آقای رئیسی! بازوبند کدام «پهلوانی» را بستید؟
سیدصادق حسینی در روزنامه خبر ورزشی نوشت: در مقدمه فتوت نامه سلطانی اثر حسین واعظ کاشفی سبزواری از شیخ ابن معمار بغدادی در باب فتوت و جوانمردی و پهلوانی چنین نقل شده:… رسول خدا(ص) گفت جوانمردان امت مرا ده علامت است. گفتند ای رسول خدا آن علامت ها کدامند؟ فرمود: راستگویی و وفای به عهد و ادای امانت و ترک دروغگویی و بخشودن بر یتیم و دستگیری سائل و بخشیدن آنچه رسیده است و بسیاری احسان و خواندن مهمان و سر همه آنها حیا است.
آقای سیدابراهیم رییسی رئیس جمهور بعد از یک سخنرانی کلیشه ای و تکراری در یک مراسم نمادین و تکراری، آن هم در عصر روز ولادت حضرت محمد مصطفی رسول مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق(ع)، «پنجاه و ششمین بازوبند پهلوانی ایران و سی و ششمین بازوبند پهلوانی پس از انقلاب اسلامی» را بر بازوی چپ جابر صادقزاده بست تا او برای هفتمین بار پهلوان کشور اعلام کند!
درست شنیدید پهلوان ایران! اما این پهلوان با آنچه ما از پهلوانی و عیاری در ذهن داریم کاملا متفاوت است. اگر تصور ما از پهلوان، خاطرات حضور غلامرضا تختی در زلزله بویین زهرا و فعالیت های اوست و انتظار داریم کسی که لااقل این عنوان را یدک می کشد همراه مردم باشد، نتایج جستجو در رسانه ها و اینترنت نشان می دهد، در طول هفت سالی که صادق زاده این عنوان را دارد، خبر چندانی از حضور و فعالیت او در سیل ها و زلزله ها و همراهی با مردم در روزهای سخت وجود ندارد. یعنی به فرض همراهی او با مردم در روزهای سخت، خبری از او منتشر نشده که لابد اگر چیزی بود منتشر می شد!
در عوض عکس ها و فیلم های موبایلی و اخبار متعددی از حضور چهره هایی وجود دارد که اتفاقا عنوان و بازوبند پهلوانی را بر دست ندارند، مانند حضور رسول خادم، کمیل قاسمی، احسان لشگری، حسن رحیمی، علی اصغر بذری و عباس طحان قهرمانان کشتی در زلزله سیستان و علی دایی و سایرین در زلزله کرمانشاه و سیل خوزستان.
صادق زاده کشتی گیر سنگین وزن مازندرانی است که در زندگی حرفه ایش مدال مسابقات جهانی، آسیایی، بین المللی و ساحلی فراوانی دارد، او ۷ بار در یک مسابقه نهایی کشتی پهلوانی پیروز شده و بازوبند را از آن خود کرده است ولی نه خودش نه متولیان فدراسیون زورخانه و مسئولان فرهنگی وزارت ورزش ظاهرا درکی از الزامات این عنوان ندارند و تنها به برگزاری مسابقه سالانه و مراسم آن در حضور رئیس جمهور اهتمام دارند و روشن است که به دنبال فرع هستند تا اصل.
اگر مسئولین فدراسیون زورخانه و معاونت فرهنگی وزارت ورزش بخش کوچکی از تلاش شان برای برگزاری پر رنگ و لعاب و زرق و برق مسابقات کشتی پهلوانی را، برای فعالیت های عام المنفعه پهلوان ایران هزینه می کردند و او را در این مسیر هدایت می کردند، حتما به گسترش آیین فتوت و پهلوانی نزدیک تر بود و پهلوان و پهلوانی پایتخت را از یک عنوان تشریفاتی خارج می کردند. حضور به موقع در رویدادهایی که نیاز به کمک جمعی وجود دارد، تلاش مداوم برای پیگیری مسایل زندانیان مالی با رقم های ناچیز، هم افزایی برای جمع آوری کمک برای نیازمندان و یتیمان کرونایی و کمک های همدلانه به ویژه در دوره ی سخت کرونا از جمله نمونه های کارهای خیری است که می تواند چراغ آیین پهلوانی و جوانمردی را روشن نگه دارد.
انتهای پیام