گلایهی کارگران شهرداری: فقط به فکر خودتان نباشید
/ کودکان کار و زبالهگردها فراموش شده در هیاهوی کرونا /
خطر ابتلا به ویروس کرونا تمامی افراد جامعه را تهدید میکند ولی کودکانکار، زبالهگردها و کارگران شهرداری -که مسوول جمعآوری و نظافت شهر هستند- بنظر در خطر بیشتری قرار دارند. توجه بیشتر به این اقشار و آموزش مراقبتهای بهداشتی برای این گروهها اهمیت بسیاری دارد. این روزها سطلهای زباله پر از ماسک، دستکش و دستمالهای استفاده شدهای است که تمامی این گروهها با آن سر و کار دارند.
انصاف نیوز در گزارشی میدانی با چند زبالهگرد، کودک کار و کارگر شهرداری گفتوگو کرده است تا از شرایط آنها در این روزها بداند.
مردی که تقریبا چهل ساله است، تا کمر در یکی از باکسهای زباله حوالی میدان انقلاب فرو رفته تا به زباله ارزشمندی برای فروش برسد. چند بطری خالی نوشابه در کیسهی خود میریزد، نه ماسکی بر صورت دارد و نه دستکشی پوشیده است. میگویم: «از کرونا نمیترسی؟» میگوید: «شکم گرسنه از کرونا نمیترسه. من همیشه بدون دستکش زباله رو جدا میکنم و شرایط الان هم هیچ تاثیری روی کار من نداره.»
این زبالهگرد از محل زندگی خود میگوید که با توجه به توضیحاتش خطر انتقال کرونا بسیار زیاد است. او دربارهی محل زندگی خود توضیح داد: «در کمپ زندگی میکنم که هیچ خبری از ماسک و دستکش و داروی ضدعفونی نیست. حمام هم اجباری نیست ولی هرکسی میتونه دوش بگیره. ما لباس تمیز کم داریم و دوباره همین لباسها رو میپوشیم.»
این زبالهگرد ادامه داد: «ما شبهای زیادی رو به کمپ نمیریم و در محل دپوی زبالهها میخوابیم. صد تا صد و پنجاه نفر تو این مکانها حضور دارن و شب رو تا صبح با هم سر میکنند.»
دومین زبالهگرد را در ابتدای خیابان دکتر قریب میبینم. لباسهایش به خاطر جستوجو در زبالهها کثیف شده و کیسهای پر از زباله بر دوشش دارد. دستکشهایش توجهام را جلب میکند و همین موضوع بهانهای برای صحبت با او میشود. او درباره دستکشهایش میگوید شنبه این دستکشها را خریده است تا کمتر با زبالهها تماس داشته باشد. او میگوید بسیاری از دوستانش بدون دستکش زبالهها را جدا میکنند.
این زبالهگرد که نسبت به اولین زبالهگرد جوانتر است از نبودن تجهیزات بهداشتی دوستانش میگوید: «هیچکدوم از ما ماسک نداریم و تعداد کمی از ما دستکش میپوشیم. خیلیها رو میشناسم که تو کمپها زندگی میکنند.»
او درباره محل زندگی خود میگوید: «تو یک خونه به همراه هفت نفر از دوستام زندگی میکنم که همشون زبالهگرد هستن و کمترین امکانات بهداشتی رو دارن. هفتهای یک بار به حمام میرم. ما حتی اجازهی استفاده از سرویسهای بهداشتی عمومی رو هم نداریم و بعضی از مامورا اجازهی ورود به ما نمیدن.»
کودک زبالهگردی را در خیابان بهبودی میبینم. بارها او را در همین حوالی دیده بودم، لباسی را بر تن داشت که همیشه میپوشید و خبری از ماسک و دستکش نبود. بهروز دربارهی کار در این روزها میگوید: «بیشتر سطل زبالهها پر از دستمال و ماسکه. قبلا غذاهای رستورانها زیاد بود اما الان چیزی برای خوردن پیدا نمیشه.»
از بهروز میپرسم «آیا کسی به او دستکش میدهد؟» که در پاسخ میگوید: «دل خوشی داری» و میخندد. او دربارهی شرایط بهداشتی محل زندگی خودش توضیح داد: «هفتهای یک بار به حمام میرم و با چند نفر دیگه تو خونهای قدیمی زندگی میکنیم. هیچ کسی به ما ماسک و دستکش نمیده و مجبور هستیم کار کنیم. هفتهای یکبار رو در محل جمعآوری زبالهها میگذرونم.»
تنها کودکان زبالهگرد نیستند که با خطر بیشتری روبرو هستند، این بیماری کودکان کار را تا حد زیادی تهدید میکند. کودکانی که از نظر شرایط محیطی و تغذیه شرایط مناسبی ندارند. دختری به دیوار دانشگاه تهران تکیه داده و به نظر میرسد حداکثر هفت سال داشته باشد. او در یکی از خلوتترین عصر پنجشنبههای تهران در انتظار مشتری است. نه دستکشی دارد و نه ماسکی زده است.
یکی از راههای جلوگیری از این بیماری، حاضر نشدن در مکانهای عمومی است که این دختر فال فروش از آن بیبهره است. او میگوید: «تا وقتی که همهی فالها را نفروشم، اجازه ندارم به خونه برم.» تعداد فالهایش زیاد است و با توجه به خلوتی خیابان شانس زیادی برای فروش فالها ندارد.
این دختر میگوید: «هیچ کسی برای ما ماسک نمیخره، قبلا مردم برای ما چیزی میخریدند اما ماسک نمیخرند.»
پسربچهای ظرف اسپند در دست دارد و موهای سرش را زده است. این پسر هم هیچ امکانات بهداشتی ندارد و از خانهای میگوید که در آن زندگی میکنند: «ما هشت بچه هستیم که با دو مرد دیگه تو خانهای زندگی میکنیم. دو نفر از ما زباله جمع میکنن و ما بچهها همگی تو یک اتاق میخوابیم.» او و دوستانش ماسک و دستکش ندارند و هفتهای یکبار استحمام میکنند.
کارگران شهرداری هم در خطر ابتلا به این بیماری هستند. دو نفر از کارگران شهرداری در خیابان انقلاب به پرسشهای ما پاسخ دادند. هر دو دستکش پوشیدهاند و یک نفر از آنها ماسک زده است. این کارگرها میگویند: «تمامی کارگرهای شهرداری دستکش دارند که شهرداری به آنها میدهد. ماسک هم به ما دادهاند و بازهم در اختیار ما قرار خواهد گرفت.»
این دو نفر میگویند: «قبلا، ماموران جمعآوری زباله، کارگران شستوشوی سطل زباله همگی ماسک داشتند و شنیدهام که سهمیهی آنها افزایش یافته است.»
کارگران شهرداری اعتراضی به رفتار مردم وارد میکنند: «دستکش و ماسک در کف خیابان دیده میشود و ما مردمی را میبینیم که با بیتوجهی این موارد را در کف خیابان رها میکنند. فقط به فکر خودتان نباشید و دیگران را هم درک کنید.»
انتهای پیام
انصاف را درباره کارگران شهرداری و زباله گردها و کودکان کار فراموش نکنیم؛ شاید همین رهاکردن ماسک و دستمال آلوده ما در خیابان ها و بدون نایلکس، یکی از این کودکان و کارگران را آلوده به بیماری کرونا یا هر بیماری دیگر کند. با وجدانمان کنار خواهیم آمد؟؟؟؟؟