کرونا لوژیِ تصویر برساختهی رسانهها از دین و روحانیت
حسینعلی رحمتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «کرونا لوژیِ تصویر برساختهی رسانهها از دین و روحانیت» نوشت:
بر اساس آنچه با جست وجویی ساده در فضای مجازی هم قابل دستیابی است، درباره نسبت کروناویروس با رفتارهای انسان ها، راه های پیشگیری یا معالجه آن، و شفابخشی توسط ائمه(ع) یا مکان های مقدس مذهبی، از سوی حوزویان، از مراجع تقلید گرفته تا اساتید حوزه، و از روحانیون مسوول گرفته تا طلاب عادی، دیدگاه های متفاوت، و گاه متضادی، مطرح شد. بخش عمده ای از آنها، به ویژه مراجع تقلید، بر لزوم اطاعت از نظرات متخصصان بهداشت و مسوولان کشوری، مراعات مسائل بهداشتی و در عین حال استعانت از خداوند تاکید و تصریح کردند (برای نمونه مراجعه کنید به این آدرس: irna..ir/news/83697227). و در مقابل، عده ای معدود از روحانیون نه تنها با مراعات نظر پزشکان و دیگر مسوولان مخالفت کردند بلکه کاهش مراودات عادی زندگی یا تعطیلی موقت مراسم مذهبی را توهین به اعتقادات دینی قلمداد کرده و مردم را به مخالفت با آن فرا خواندند.
اما تصویر برساخته رسانه ها کدام است؟ در حالی که «اخلاق حرفه ای» (Professional Ethics) و «اخلاق رسانه» (Media Ethics) اقتضا می کند که در انتقال خبر، واقعیت و صداقت مراعات شود، مشاهده می شود که در برخی شبکه های اجتماعی یا شبکه های ماهواره ای از قبیل «من و تو» یا «صدای آمریکا»، از بین نظرات متنوع روحانیون، دیدگاه گروه اول، که معقول و منطقی تر است، یا اصلا مطرح نمی شود یا به صورت ناقص منتشر می شود، اما دیدگاه های گروه دوم که برای مخاطب «نامعقول تر»، «غیرقابل دفاع تر» و حتی «تمسخرآمیزتر» است به صورت پررنگ تر مطرح می شود.
علت این کار چیست؟ دلایل متعددی را می توان مطرح کرد که به نظر نگارنده، «یکی» از آنها ترس از تردید مخاطب این رسانه ها نسبت به تصویر نادرستی است که آنان پیش تر و در طول زمان از دین و دینداران ارائه کرده اند. رسانه ای که (به دلائل مختلف که در جای خود باید بررسی شود) به طور مستقیم و غیرمستقیم در طی چند سال از یک سو دین را برای مخاطبان خود به عنوان امری مربوط به زمان های گذشته و عامل عقب ماندگی جوامع، و از سوی دیگر، دین داران (و به طور خاص مبلغان دین) را انسان های غیرمنطقی، بی سواد، خرافاتی و دین ستیز معرفی کرده است، حالا اگر بخواهد سخنان روحانیونی را منتشر کند که معقول و منطقی سخن می گویند، یا باید از مدعای پیشین خود دست بکشد یا باید به نقد علمی این دیدگاه ها بپردازد. و از آن جا که توان یا انگیزه هیچیک از این دو را ندارد، بهترین کار را این می داند که با برجسته سازی سخنان آن دسته از روحانیون که سخنان شان واقعا یا ظاهرا فاقد پشتوانه علمی و انسجام منطقی است، هم خود را از نقد جدی رها کند، هم نگرش دین گریزانه یا دین ستیزانه خود را تداوم بخشد، هم مانع از تردید مخاطبان در آن «تصویر ساختگی» شود که قبلا از دین و دین داران ارائه کرده بود. این رفتار رسانه ای بسیار شبیه به چیزی است که منطقیون مغالطه «پهلوان پنبه» یا «آدمک پوشالی» (Straw-man Fallacy) می نامند. در این مغالطه شخص چون توان یا انگیزه نقد علمی مدعا و استدلال اصلی مخاطب را ندارد، سعی می کند با نادیده گرفتن بخش اصلی واقعیت، و ارائه تصویری سخیف و سطحی از نظرات شخص، از آنها پهلوان پنبه ای بسازد تا بتواند به آسانی به آن حمله کرده و خود را پیروز میدان نشان دهد.
بر همین اساس است که شما در برخی کانال ها و گروه های موجود در شبکه های اجتماعی یا شبکه های ماهواره ای فارسی زبان هیچگاه سخنرانی روحانیون متخصص و با سواد و زمان شناس را، که تعدادشان کم هم نیست، مشاهده نمی کنید، و به جای آن تا دل تان بخواهد سخنان کسانی را می بینید که نوعا عمق علمی، و سواد و تخصص لازم برای بیان مسائل دینی را ندارند، یا اهل غلو هستند و درباره بزرگان دینی مطالبی را بیان می کنند که دست کم برای بخش عمده ای از نسل جوان معقول به نظر نمی رسد. با این شیطنت غیراخلاقی رسانه ای و با تعمیم نظرات یک گروه از روحانیون به همه آنها، هم می توان تصویری علم ستیز، نامعقول، سست، خرافی و تمسخرآمیز از دین ارائه کرد، هم این مسئله را به اندازه ای بدیهی جلوه داد که دیگر نیازی به ارائه دلیل قوی نباشد.
به طور مختصر باید گفت مبلغان دینی برای ایفای هرچه بهتر مسئولیت خود در عصر حاضر لازم است اولا دفاع معقول و منطقی از دین را وجهه همت خود سازند، ثانیا با تحولات فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه امروز ایران که متاثر از عوامل گوناگون، به ویژه گسترش شبکه های اجتماعی و شبکه های ماهواره ای است، بیش از پیش آشنا شوند. البته مخاطبان رسانه ها نیز اخلاقا موظفند ضمن توجه به تنوع دیدگاه های دینی، با تقویت سواد رسانه ای، به کارگیری عقل انتقادی، و مراجعه به منابع متعدد، خود را از افتادن در دام مغالطه های رسانه ها نجات دهند.
انتهای پیام
نویسنده : بر همین اساس است که شما در برخی کانال ها و گروه های موجود در شبکه های اجتماعی یا شبکه های ماهواره ای فارسی زبان هیچگاه سخنرانی روحانیون متخصص و با سواد و زمان شناس را، که تعدادشان کم هم نیست، مشاهده نمی کنید، و به جای آن تا دل تان بخواهد سخنان کسانی را می بینید که نوعا عمق علمی، و سواد و تخصص لازم برای بیان مسائل دینی را ندارند، یا اهل غلو هستند و درباره بزرگان دینی مطالبی را بیان می کنند که دست کم برای بخش عمده ای از نسل جوان معقول به نظر نمی رسد. ( با این شیطنت غیراخلاقی رسانه ای و با تعمیم نظرات یک گروه از روحانیون به همه آنها، هم می توان تصویری علم ستیز، نامعقول، سست، خرافی و تمسخرآمیز از دین ارائه کرد، هم این مسئله را به اندازه ای بدیهی جلوه داد که دیگر نیازی به ارائه دلیل قوی نباشد.)
اینجانب : جانا سخن از صدا و سیمای ما میگویی ؟!
یعنی بجز بخش آخر که در پرانتز گذاشتم که ظاهرا هدفها را متفاوت میکند، عینا صدا و سیمای ما اینطور است. در روز قبل از انتخابات مدام سفارش 4 تن از 40 تن مراجع تقلید را در توصیه به شرکت در انتخابات پخش میکرد و لاغیر. یا مثلا کسانی چون حضرات آیات یا حجج سعیدی ، علم الهدی، پناهیان و … مگر عزیز دردانه های رسانه رسمی ملی ما نیستند و بالاتر مرتبطان بلکه عین یا نمود تفکر رسمی دینی لااقل در قدرت دینی رسمی مانند شورای فلان یا مجلس مرتبط بهمان ؟!