ریشههای بی درخت
محمدرضا نیکوکلام در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «ریشههای بی درخت» نوشت:
جنگلهای هیرکانی در شمال ایران با تنوع ارزشمند گیاهی و جانوری نه تنها نقش مهمی در ذخیره آب و تصفیه هوا داشته بلکه منشا زیبایی و نعمت برای مردمان این سرزمین است. ولی متاسفانه سالهاست که جولانگاه ارههای برقی شده و روز به روز از وسعت و سرسبزی آن کاسته میشود.
در سفری که به ییلاقات سلانسر در استان گیلان داشتم متوجه شدم این استان هم مانند استان مازندران در حال تهی شدن از درختان ارزشمند چند صد ساله و گونههای کمیاب گیاهی است. چرا که در روز روشن و بدون هیچ محدودیتی درختان تنومند قطع شده و بار ماشینها میشدند! برای نمونه در جاده عشایری ویسرود به ییلاق دیَر و در اعماق جنگلهای بکر هیرکانی کم نبودند ماشینهایی که بی مهابا درختان را بار میزدند و میبردند بی آنکه بدانند وسعت ریشههای آن درخت چند صد ساله چقدر برای ثبات خاک و ادامهی حیات ضروریست.
اگرچه راهنمای محلی کار سوداگران چوب را توجیه کرده و آن را ناشی از فقر میدانست ولی در لابلای حرفهایش معلوم شد که بسیاری از این قاچاقچیان محلی افرادی متمول و صاحب قدرت هستند. همچنین اهالی ییلاق با ذوق از قول نمایندهشان در مجلس برای آسفالت کردن جاده سخن میگفتند ولی نمیپذیرفتند که با هموار شدن راه نه تنها کار چوببران راحت تر میشود بلکه هجوم مسافران با خود آتش سوزی جنگل و نیز انباشت زباله را در پی خواهد داشت. زبالههایی همچون بطریهای پلاستیکی و شیشه ای یا تلقهای شفاف که به مثابه یک ذرهبین نور خورشید را تبدیل به شعلههای آتش میکنند.
با اینکه مصوبه طرح تنفس جنگل از سوی مجلس میتوانست تا حدودی راهگشای معضل موجود باشد ولی گویا قوانین در بدنهی اجرایی کشور بی اثر یا کم اثر میشوند و سازمانهای متولی اعم از منابع طبیعی و یگان حفاظت جنگلداری و محیط زیست همگی سکوت اختیار کرده اند و یا شاید نیروهای اجراییشان در روستاها دچار رودربایستی های قومی و محلهای برای اجرای صحیح قانون میباشند.
به هر حال واقعیت این است که عواملی چون قطع بی رویه درختان و شیوع آفتها و بروز آتش سوزیها موجب کاهش وسعت جنگلهای هیرکانی شده است و درختان تنومند بلوط و راش و توسکا و اولس و شمشاد راهی کورههای تولید ذغال یا صنایع چوب میگردند و عواقب آن برای فردای این سرزمین نادیده انگاشته میشود.
انتهای پیام