گزارشی از نشست «حوزه و مدرنیته»
گزارشی از نشست علمی «حوزه و مدرنیته» با حضور صاحب نظرهایی از حوزه و دانشگاه در مؤسسۀ فقاهت و تمدن اسلامی برگزار شد.
دکتر سید مهدی زریباف در ابتدای این نشست در اهمیت شناخت مدرنیته گفت: ممکن است کسانی آن را هیولایی بدانند که باعث تمام مصائب است و کسانی هم آن را فرشته نجاتبخشی بدانند، پس لازم است مورد بحث واقع شود.
وی از با تأکید بر مؤلفههای اصلی مدرنیته گفتند: مدرنیته یعنی زندگی بدون خدا. یعنی خدایی که نقش حداقلی در مدیریت جهان دارد که پلورالیسم و پوزیتیویسم لوازم آن است. اومانیسم و محور واقع شدن انسان به عنوان تصمیمساز تمدن انسانی، از دیگر مولفههای مدرنیته است.
زریباف با اشاره به اینکه انسان نمیتواند بدون جبر زندگی کند، افزود اگر اسیر جبر الهی نشویم لاجرم اسیر جبر مادی خواهیم شد. آیا در تفکر دینی میتوانیم اسیر جبر مادی شویم؟
وی گفت تصور من این است که حوزه باید خود را در قالب دستگاه معرفتی خود تعریف کند و نسبت خود را با مدرنیته مشخص کند و پایههای معرفتی مدرنیته و نهادهای برگرفته از آن را بشناسد. وگرنه در این فضا استحاله خواهد شد.
مدیر مرکز تحقیقات مبانی و مدلهای اقتصادی بومی، در ادامه به ارائۀ پیشنهاد دربارۀ مواجهۀ حوزه با مدرنیته پرداخت و گفت: دستگاه دینشناسی ما نیاز به بازسازی اساسی دارد و حوزه و روحانیت باید به یک جمعبندی عمیق در مبانی معرفتشناسی رسیده و از اختلاف قرائتها به وحدت برسد. سپس به شناخت امکانات و فرصتهای تمدن موجود پرداخته و با هوشمندی، نظام معرفتی غرب هضم شود والا استحاله خواهیم شد. سومین وظیفۀ حوزه، وارد شدن به نظامسازی است چراکه با حل مسائل مستحدثه نمیتوان تمدنسازی کرد. و گام چهارم، تحول در نقش مدیریتی و اجتماعی روحانیت و فقاهت است.
در ادامهٔ این نشست، دکتر خاکبان، استادیار دانشگاه قم و دانشآموخته حوزه علمیه، به بیان دیدگاه خود پرداخت و گفت: وقتی قرار است از منظر دین رسالتمان را نسبت به مدرنیته مشخص کنیم، باید روشن شود که اساساً ما شناخت درستی از دین داریم که بخواهیم با این سرمایه سراغ ارزیابی مدرنیته رویم؟ و سؤال دوم اینکه آیا جهان مدرن را درست میشناسیم؟
خاکبان ادامه داد: ما در هر دو مورد مشکل داریم و علت بسیاری از مشکلات، هم در سطح ملی، هم جهان اسلام و هم بین المللی به این برمیگردد.
وی با اشاره به سخنانی از امام خمینی و شهید مطهری گفت ما هنوز در شناخت صحیح دین و عرضۀ آن، با مشکلاتی مواجه هستیم و اگر امروز بعد از چهل سال نسل جوان نسبت به حوزه و روحانیت مسأله پیدا کرده به خاطر کوتاهی در همین تغذیۀ علمی برای نظام و حاکمیت است.
خاکبان در ادامه با بیان اینکه شناخت ما در مورد مدرنیته و ابعاد ولایههای آن هم بسیار ضعیف است، تأکید کرد که درک ما از جهان مدرن اشتباه است. اینکه جهان مدرن، خدا را به کناری نهاده است صحیح نیست و من در کتاب «ماجرای جدایی حوزه و دانشگاه» اثبات کردم که مدرنیته دنبال نفی خدا نبوده بلکه دنبال اصلاح دینداری موجود در کلیسا بوده است.
وی افزود: با شناخت کلیسای آن زمان میشود فهمید که ایستادنِ انسان مدرن در برابر کلیسا، منفی نبوده بلکه قیام علیه دین تحریفشده از سوی کلیسا بوده است و با رجوع به متون اصلی، فهمیده میشود که بنیانگذاران رنسانس در پی نفی خدا نبودهاند اما اینکه چرا به اینجا کشیده شد باید بحث شود.
خاکبان در پایان سخنان خود تأکید کرد که البته منظور من، نبود رگههای الحاد و ظلم و ستم در مدرنیته نیست. بلکه لایههای عمیق مدرنیته، ظالم و الحادی نبوده است.
سومین مهمان این نشست پروفسور مسعود درخشان، استادتمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بود که از طریق ویدئو کنفرانس به بیان دیدگاههای خود پرداخت.
وی نخست با اشاره به جایگاه اسلام در بحث از مدرنیته گفت: ادیان الهیِ دیگر نمیتوانند وارد عرصهٔ تقابل با مدرنیته شوند؛ زیرا واژۀ مدرنیته معطوف به نشان دادن برتری یک نظام به نظامهای دیگر است. دینی میتواند به مقابله با این ادعا بیاید که نظامسازی از ارکان دین باشد و آن دین اسلام است.
درخشان در ادامه به تعریفی جامع از مدرنیته پرداخته و ادامه داد: مدرنیته باوری است که تودههای مردم باید داشته باشند که گذشته را باید کهنه ببینند. کشور یا مردمی مدرن هستند که پشتپا به گذشته زدند. پس مدرنیته یعنی مقبولیت و پسندهای جامعه را تغییر دادن. حقیقت مدرنیته داشتن سبک جدید در تفکرات، رویکردها، و نگاه به مسائل است. مدرنیته یعنی تعریف جدید از آزادی، آزاداندیشی، سبک روابط اجتماعی، ارزشها، ماورا الطبیعه و نهایتاً خداوند.
وی با بیان اینکه تمام کسانی که از اصالت مدرنیته صحبت میکنند، مخالف ارزشهای دینی بودند افزود: حتی نیچه میگوید مدرنیته با تغییر نظامهای اخلاقی و پذیرش بدون چون و چرای تکنولوژی شروع شد.
انتهای پیام