کرونا و مقام ناز و کرشمه
/ زندگی با طعم کرونا /
محمدعلی عبداللهی، استاد فلسفهی دانشگاه تهران در سلسله یادداشت «زندگی با طعم کرونا» با عنوان «کرونا و مقام ناز و کرشمه» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
ملامحسن فیض کاشانی در کتاب خواندنی اخلاق حسنه فصلی گنجانده با عنوان ناز و کرشمه. در این فصل قصهی برخ اسود را آورده است. در زمان موسی علی نبینا و آله و علیه السلام در نتیجه خشکسالی قحطی پدید آمد. مردم شِکایت و گلایه پیش موسی بردند که مگر تو پیامبر خدا نیستی پس کاری بکن. موسی با خیل عظیم مردم ،زن و کودک، بزرگ و کوچک، در طلب باران به بیابان رفت.
وحی آمد موسی فایده ندارد، باید برخ اسود را پیدا کنی، همان مرد سیاه چهره خرابه نشین، او اگر دعا کند اجابت کنم.
موسی برخ اسود را یافت و شرح ماجرا کرد. برخ اسود پذیرفت به بیابان رفت، به دعا ایستاد. موسی که سخت مشتاق بود بداند برخ اسود چه میگوید، شنید که برخ اسود خطاب به خدا میگوید: مگر خدا نیستی؟ چرا باران نمیفرستی؟ مگر بادها و ابرها به فرمان تو نیستند؟ مگر مردم بیچاره را نمیبینی که از تشنگی جان میدهند؟ این چه خدایی است؟
موسی از این نوع سخن کردن برخ اسود با خدا به شدت خشمگین شد، وحی آمد موسی کاری نداشته باش او به زبان خود سخن میکند. هنوز دعای برخ اسود تمام نشده بود باران باریدن گرفت.
فیض کاشانی این قصه را شاهد گرفته بر این که برخ اسود به مقام ناز و کرشمه رسیده بوده است.
پرسش این است که ناز و کرشمه چیست؟ چه نوع رابطهای را میان انسان و خدا منعکس میکند؟ چگونه باید آن را فهم کرد؟ چه کارکردی در این اوضاع و احوال کرونایی برای ما دارد؟
به چند نکته زیر توجه کنید:
۱. کرونا بشر امروز را واداشته است به پروردگار جهان پناه برد. پناه بردن پسا کرونایی به خدا تنها از سر ترس و صرفا برای آرامش روانی نیست و نباید باشد. آرامش روانی را بنا به ادعای روانشناسان و عالمان تعلیم و تربیت میتوان با دلمشغولیهای دیگری نیز به دست آورد. آرامش برآمده از این امور دوام ندارد درمان درد نیست. انسانِ کرونا زده نمیتواند به یوگا، به ورزش، به سرگرمیها و دلمشغولیهای دیگر بگوید لطفا کاری بکن، خسته شدم، نجاتم بده.
مسئله این است که بیش از حد به علم، نظم نوین دوره جدید، تاسیس نهادهای بین المللی و جلوهها و سرگرمیهای آن اعتماد کرده بودیم البته هنوز هم ما به علم امید داریم و همهی گوشها و چشمها به آزمایشگاهها و مراکز علمی دوخته شده است.
همه با زبان بی زبانی هر لحظه فریاد میکنیم که لطفا کاری کنید زود باشید. بسیار خب ما به علم امید داریم اما چنانکه در یادداشت دیگری نوشتهام امید غیر از اعتماد و پناه گاه است. بشر پسا کرونایی دیگر به علم اعتماد ندارد حتا اگر علم بتواند درمانی برای کرونا پیدا کند.
بشر کرونا زده به درستی به این نتیجه رسیده است که به موجودی همه دان و همه توان باید پناه ببرد. تاکید میکنم خطای دوره جدید این است که علم را به مصاف خدا برد و جانشین خدا کرد. باید پذیرفت دست کم از کرونا آموختیم که در عین امید به علم و جستجو در اقطار زمین آسمان باید به منبعی لم یزل و لایزال اعتماد کنیم.
۲. دعا، در ادیان، مجاز دانسته شده است. ما برای آرامش یا برای رفع احتیاج و نیاز خود دعا میکنیم، حق هم همین است، اما دعا نوع خاصی از رابطه را انعکاس میدهد که یکطرفه است، از پایین به بالا.
در مناجاتهایی چون مناجات شعبانیه امری فراتر از دعا مجاز دانسته شده است، چیزی که میتوان از آن به ناز و کرشمه تعبیر کرد. بنده مجاز است با خدا احتجاج و مواخذه کند. به خدا بگوید کاری بکن! چرا کاری نمیکنی؟ یا چرا چنین کردهای؟
ناز و کرشمه کردن نوعی ارتقا رتبه عبد است به مقامی بلند که به او اجازه میدهد ناز کند، مواخده کند، انکار کند، ناز کند.
۳.به فقرههای زیر از مناجات شعبانیه توجه کنید: خدایا اگر مرا محروم کنی چه کسی مرا روزی دهد و اگر مرا خوار کنی چه کسب مرا یاری کند و یا به این فقره توجه کنید:
خدایا اگر پستی و خواریم را میخواستی هدایتم نمیکردی و اگر رسوایم میخواستی از بلا دورم نمیکردی. گمان نمیکنم حاجتی را رد کنی که عمر در طلبش به باد دادم.
یا به این فقره بنگرید:
خدایا اگر مرا به گناهم مواخذه کنی تو را به عفوت مواخذه میکنم و اگر مرا در آتش افکنی به اهل آتش اعلان میکنم که دوستت دارم.
این فقرهها را چگونه میتوان فهمید؟ ممکن است کسی گمان کند اینها نوعی دعا است رابطهای است خصوصی میان انسان و خدا ،چون خصوصی است در بند تحلیل و توصیف در نمیآید. این گمان نادرست است زیرا اگر چنین بود اهل بیت علیهم السلام چنین مناجاتی را تعلیم نمیدادند.
ویژگیهای زیر را میتوانم برای ناز و کرشمه شماره کنم:
الف) ناز و کرشمه مرتبهای از پرستش است و سطحی عمیق از آگاهی است که به رغم آگاهی از عجز و نیاز، انسان اجازه دارد ناز کند. مرتبهای است که عاشق با معشوق خود هماوردی میکند. گویی رابطهای است دو طرفه نه یک طرفه. رابطهای است متناظر نه از پایین به بالا.
ب) ناز و کرشمه نتیجه عبادت حُبّی و زیست عاشقانه است. زیست تاجرانه و زاهدانه هرگز گنجایی چنین رابطهای را ندارد. طبیب اصفهانی همین معنی را در بیت زیر گنجانده: بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی و شاهی مقابل نشیند.
ج) در مقام ناز و کرشمه انسانِ عاشق از زبان معشوق سخن میگوید. چشم و دست و گوش و زبان معشوق میشود، اجازه مییابد که معشوق را مواخذه کند با او محاجه کند. همین معنا از حدیث قدسی قرب نوافل استفاده میشود. ابان ابن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که:
بنده در اثر انجام نوافل به مرتبه محبت میرسد، ثمره مرتبه محبت این است که دست و گوش و چشم و زبان من میشود.
۴. نیاز بشر کرونازده امروز ناز و کرشمه با قادری مختار است که با داشتن قدرت ،علم و اختیار مطلق، بی نهایت مهربان است. به رغم همه نافرمانیها، کژیها و کاستیها اجازه میدهد با او مغازله، معاشقه و ناز و کرشمه کنیم. علم به رغم همه فایدهها، توانمندیها و کارکردهایش به شدت بی رحم است، کر و کور است زاییده اندیشهی بشری محدود و خودخواه است. با علم، یوگا ،ورزش، بازی و سرگرمی نمیتوان ناز و کرشمه کرد.
همهی تجربههای سودمند بشر، محترم است ولی ناز و کرشمه با آفریننده جهان چیز دیگری است. پس بیایید ناز و کرشمه کنیم و بگوییم:
ای خدای مهربان کاری بکن
بَرکَن این ویروس را از بیخ و بن
بار دیگر اَمرِ “کُن” در کار کن
آتش ویروس را خاموش کن
ای که تن را جان همی کردی عطا
از غم ویروس جان را کن رها
از چه این منحوس طغیان کرده است
عزم جان و مال انسان کرده است
ابر را فرمان بده طوفان کند
آب را فرمان بده طغیان کند
فکر ها را روشنی بخش ای علیم
کار ما بر ما ببخشا ای حلیم
مهربانا مهربانی کار توست
ساربانا رهنمایی کار تو است
لطف ها فرموده ای مر بنده را
کی سزد این خشم و کین بخشنده را
ای پناه بی پناهان رحم کن
لطف خود را مَرهم هر زخم کن
حاکما کن تیغ خود را در نیام
کی خدایی چون تو گیرد انتقام
انتهای پیام
مطلب مفیدی بود گرچه نوع بشر متوجه خدا شده است اما بنظر می رسد خدای همه یکی نیست خدای غرب با تجاوز وغصب وکشتار کودکان دریمن وهمکاری با دیکتاتور ها و..میانه خوبی دارد وخدای انها خدای تحریم وتبعض است امید است همه به خدای محمد وموسی وهارون ایمان بیاورند