تو کشور دیگر مفت با پول ملت بیچاره نشستی از سر شکم سیری حرف مفت میزنی
درد بیچاره ای که شب و روز میدود آخرش گرسنه سر به بالین میذاره درک نمیکنی
تو عزیز نیستی تو ذلیل غربی
از سوی ایرانی ها سخن نگویید
این تنها نظر شماست
من به عنوان یک ایرانی برادران و خواهران افغانستانی خود را نه مهاجرانی از یک سرزمین دیگر ، که هموطنان همتبار و هم فرهنگ خود می دانم. قدمشان سر چشم ماست.