ناراحتی سلیمینمین از تبرئه شدن دهباشی! [+نامه اعتراضی به اژهای]
عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا در نامهای اعتراضی خطاب به رئیس قوه قضاییه به تبرئه شدن حسین دهباشی، مستندساز در پروندهی شکایت بیت امام از او اعتراض کرد.
بهگزارش انصاف نیوز، آقای سلیمی نمین در این نامه خطاب به حجتالاسلام محسنی اژهای نوشته است: رویکرد حضرتعالی در تقویت فضای نقد در کشور و افزایش ظرفیت نقدپذیری به ویژه در میان دست اندرکاران بسیار شایسته و قابل تحسین است، اما این سیاست سازنده نباید برای کسانی که به انگیزه های مختلف، قصد تخریب هدفمند سرمایه های اجتماعی دارند، فرصتی محسوب گردد!
وی در ادامه افزود: رای منع تعقیب صادره در ذیل اتهام ها “توهین به اشخاص عادی” قید شده است. مرحوم حاج سید احمد خمینی به عنوان امین امام و ملت ایران، نقش بی بدیلی در دوران رهبری امام ایفا کرد و زندگی کوتاه وی بعد از وفات پدر بزرگوارش بر منزلتش به عنوان الگو افزود زیرا این عزیز به گونه ای زیست که بر تمامی شایعات بدخواهان داخلی و خارجی در زمینه قدرت طلبی، مهر ابطال زد. بنابراین بکارگیری کلمات و انتسابات در مورد این سرمایه اجتماعی متفاوت با افراد عادی است.
خبرگزاری تسنیم نوشت:
«چندی پیش حسین دهباشی توییت توهینآمیزی درباره حاج احمد خمینی، یادگار مرحوم امام(ره)، منتشر کرد که با واکنشهای دوستداران امام مواجه شد.
پیرو این توییت، آقای سیدحسن خمینی فرزند حاج احمد خمینی از وی شکایت کرد اما اخیراً با اعلام حکم دهباشی، مشخص شد که برای وی قرار منع تعقیب صادر شده است. این حکم با تعجب برخی از علاقمندان امام(ره) و محققان تاریخی روبرو شده است.
در این باره عباس سلیمینمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران نامهای به غلامحسین محسنی اژهای رییس قوه قضاییه نوشته است که متن کامل آن به شرح ذیل است:
برادر عزیز جناب حجت الاسلام و المسلمین اژهای
ریاست محترم قوه قضائیه
باسلام، ضمن تبریک سال نو و تشکر از تلاش های هوشمندانه حضرتعالی در پالایش و تقویت ساختار دستگاه قضا، خواستم نکاتی را در مورد صدور رای منع تعقیب مشتکی عنه (آقای حسین دهباشی) موضوع شکایت بیت حضرت امام (ره) از وی معروض دارم:
1- قرائن گواه بر آن دارد که مشتکی عنه به بهانه اینکه شاکی وی را مجهول المکان معرفی کرده، به دادسرا احضار نشده است حال آن که نشانی وی براحتی با استعلام از مراجع ذی ربط، برای بازپرس محترم دستیافتنی بود! حضور مشتکی عنه در شعبه رسیدگی کننده قطعا کمکی موثر به روشن شدن پرونده و قابلیت انتساب جرم به وی بود، زیرا در پاسخ به سوال بازپرس، مجبور بود که مراد و منظور خود را از مرگ یادگار حضرت امام (مرحوم سید احمد) ناشی از “مصرف بی رویه”، روشن سازد. مستحضرید که امر تعقیب و تحقیق از مشتکی عنه، از وظایف ذاتی دادسراست.
2- بازپرس محترم در رای انشایی خود اعلام داشته است: “از طرفی تمامی مستندات ابرازی در قالب اسکرین شات میباشد که بلحاظ دیجیتالی بودن تصویر مذکور از طریق سیستم های الکترونیکی قابلیت دخل و تصرف را دارد”. این درحالی است که اولا: مشتکی عنه بعد از مورد اعتراض شدید واقع شدن در رسانه ها به هیچ وجه از تعبیر خود عقب نشینی نکرده و صحت آن را ضمنا تایید کرده است، با این وصف چه جایی دارد که بازپرس محترم، چنین تشکیکی در صحت استناد شاکی، روا دارد؟! ثانیا: چگونه بدون احضار شدن مشتکی عنه و ارائه چنین دفاعی از خود مبنی بر جعلی بودن خبری که به وی نسبت داده شده، چنین دلیلی در رد شکایت، از سوی بازپرس مطرح می شود.
3- مشتکی عنه بعد از واکنش شدید افکار عمومی به این توهین ناشایست و قبل از صدور قرار منع تعقیب، توئیت خود را حذف می کند، مع الوصف دیگر جایی برای تشکیک در اصالت سندی که به عنوان دلیل انتساب جرم از سوی شاکی ضمن شکوائیه شده، نمی ماند!
4- در رای منع تعقیب صادره در ذیل اتهام ها “توهین به اشخاص عادی” قید شده است. مرحوم حاج سید احمد خمینی به عنوان امین امام و ملت ایران، نقش بی بدیلی در دوران رهبری امام ایفا کرد و زندگی کوتاه وی بعد از وفات پدر بزرگوارش بر منزلتش به عنوان الگو افزود زیرا این عزیز به گونه ای زیست که بر تمامی شایعات بدخواهان داخلی و خارجی در زمینه قدرت طلبی، مهر ابطال زد. بنابراین بکارگیری کلمات و انتسابات در مورد این سرمایه اجتماعی متفاوت با افراد عادی است.
5- رویکرد حضرتعالی در تقویت فضای نقد در کشور و افزایش ظرفیت نقدپذیری به ویژه در میان دست اندرکاران بسیار شایسته و قابل تحسین است، اما این سیاست سازنده نباید برای کسانی که به انگیزه های مختلف، قصد تخریب هدفمند سرمایه های اجتماعی دارند، فرصتی محسوب گردد!
ریاست محترم قوه قضائیه! ضمن آرزوی توفیق روزافزون حضرتعالی در تقویت دستگاه قضا از جنبه های مختلف به ویژه صدور آرای متقن و مبتنی بر شرع مقدس، که اخیرا خود نیز در رابطه با اِعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری، انگشت انتقادتان را متوجه آرای اشتباه، کرده اید، اقدام لازم در زمینه حفظ اعتبار وزنه های بی بدیل انقلاب اسلامی، مورد انتظار است.
عباس سلیمی نمین
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران»
انتهای پیام
به نام خدا
یا ایها الذین امنوا إن جاءکم فاسق بنبإ فتبینوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین
آقای عباس سلیمی نمین
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران
پیرو معترضه شما خطاب به ریاست محترم قوه قضائیه در خصوص ادعای شکایت بیت حضرت امام (ره) از اینجانب مبنی بر توهین به مرحوم سیداحمدخمینی، و همچنین جهت اطلاع افکار عمومی لازم به توضیح میداند که کلیّه مندرجات مرقومهتان، حکایتِ مشهور «خسن و خُسین سه دخترانِ معاویه بودند» هست. چرا که مثلا الف: بازپرس محترم اینجانب را –مطابق روال معمول- به دادسرا احضار و تفهیم اتهام و اخذ توضیح نموده و ادعایتان مبنی بر مجهولالمکان بودن و عدم احضار نگارنده نادرست است. ب. علیرغم دفاعیات اینجانب، دادسرای محترم فرهنگ و رسانه، پرونده را به دادگاه ارجاع داده و تا کنون قراری مبنی بر منع تعقیب صادر نشده است. ج.در شرایطی که حتی اینجانب از محتویات دقیق تصمیم مقامات قضایی دادسرا در این پرونده بیاطلاع است و حتی اگر اطلاع داشت –مطابق قانون تا زمان اتمام دادرسی اجازه اطلاعرسانی نداشت- آیا شما واقعا اوراق پروندهای که قاعدتا تنها در دسترس مقامات محترم قضایی است، را دیدهاید؟ و اگر بله، اولا از چه طریق؟ و ثانیا با کدام مجوز قانونی نسبت به نشر آن اقدام کرده اید؟ و اگر خیر، به چه انگیزه مطالب مذکور که اغلب کذب است، را مطرح کردهاید؟ بدیهی است حق شخصی اینجانب برای شکایت از شما درخصوص نشر اکاذیب جهت تشویش اذهان عمومی و حق شهروندی نگارنده جهت پرسش از قوه محترم قضائیه در خصوص ادعای دسترسی افراد فاقد سمت ذیربط به پروندهی دیگران و نشر آن در حین دادرسی جهت تاثیرگذاری احتمالی بر روند دادرسی، محفوظ میباشد.
با دعای خیر. حسین دهباشی
رونوشت:
خبرگزاریهای تسنیم، فارس، مشرق، فرارو، جهاننیوز، آفتاب نیوز، ایسکانیوز، اقتصادنیوز، همشهری آنلاین، الف، خبرآنلاین، معرفت نیوز، منیبان، خبر فارسی، آخرین خبر، الف، تابناک، ضمن تبریک اعیاد شعبانیه و شادباش نوروزی، جهت انتشار متن حاضر در تارنمای اصلی و شبکههای اجتماعی وابسته، در پاسخ به مطالب قبلا منتشر شده در آن رسانهها در این رابطه، وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات.
(مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران) چقدر در این مملکت بباد فنا داده شده ، القاب و عناوین سخیف و بی مایه رواج یافته!!