چرا انتصاب علیعسکری به ریاست هلدینگ پتروشیمی طبیعی است؟
سلمان کدیور در یادداشتی تلگرامی با عنوان «چرا انتصاب علی عسکری به ریاست هلدینگ پتروشیمی طبیعی است؟» نوشت:
خلاف آنان که از ریاست علی عسکری از صدا و سیما به هلدینگ پتروشیمی متعجب هستند، باید عرض کنم این کارها با بررسی رفتارهای انتصابی آقای رئیسی اصلا عجیب نبود. چرا؟
اول اینکه آقای رئیسی بخش قابل توجهی از قدرتش را مدیون علی عسکری است. این علی عسکری بود که از زمان ریاست رئیسی به قوه قضائیه او را بخش ثابت رپورتاژهای رسانه ملی قرار داد و چهره ای تحول خواه از او تبلیغ نمود و در ایام انتخابات بیش از قبل او را مورد حمایت قرار داد.
در شرایطی که بعد از پیروزی آقای رئیسی، تمام افراد از زاکانی و رضایی و جلیلی ها و قاضی زاده هاشمی و عبدالملکی و… سهمشان را گرفتند و درها برای جریان جوانان مومن انقلابی باز شد و آنان را یک شبه به تارک مدیریت کشور نشاند و حتی توییت زن ها و ریتویت کنندگان هم وارد سازمان ها شدند، ظلم نیست که سر علی عسکری با آن همه خدمت به آقای رئیسی، بی کلاه بماند؟
حالا مگر مثلا زاکانی که خلاف نص قانون شهردار شد، مدرک و تجربه و تخصص شهرسازی داشت؟
یا قاضی زاده مثلا چه گلی به سر جامعه زده بود یا آن جوانان غوره نشده، مویز شده، چه رزومه ای داشته اند و از این جهت دست علی عسکری باز تر هم هست.
دوم اینکه برای انتصاب به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس باید نگاه کرد این غول اقتصادي چه ویژگی هایی دارد
اين هلدينگ، بزرگترين شركت بورسي كشور است.
١٥ شركت توليدی پتروشيمی و مجموعا ٦٠ شركت زير مجموعه دارد و به تنهايی ٢٠ درصد ارز كشور را تامين می كند.
هلدينگ پتروشيمی، ٨ ميليارد دلار پروژه در حال اجرا و ١٥ميليارد پروژه مصوب دارد.
فروش داخلی و صادراتی سال ٢٠٢٠اش، حدود ٨.٤ ميليارد دلار بوده و ٣٨ امين شركت شيميايی دنياست.
٤٠ درصد پتروشيمی كشور است و صادرات امسالش به ٥ ميليارد دلار می رسد.
چنین جایی با این همه شرکت و درآمد ارزی و ثروت فوق نجومی که همه به صاحب قدرتان و نهادهای سیاسی کشور متصل اند و هیچ شفافیتی در باب درآمد و دخل و خرج آنها وجود ندارد و به نحوی یک حیاط خلوت برای سیاسیون محسوب می شود، برای مدیریت آن، بیش از آنکه تخصص، توانایی یا تجربه نیازمند باشد به وفاداری، اطاعت و رازداری نیازمند است که انصافا علی عسکری هر سه شرط را در سطح عالی دارد.
این سه ویژگی، نه تنها چیزی است که از علی عسکری خواسته باشند بلکه توقعی است که از جریان جوانان انقلابی به قدرت رسیده و دیگر متقاضیان قدرت به عنوان مهمترین شرط طلب شده است و برای همین عارضه است که مدیریت در جمهوری اسلامی امری عمری و دائمی است و شخص با اینکه جایی مدیریتی شکست خورده داشته، بعد از اتمام دوره در سطحی بالاتر از او استفاده می شود به نحوی که هیچگاه نگران عواقب تصمیم ها و تبعات سیاست هایش بر جامعه نیست.
انتهای پیام