حلقه گم شده در حملات به سفارتخانهها
به گزارش انصاف نیوز، پویان فخرایی در فیسبوک نوشت:
بعد از حمله به سفارت و کنسولی عربستان در تهران و مشهد در اعتراض به اعدام شیخ نمر، بسیاری از مضرات این حمله منجمله به حاشیه رانده شدن خبر اعدام شیخ نمر و خارج شدن دولت سعودی از زیر فشار افکارعمومی جهان نوشتند و در غالب این تحلیلها حمله به سفارتخانه و کنسولی را کار افراد نادان، خودسر و هیجانزده توصیف کردند. اما در این توصیف یک حلقه ی گمشده وجود دارد که یافتن آن منوط به پاسخ این سؤالات است:
کدام جریانات بیشترین سود را از حمله به مقر دیپلماتیک عربستان در ایران، قطع رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان و در یک کلام افزایش تنش منطقهای میبرند؟ چه کسانی در تحریک این حملات نقش داشتند و چرا نیروی انتظامی با توجه به پیشبینی واکنشها از اقدامات ضروری (مشابه آنچه در روز دوم تجمع در مشهد صورت گرفت) صرفنظر کرد؟
تجربه ی حملات چند روز گذشته به سفارت و کنسولی عربستان یگانه نیست. پیش از این در اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ و گروگانگیری ۴۴۴ روزه و حمله به باغ سفارت انگلستان هم اتفاقاتی مشابه صورت گرفته است.
یکی از پیامدهای اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری ۴۴۴ روزه، سرنگونی دولت کارتر بود. دولت کارتر غیر از پرونده ی انقلاب ایران با پرونده ی جنگ فلسطین و اسرائیل هم درگیر بود و فشار زیادی به اسرائیل برای حل مساله وارد میکرد. به واقع طولانی شدن عمدی گروگانگیری و مخالفتهای صورت گرفته با حل پرونده به منظور سقوط دولت کارتر و پیروزی رقیب جمهوریخواه او، رونالد ریگان، یک برنده پنهان داشت و آن اسرائیل بود.
ماجرای حمله به سفارت انگلستان هم دقیقاً در زمانی رخ داد که پرونده تحریمهای ایران به شدت در جریان بود و جریانی که روی ایرانهراسی سرمایهگذاری ویژه کرده بود و در روند مذاکرات هستهای به عنوان مخالف اصلی لابی میکرد (اسرائیل، عربستان و جمهوریخواهان آمریکا) از آن متنفع شد. اثرات این حمله چنان بود که حتی رهبر جمهوریاسلامی که خود را به کرات یک انقلابی و نه یک دیپلمات نامیده با آن مخالفت کرد و آن را غلط نامید.
حال حمله به سفارت عربستان نیز در حالی که کفه ی توازن قوا در منطقه پس از برجام به سود ایران، بعد از پنج سال فشار حاصل تحریمهای سنگین و تلاش برای تغییر جغرافیای سیاسی منطقه توسط رقبای منطقهای ایران، در حال سنگین شدن بود، به عنوان یک عامل بازدارنده عمل کرد و ایران را دوباره به عقب زد. آنهم در حالی که دستگاه قدرت فعلی در عربستان بعد از عدم کامیابی در یمن و مدیریت بسیار ضعیف در وقایع حج امسال به شدت از سوی رقبای درون قدرت زیر فشار بود، این حملات به عنوان یک مائده الهی عمل کرد تا این گروه افراطی و نزدیک به اسرائیل، از زیر فشار خارج شوند.
دولت ایران باید به دنبال سرنخهای این ماجرا برود تا کسانی را که پشت این حملات بودند و به نفع تندروترین جناحهای منطقهای عمل کردند، شناسایی و مهار کند.
همچنین در این ماجرا باید به عوامل اجرایی حملهکننده یادآور شد چندان از عملکرد خود هیجان زده نباشند چرا که به عنوان پیادهنظام جناح افراطی ضد ایران در منطقه عمل کردند و بیشترین سود را به اسرائیل رساندند.
انتهای پیام