اصغر فرهادی؛ قهرمان دیروز، سارق امروز!
علیرضا رحمانطلب در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز دربارهی حاشیهسازیهای اخیر علیه اصغر فرهادی، نویسنده و کارگردان سینمای ایران، نوشت:
ورق برای اصغر فرهادی در حال برگشتن است. او در حال تجربهی همان سرنوشتی میشود که قهرماناش در فیلم آخرش شد. فرهادی تا دیروز افتخار ایرانیان در جهان بود و جوایزی که میگرفت باعث شادی مردم ما میشد، اما ظاهرا دوراناش به سر رسیده و با دلیل یا بیدلیل باید وی را در اوج رها کرد تا با سر به زمین سرد انتقادهای درست و نادرست، تحقیرها و تخطئهها بخورد.
برای برگرداندن ورق، اولین گام را خانم مستندسازی که ادعا میکند قهرمان از روی فیلم او ساخته شده است، برداشت. من با مطالعهی ادعای خانم مسیح زاده و دفاع تیم حقوقی فیلم قهرمان و همینطور با شناختی که از آقای فرهادی دارم، معتقدم خانم مدعی، با ادعای درست یا غلط خود بر علیه فرهادی، قصد داشته برای خود نامی به هم زند و البته تا اینجای کار هم خیلی موفق شده است. تا دیروز این خانم را کسی نمیشناخت، اما اکنون همهی علاقمندان سینما او را میشناسند و همین توفیق برای او کافیست! اگر ادعای این مستندساز در دادگاه ثابت شود یا نشود، فرقی به حال ایشان نخواهد کرد، چرا که وی به خواستهی خود رسیده است. اما همین ادعا برخی را به شک انداخته است که نکند اصغر فرهادی، فیلمساز محبوب ما، دزد باشد و ما در این مدت ناخواسته علاقمند و طرفدار یک دزد بالفطره بودیم؟ همین بهانه کافیست تا سیل انتقادها و تهمتها به سوی وی روانه شود و در ادامه کسانی هم پیدا شوند و بگویند که بله فرهادی از نوشتهی من هم دزدی کرده است و او اصلا یک سارق حرفهای و دارای سوءسابقه است!
در سوی دیگر، مخالفان و منتقدان نظام معتقدند از آنجاییکه فیلمهای فرهادی به راحتی مجوز پخش میگیرد بنابراین او عامل این نظام است و باید حال او را گرفت. اینها از فرهادی انتظار دارند فیلم بسازد، اما جوری بسازد که مجوز پخش نگیرد! اگر فیلمهای او مجوز میگیرد لابد ایشان سَر و سِری با عوامل حکومتی دارد و گرنه چرا باید فیلمهای او برخلاف دیگر فیلمسازان مخالف، به راحتی مجوز بگیرد.
اما حقیقت این است که نباید از یک فیلمساز، نقاش، نویسنده و … انتظار حرکت سیاسی به شکل مرسوم آن داشت. اگر این انتظار نامعقول را از هنرمندان و ادیبان داشته باشیم، همهی آنها به سرنوشت کسانی کسانی دچار میشوند که یا ممنوعالکار هستند و یا ترک بلد کردهاند. این تصور از هنرمندان و فیلم سازان صورت عملی به خود بگیرد، من و شما باید فقط به تماشای آثار کسانی چون مسعود ده نمکی بنشینیم. فعالان هنری با تولید آثار هنری، سطح آگاهی مردم را بالا میبرند و با اين کار نقش خود را به عنوان طبقهی مرجع جامعه ایفاء میکنند. کار آنها ریشهای و عمقیست و به همین دلیل شور و هیجان موجود در یک اَکت سیاسی را ندارد. اجازه دهیم هر کس نقش خود را ایفاء کند و از فرهادی و سایر فیلمسازان انتظاری بیش از این نداشته باشيم.
انتهای پیام
تیتر خیلی بد انتخاب شده. یه جورایی توهین آمیزه. گرچه قصد نویسنده این نیست. نباید برای جلب توجه از هر تیتری استفاده کرد.
سرمون رو از زیر برف بیاریم بیرون، این …، هرگز دوست مسلمان و ایرانی نبوده و نخواهد بود
چشم حسودان بداندیش، کور باد به لطف خداوند
طبقهی مرجع جامعه!!!!!!!!!!!!!!!!!
ذهی سادگی که به فرهادی در فستیوالهای تحت کنترل سهیونیست ها از چپ و راست برای فیلمهای سفارشی جایزه می دهند و وجود ایشان برای همه ایرانیان بنوشته مرحوم نویسنده باعث افتخار و شادی است . کافی است یک گشتی در خیابانهای شهرها و روستاها بزنید تا ببینید این قهرمان ملی تا چه حد در نزد مردم جایگاه دارد طوری نویسنده از فرهادی یاد می کند انگاری ابوعلی سیناست بابا جان فرق آقای فرهادی و دیگر سینماگران این است که ایشان سوراخ دعا را نزد غربیها و ایرانیهای غرب گرا پیدا کرده واز سوی دیگر نقطه ضعف آقایان داخلی را هم میداند و نان را می داند چطوری به نرخ روز بخورد البته همه اینها یک هنر است که همه را یک جا فرهادی دارد
سلام
با آرزوی موفقیت برای آقای اصغر فرهادی
نویسنده معلوم دنبال چه چیزی است دفاع از فرهادی
یا تخریب دیگرا
افتخار به فرهادی
یا منتظرسراشیبی او
انتقاد به طرف مقابل وشاکی فرهادی یا همراهی بااو در دیگر آثار وبالاخره اعتقاد به فرهادی یا دزد معرفی کردن وی
قلم وقتی بدست نا اهل بیفتدبیش از این انتظاری نیست
اگر انصافی در انتشار دیدگاه باشد