پیشنهاد دیالوگ با شارلی ابدو
/ پیامبری را که دفاع نمیتوان کرد تقدیس نمیتوان کرد /
محمد دیدهور، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، پیشنهاداتی برای دیالوگ با شارلی ابدو در ماجرای کاريکاتور مطرح کرده است كه در ادامه میخوانید؛ نسخهای از این پیشنهادات به شارلی ابدو ایمیل خواهد شد:
موذی گری مجدد نشریه شارلی ابدو در کشیدن کاریکاتور پیامبر مکرم اسلام بار دیگر واکنش خشمگینانهی مسلمانان فرانسه و سایر کشورهای مسلمان را برانگیخت، اما درکنار واکنشهای گوناگون و حتی رادیکال مسلمانان پرورش یافتهی غرب سوالی که ذهن برخی دغدغهمندان را درگیر کرده است این است که چگونه میتوان این سیکل اسلام هراسانه و این زمین بازی برای ضعیفتر کردن بیشتر اسلام را تغییر داد. در عین حال باید توجه داشت که پذیرفتن منطق آزادی بیان در غرب عملا پذیرفتن زمین بازی است، زمین بازیی که با وجود بوقهای تبلیغاتی پر صدا هر وقت منافع طراحش اجازه بدهد قواعد آن را نقض میکند، چه آنکه در همین فرانسه مدعی آزادی بیان انکار هولوکاست جرم تلقی میشود و قابل پیگرد قانونی است.
از سوی دیگر برخی راه مقابله با این پدیده را سکوت در مقابل توهینهای مکرری که تحت عنوان آزادی بیان به مقدسات اسلام صورت میگیرد میدانند؛ راه حلی که تنها به قبح زدایی از این عمل میانجامد و پاسخگوی خشم تودهی مسلمانان در مقابل این هتک حرمتها نیست، بنابراین برگزیدن راهی که با پرهیز از راههای خشونت بار به نشان دادن شان پیامبر اکرم (ص) و بیان حقانیت اعتقادات عموم مسلمین به سایر ادیان باشد یکی از دغدغهمندیهای دغدغهمندان این حوزه است.
اما یکی از راههای مقابله با شارلی ابدوها ابزاری که این پدیده در بطن آن رخ داده یعنی رسانههاست. غفلت از رسانههای آزاد در میان مسلمانان که میتوانند شارلی ابدو را با زبان منطق به چالش بکشند یکی از آسیبهای رسانههای مسلمان در برخورد با توهینهای مکرر به مقدسات است.
بهعبارت دیگر وقتی ما برای اعتقادات خود دلیل منطقی و عقلاتی داریم و معتقدیم برداشت توهین کنندگان یا از سر جهل و یا از سر غرض ورزی است پس چرا نباید منطق خود را در مقابل منطق هتاکان به نمایش بگذاریم؟ روزنامه نگاران مسلمان به عنوان افرادی که خواستگاه شغلی آنها با روشنفکری و تعقل درآمیخته است چرا با همراهی یکدیگر و متخصصین علوم اسلامی منطق هتاکان شارلی ابدو را به چالش نمیکشند تا به سهم خود نقشی در بیان عظمت پیامبر گرامی اسلام داشته باشند؟ آیا ما مسلمانان نباید در مقابل افکار عمومی جهان منطق تقدسی که برای رسول الله قائلیم را بیان کنیم؟ یقینا دفاع از کیان اسلام در مقابل لجن پراکنیهای امثال شارلی ابدو بدیهی ترین کار برای اقناع افکار عمومی جهان به بزرگی رسول مکرم اسلام است والا پیامبری که پیروانش نتوانند از اعتقاد خود نسبت به او دفاع کنند چگونه توسط دیگران مقدس پنداشته شود؟
آری شاید دعوت به ارائه افکار و منطق درمقابل چشم بینندگانی از آیینهای مختلف بزرگترین و قاطع ترین پاسخ به هتاکان نسبت به ساحت پیامبر مهربانیها باشد.
ترجمهی انگلیسی این پیشنهادات در ادامه میآید:
The Prophet who can’t be defended, can’t be sainted
Mohammad Didehvar, a member of the analytical section of Ensaf News (an Iranian news station), wrote as a proposal due to what is happening in regards to Muslims in France these days: Charlie Hebdo’s insidiousness in drawing caricatures of the Holy Prophet of Islam, once again provoked an angry reaction from Muslims of France and other countries. But along with the various and even radical reactions of the Muslims who raised in West, the question that has been in the minds of some concerned people is how to change this Islamophobic cycle and this playground that further weaken Islam. At the same time, it should be noted that accepting the logic of freedom of expression in the West is practically accepting the playing field, a playground that violates its rules whenever its designer’s interests allow it, despite loud advertising trumpets. As in France, which claims freedom of expression, Holocaust denial is a crime and can be prosecuted.
On the other hand, some see the way to deal with this phenomenon as silence in the face of repeated insults to the sanctities of Islam under the guise of freedom of expression; a solution that only leads to the desecration of this act and does not respond to the anger of the Muslims in the face of these desecrations, therefore, choosing a path that avoids violent ways to show the Holy Prophet (PBUH) and express the legitimacy of the Muslim faith in other religions is one of the concerns of those who are concerned in this area.
But one of the ways to deal with phenomena like Charlie Hebdo is through the media, the tool at the heart of which this phenomenon has occurred. Neglecting free media among Muslims who can challenge Charlie Hebdo with the language of logic is one of the harms of the Muslim media in dealing with repeated insults to the sacred.
In other words, when we have a logical and rational reason for our beliefs and we believe that the perception of the offenders is either ignorant or intentional, then why shouldn’t we show our logic against the logic of the insulters? Muslim journalists, as individuals whose careers are intertwined with intellectualism and reason, why not, together with Islamic scholars, challenge Charlie Hebdo’s insulting logic in order to play their part in expressing the greatness of the Holy Prophet of Islam? Shouldn’t we Muslims, in the face of world public opinion, state the sacred logic we hold for Rasul Allah? Certainly, defending the unity of Islam against the mud of Phenomena such as Charlie Hebdo is the most obvious thing to convince the world public opinion of the greatness of the Holy Prophet of Islam, otherwise how can a prophet whose followers can’t defend their belief in him be considered holy by others?
Yes, the invitation to present thoughts and logic in front of the eyes of the viewers of different religions is the biggest and most decisive response to the insults towards the realm of the Prophet of Mercy.
انتهای پیام
جناب دیده ور، شما می توانید با کسی گفتگو کنید؟ پیروان دین و مذهبی که فقط خودش را حق میانگارد و حتی هم کیشان سنی مذهب خود را تنها به این گناه که عین ایشان نمیپندارند و ولایت علی ع را قبول ندارند، کافر و داخل در آتش می داند؟ آیت اللهی ، آیت الله دیگر را به صرف داشتن اعتقادی دیگر در چهارچوب یک مذهب تکفیر و تفسیق می کند؟
نه عزیزم شرط اصلی گفتگو و تبادل نظر، نداشتن هرگونه تعصب جاهلی است که [برخی از] شما شیعه جماعت خصوصاً و مسلمانان عموماً فاقد این ویژگی بوده و هیچگاه آماده پذیرش سخن مخالف عقیده خود نیستید، و بسان اعراب جاهلیت، خود و دین آبا و اجدادتان (در این دوره اسلام شیعی) را حق مطلق میپندارید و علیرغم توصیه قران، حاضر به استماع هیچ قول مخالفی نیستید.
در جریان اخیر همه آنها که باید میفهمیدند، فهمیدند که مضمون اصلی سخن مکرون نه موافقت با توهین به حضرت رسول ص که صرفاً دفاع از آزادی بیان در فرانسه بود.
یعنی اگر قرار بر بستن زبان و دهان و قلم افکار دیگران باشد، هر روز بایستی به بهانهای زبان و دهان و قلم افراد مختلف را بست و دیگر جایی برای آزادی افکار و عقاید گوناگون نمی ماند.
اما جواب [برخی که خود را] پیروان دین پیامبر رحمت [مینامند] چه بود؟ کشتن به شیوه داعش و بریدن سر یک انسان در جهان مدرن به شیوه خشن اعراب جاهلیت، بدون توجه به تاثیری که این عمل در تشدید اسلام هراسی (که من آن را نه یک پروژه از سوی دولت های غربی که مستقیماً محصول عملکرد متوحشانه خود ما مسلمانان می بینم، همین امروز نیز یک نفر را در بنگلادش به اتهام توهین به قران آتش زدند) میگذارد .
در جواب افرادی هم که در این جور مورد فوراً به مسئله هولوکاست اشاره می کنند باید گفت هرچند خود من نیز با این ممنوعیت مخالفم و تاکنون نیز توضیح عاقلانه و معقولی نشنیده ام که من را قانع کند که چرا نبایستی در خصوص هولوکاست صحبت کرد. (هرچند با دیدن صحنه سوزاندن فرد بنگلادشی فهمیدم تعصبات مذهبی و ایدئولوژیک نهایتا به اردوگاهها و کورههای آدمسوزی آشویتس ختم میشود و مقابله با انکار این موضوع شاید نوعی مقابله با کسانی باشد که چنانچه قدرت یابند به حذف مخالفان خود از طریق کوره آدمسوزی مبادرت خواهند کرد و حد یقفی برای تعصبات دینی و ایدئولوژیک نیست.)
با این وجود در اصل وجود آزادی بیان گسترده و نامحدود در فرانسه و کلاً جوامع غربی حرفی نیست که اگر بود دستههای عزاداری شما نمیتوانستند با علم و کتل در خیابان های لندن و نیویورک جولان دهند و هیچ کس نیز متعرض آنان نشود.
ولی [برخی از] مسلمان جماعت، خصوصا [برخی] شیعیان، که من خود یکی از آنان هستم از آنجا که خود را حق مطلق میپنداریم، گمان میبریم ما اجازه همه کاری در همه جای جهان داریم، هرچند هم وطنان سنی مذهب ما حتی اجازه داشتن یک مسجد در پایتخت کشور خود را هم نداشته باشند.
برادر از این اسب غرور و خودبرتربینی پایین بیایید، دنیا همه آنچه که شما میبینید و میخواهید نیست.