خرید تور تابستان

انتشار گفتگویی با میترا استاد در یک روزنامه

روزنامه «فرهیختگان» نوشت: ۸ آبان ۹۷ گفت‌وگویی با میترا استاد همسر دوم محمدعلی‌نجفی شهردار سابق تهران در ارتباط با حواشی پیش‌آمده پیرامون زندگی این دو نفر بعد از ازدواج پرحاشیه‌شان داشتیم.

*بگذارید سوالات را از شایعات ازدواج شما با دکتر نجفی شروع کنیم. بفرمایید این شایعات از کجا آغاز شد؟

چند ماه پیش یک رسانه بیگانه در کشور آلمان شروع به ساخت کلیپ‌هایی علیه بنده و آقای نجفی کردند که در کانال‌های تلگرامی پخش شد. مسائل دروغی در این کلیپ‌ها عنوان می‌شد مبنی‌ بر فساد مالی و اخلاقی دکتر نجفی و رشوه‌گرفتن بنده که با یک صدای ساختگی آن را ایجاد کردند. مجموع این اعمال که دنباله‌دار هم بود شایعات و حواشی بسیاری را پیرامون من و دکتر نجفی ایجاد کرد.

*شما اشاره به فیلمی می‌کنید که داخل آن از شما خواسته می‌شود به واسطه ارتباط با دکتر نجفی زمینه اجرای یک پروژه‌ای را فراهم کنید و در آن مبلغی پول هست و … . شما به همین اشاره دارید. درست است؟

بله، آن آقایی که با بنده صحبت کرد هیچ صحبتی از پول و رشوه نکرده بود اما وقتی صحبت تمام شد آن قسمتی که بنده گفتم بله در خدمت هستم، تقطیع شده و بحث مالی را قبل آن اضافه کردند و گفتند که 500 تومان پول توشه، انگار که من به پیشنهاد مالی گفتم بله در خدمت هستم.

*چرا همان موقع واکنش نشان ندادید و در پاسخ به این حواشی خصوصا اتهام رشوه‌گرفتن خودتان که رقم سنگینی هم بود، نگفتید که صدا ساختگی است و شما چنین چیزی را نپذیرفتید؟

مردم ما مردم باهوشی هستند. اتفاقا من همان موقع می‌خواستم که از طریق رسانه‌ها و فضای مجازی در این‌باره اطلاع‌رسانی کنم و اقداماتی داشته باشم و بگویم که این حرف‌ها دروغ محض است اما دکتر اعتقادشان بر این بود که مردم ما این فیلم را ببینند خودشان متوجه می‌شوند که این صداگذاری کودکانه است و غیرحرفه‌ای است و بالعکس دستشان بیشتر برای مردم رو می‌شود. برای همین به من اجازه اقدام ندادند تا اینکه در این چند وقت اخیر اقدامات آن فرد و حاشیه‌سازی‌هایش زیاد شد و دیگر من تصمیم گرفتم واکنش نشان بدهم.

*شما از پیشینه زندگی آقای نجفی خبر داشتید؟ اینکه چندین سال همسری داشتند و دارند و با ایشان زندگی می‌کردند و … ؟

این سوال خیلی سوال خصوصی‌ای است اما من با توجه به حواشی‌ای که ایجاد شده است مجبورم در حدی که حریم‌شکنی نکنم، توضیح مختصری بدهم. بله، من در جریان زندگی پیشین ایشان بودم و خیلی‌ها هم به بنده گفتند چطور شما به همنوعت رحم نکردی یا حتی گفتند که به خاطر پول و موقعیت با دکتر ازدواج کردم ولی به هر حال من برای ازدواجم با دکتر نجفی دلایلی داشتم و قانع شدم. ایشان از من خواستگاری کردند، خیلی محترمانه، به‌طوری که هم در شأن خودشان و خانواده‌شان باشد و هم در شأن ما. بنده هم از ایشان اجازه گرفتم که فکر کنم و عنوان کردم که زندگی اول شما چطور است و من نمی‌توانم پا در زندگی همنوعم بگذارم و … . ایشان هم دلایلی آوردند و من را قانع کردند. دلایلی آوردند که گفتن آن ممکن نیست و شخصی است و من هم پذیرفتم و زندگی‌مان را آغاز کردیم.

*براساس شناختی که از شما داشتم، شما یک بانوی فعال اجتماعی، سیاسی، هنری و … بودید و حتی رئیس کمیته هنرمندان چندین صنف بودید. نامزد شورای شهر پنجم در اسلامشهر بودید. حتی سال گذشته هم به‌عنوان برترین بازیگر کشوری انتخاب شدید و … . این همه سابقه کار تشکیلاتی و اجتماعی و … به یک‌باره ظرف یک‌ سال گذشته به خاموشی رفته و شما در انزوا قرار می‌گیرید. چه می‌شود که این اتفاقات می‌افتد؟ چرا شما به فعالیت‌هایتان پایان داده‌اید؟

شما نسبت به رزومه من کامل‌تر از خودم  آگاه بودید. بله، من کسی بودم که فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و هنری داشتم و متاسفانه این شایعات و اذیت و آزارها باعث شد من و آقای دکتر به این نتیجه برسیم که بیشتر زمانم را در خانه سپری کنم. البته نه اینکه بیکار باشم ولی ترجیح ایشان بر این بود که به خاطر دورشدن از حواشی و این اتفاقات و شایعات، بیشتر وقتم را در خدمت ایشان باشم و با آرامش به زندگی‌مان بپردازیم.

*یعنی این قرار است که ادامه پیدا کند یا ما منتظر فعالیت‌های دوباره شما باشیم؟

بهتر است در این‌باره پیش‌داوری نکنیم. اما طبق عهدی که در محضر امام رضا (ع) با آقای دکتر بستیم قرار شد هیچ اقدامی بدون اجازه هم نکنیم و من هم به‌عنوان یک زن ایرانی وظیفه دارم به خواسته‌ها و علاقه‌های همسرم نسبت به کارها و برنامه‌های زندگی‌ام توجه کنم و تا حدی که می‌توانم عمل کنم. تا وقتی که ایشان صلاح بدانند من فعلا از فضای فعالیت‌های گوناگونم فاصله گرفته‌ام.

*استعفای آقای نجفی از شهرداری تهران هم همین موضوع بوده است؟

چون مراسم ازدواج شما با استعفای دکتر تقارن زمانی داشت. البته بعد ماجرای بیماری عنوان شد ولی به هر حال ما متوجه دلیل استعفای آقای نجفی نشدیم.

درباره دلیل استعفای آقای دکتر من نباید ورود کنم چون به خود ایشان مربوط است. ایشان سخنرانی کردند و گفتند دلیل استعفایشان چه چیزی بوده است و عمده‌ترین دلیل بیماری عنوان شد. ما قصد ازدواج داشتیم، مدت‌ها قبل‌تر از ماجرای بیماری، روزش را هم انتخاب کرده بودیم. یک روز خاصی را هم انتخاب کرده بودیم. فکر می‌کنم عقدمان روز ولادت حضرت علی‌اکبر (ع) بود. چون دکتر نجفی علاقه خاصی داشتند تا عقدمان در یک روز خاص باشد و برای همین این روز را انتخاب کردیم. بعد از چند وقت ایشان به دکتر مراجعه کردند و  متوجه شدیم حالشان خوب نیست و بیمار هستند. اما هیچ اتفاقی باعث نشد که ما مراسم عقدمان را به تعویق بیندازیم. در همان تاریخی که برنامه‌ریزی کردیم مراسم عقدمان برگزار شد. یک عده البته در کانال‌های تلگرامی زدند که دکتر نجفی به دلیل بیماری ازدواج کرد، در حالی که پیش از ماجرای بیماری و بحث استعفا ما نامزد بودیم و تصمیم بر ازدواج داشتیم. این درست نیست زندگی و حریم شخصی افراد را به کارشان ارتباط بدهیم و از آن بهره‌برداری سوء کنیم.

*من تصور می‌کنم بخشی از فشارهایی که در این یک‌ سال گذشته بر شما و زندگی‌تان آمد مربوط به انتقادات نسبت به عملکرد و انتصابات دکتر نجفی بوده است. به نظرم شما قربانی شایعات شدید. شنیدم همین اواخر چند جوان آمدند رستورانی که شما و آقای نجفی بودید، فحاشی و فیلمبرداری کردند. بخشی از اینها برمی‌گردد به عملکرد تخصصی آقای نجفی که وارد زندگی شخصی شما شده است. اینها را می‌پذیرید؟

در ارتباط با انتصابات شایعه شده بود که شهرداری را این خانم می‌چرخاند و مدیریت می‌کند، این درحالی است که من نه تخصصش را داشتم و نه علاقه‌ای داشتم که در این حوزه ورود مستقیم کنم. البته کسانی بودند از دوستان و آشنایان که از رابطه من با آقای دکتر اطلاع داشتند، رزومه‌ای به من می‌دادند تا با آقای دکتر در میان بگذارم. آقای دکتر هم کسی نیست که بدون مشورت تصمیم بگیرد و بعد از مشورت هم باید حتما به یک نتیجه منطقی و مثبت برسد تا کاری را انجام دهد. من ۲۰ – ۱۵ رزومه را برای ایشان فرستادم که ایشان دو نفر را تایید کردند. البته نه خودشان، بلکه تیم گزینشی آنها را تایید کردند و بعد ارجاع دادند به دکتر نجفی. بنده فقط در حد مشاوره نسبت به چیزهایی که اطلاعاتی داشتم در کنار ایشان بودم و همیشه تصمیم‌گیرنده خودشان بودند. در ارتباط با رستوران هم بله، ما چند وقت پیش رستورانی بودیم که تعدادی جوان آمدند با موبایل فیلم گرفتند و به دکتر فحاشی کردند و ما برخورد مناسبی با آنها کردیم و بعد آمدند عذرخواهی کردند. کاش ما قبل از اینکه کاری کنیم درباره آن فکر کنیم تا مشکلی بعد از انجام آن پیش نیاید و مجبور نباشیم که عذرخواهی کنیم.

*درباره عملکرد آقای نجفی در مسئولیت‌های مختلف باید در موعد مناسب گفت‌وگو کرد و مجالی فراهم شود تا سوالات و ابهاماتی که در نحوه مدیریتی ایشان بوده است را از ایشان بپرسیم. اما سوای اینها اگر حرفی باقی مانده، من در خدمتتان هستم.

بله، شما به شایعات اخیر اشاره کردید. تقریبا چند ساعت پیش بود که دوستان تصویر متن یکی از اعضای شورای شهر سابق را برای من فرستادند. مطلبی که ایشان منتشر کرد خیلی غیراخلاقی بود و ما راضی نیستیم، نه من و نه آقای دکتر. عکس بنده و همسرم را در اینستاگرامشان گذاشتند و یک متن خیلی غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای که در شأن خودشان و ما نبوده است را نوشتند و از من درخواست کردند که مصاحبه نکنم؛ بنا بر دلیل و قضاوت ناآگاهانه‌ای که خودشان داشتند. تفرقه‌ای که ایشان ایجاد کرد، باعث شد به هرحال عده‌ای ناآگاهانه فکرشان به سمتی برود که چه کار فجیعی انجام شده است که اینها ازدواج کردند و … . هر کسی زندگی شخصی‌اش به خودش مربوط است. هر کسی برای اعمالش دلایل قانع‌کننده‌ای دارد. من دوست نداشتم عکس من و همسرم را با آن مطلب غیراخلاقی و کودکانه در صفحه‌شان منتشر و ادعا کنند که مدافع حقوق زنان هستند. ما چرا فکر می‌کنیم که دفاع از حقوق بانوان یعنی سرکوب کردن آقایان؟ ما اگر برای حقوق بانوان می‌دویم و تلاشمان این است که همه بانوان حق و حقوقشان حفظ شود، باید بایستیم و مبارزه کنیم. همیشه در ذهن من بوده است که یک زن خیلی باارزش است و باید همه قوانین و حقوقی که به او مربوط است رعایت شود، ولی ما نباید با این ادعا بر سر آقایان بکوبیم، این آقایان برادر من، پسر من و پدر من هستند. ما با این آقایان مراوده داریم، اقوام ما، دوست ما، همکار ما و … هستند. این صحیح نیست که یک مرد را سرکوب کنیم و عیبی را بر او بگذاریم و از طرف دیگر همنوع خود را هم که یک خانم است به چالش بکشیم. اتفاقا به بنده گفتند کامنت بگذارم و صحبت بکنم اما گفتم واقعا کسی که چنین کاری می‌کند نمی‌خواهد بفهمد و بپذیرد که اشتباه کرده است. من اگر جای این خانم بودم حتما از آقای نجفی عذرخواهی می‌کردم. نه من و نه ایشان در جایگاهی نیستیم که برای دکتر نجفی تصمیم بگیریم ایشان بمانند یا بروند. تصمیم‌گیرنده شورای شهری است که برای مصوباتش ارزش قائلیم. همه ما مدافع حقوق زنان هستیم، اما به چه قیمتی؟ به قیمت ورود به حریم و زندگی شخصی افراد؟ به شما چه ارتباطی دارد که کدام زن در حال ظلم دیدن است یا کدام زن الان خوشحال است؟ مگر من یا دکتر نجفی یا هرکس دیگری کمکی از ایشان خواستیم؟ اگر کسی از ایشان کمکی خواست ایشان می‌توانند کمک کنند؛ آن هم فقط کمک کنند نه اینکه قضاوت کنند. البته دوستان به من گفتند که یکی از دلایل این کار به خاطر انتخاباتی است که در پیش است و ایشان برای مطرح‌شدن خودشان دست به این کار زده‌اند. در حالی که می‌توانستند از راه‌های بهتری شناخته و مطرح شوند. حیف است پشت‌ سر آقای دکتر محمدعلی نجفی که 40 سال برای این مملکت زحمت کشیدند، برای ما زحمت کشیدند این مدل حرف‌ها و حدیث‌ها باشد. همه به پاکدستی ایشان ایمان داریم. به اخلاق نیک و تقوای ایشان ایمان داریم. من در یکی از مصاحبه‌های خودم گفتم که دلسوزی زیادی نکنید و اگر موردی بود خودم شفاف آن را بیان می‌کنم. آنقدر رک هستم که چیزی که به مردم ربط داشته باشد را عنوان می‌کنم. خواهش می‌کنم که لباس قضاوت را برتن نکنید، قاضی همه ما خداوند است و این تنها صحبتی است که من دوست دارم همه بشنوند و رعایت کنند. ما از مردم هستیم و من کسی هستم که بین این مردم زندگی کرده‌ام. عکس اگر دست به دست می‌شود اینها اشکال دارد. عکس‌های ما همه عکس‌های عمومی است و مشکلی ندارد. فقط امیدوارم این مشکلات حل شود. سعی می‌کنم دیگر این مصاحبه را کمتر کنم و این مصاحبه‌ای که با شما انجام شد، بشود حسن‌ختام این شایعات و این مسائلی که پیش آمده است. خواهرانه از مردم می‌خواهم که به این شایعات توجه نکنید و برای زندگی هم دعا کنید، چون دعا در حق دیگران بسیار سفارش شده و ما به جای سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران زندگی خودمان را بکنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اين مرحومه چقدر انسان بوده، ميدانسته که دکتر نجفي بيمار است و با اينحال با وي ازدواج کرده!! معلوم شد که بسيار انسان عاطفي و با گذشتي بوده است، خدا رحمتش کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا