خرید تور تابستان

از آزادسازی خرمشهر تا عمل‌های پی‌در پی در بیمارستان

جانباز هفتاد درصد است اما  تاکید دارد که باید به جای جانباز، فقط مجروح جنگی بودن را به خود اطلاق کند، صدای خش‌دارش از درد ریه‌ای حکایت می‌کند که این روزها مهمان این تن رنجور او شده است.

سید ناصر الدین صفویه، جانبازی است که در عملیات آزادسازی خرمشهر دچار جراحت در ستون فقرات شده و از بیست و سه سالگی با این درد دست به گریبان است، سید ناصر اما از پا نیافتاده و با وجود همه‌ی مریضی‌ها هنوز مشغول به کار است، ولی عمل‌های جراحی این مرد میانسال آنقدر زیاد بوده که جز عوارض چیزی در او به جای نگذاشته و حالا گاه دو هفته تا یک ماه باید در بیمارستان بماند. با صدای آرام و ضعیفی مکالمه را اینطور شروع می‌کند: «در عملیات آزادسازی خرم شهر سال 61 هفتاد درصد از ناحیه نخاع مجروح شدم، آن زمان من تجربه‌ی این مسائل را نداشتم و بیمارستان هم تجهیزات کافی برای قطع نخاعی‌ها را نداشت تا به ما آموزش کامل را ارائه دهند و ما خودمان به مرور آموزش‌هایی را کسب می‌کردیم.

سر همین نبود اطلاعات کافی روی ما عمل‌های زیادی را انجام دادند، این عمل‌ها باعث شد بیشتر به مثانه و کلیه آسیب وارد شود، الان کلیه‌‌ی راست من در اثر همین عمل‌ها آسیب دیده است.در این مدتی جانبازی حدود 80 عمل روی بدن من انجام شده، برخی از این عمل‌ها باعث شد من و دیگر جانبازان بیشتر ضربه بخوریم، تا اینکه بهبود پیدا کنیم.  یکی از عوارض قطع نخاع شدن مشکلات کلیه و مثانه است، آن زمان امکانات برای قطع نخاعی‌ها خیلی کم بود و چون من آگاهی زیادی نسبت به این بیماری نداشتم عوارض آن روز به روز بیشتر می‌شد.

مساله‌ی دیگر زخم بستر بود، با وجود اینکه جوان بودم و تحرک زیادی داشتم اما باز درگیری این مشکل شدم که یا نیاز به پانسمان بود و یا نیاز به عمل، همینطور که پیش رفت تعداد عمل‌ها و عوارض ناشی از آن بیشتر شد.

اوایل مشکلاتم بیشتر در پا و مثانه بود اما حالا ریه‌ام  خلط‌های خفه کننده دارد و پزشکان هیچ راهکاری جز مصرف آنتی‌بیوتیک ندارند که آن هم عوارض خودش را دارد، زیاد که از این قرص بخورم بدنم کامل از بین می‌رود ولی نمی‌تونم کار دیگری انجام دهم .

زندگی من شده بیمارستان و سر هر مشکل و بیماری می‌گویند باید عمل شوی، در صورتی که هیچکدام از این عمل‌ها چیزی عاید من نکرده است، مثلا همین امسال در اثر جابه جایی در بیمارستان مهره یازده و دوازده ستون فقراتم جدا شده بود، باید عمل می‌کردم  اما خب بعد که به بیمارستان مراجعه کردیم متوجه شدیم به حول قوه‌ی الاهی این دو مهره به هم جوش خورده بود، خیلی عجیب بود و غیر از شکر گزاری از درگاه الاهی هیچ چیزی در برابرش نداشتیم.»

صفویه در مورد ازدواج خودش و ازدواج جانبازانی می‌گویند که دلیلش ایثار بوده است:« جانباز قطع نخاع مثل جانباز شیمیایی است، با این تفاوت که قطع نخاعی ظاهر سالمی دارد ولی از درون دچار مشکلات متعدد است با این وجود جانبازان زیادی که قطع نخاع بودند در همان سال‌های جنگ و بعد از جنگ ازدواج کردند ولی افرادی هم هستند که وقتی همسرشان دچار جراحت از ناحیه نخاع می‌شود و به راحتی ترکش می‌کنند، اینها به دلیل آن است که دهه‌ی شصت دهه‌ی ایثار بود و هر کس به روشی ایثاری از خود نشان می‌داد.

ایثار هیچکس از روی احساس نبود بلکه از روی منطق و آگاهی بود، شاید حالا هم در بین مدافعان حرم، مجردهایی هستند که با مجروحان جنگی ازدواج می‌کنند، ولی فضا دیگر مثل دهه‌ی شصت نمی‌شود.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا