گزارش میدانی | نان را بگذارید برای مردم بماند!
سرویس اجتماعی انصاف نیوز: تصمیمات اقتصادی اخیر دولت سیزدهم با واکنشهای منفی در جامعه همراه شده است؛ تصمیمهایی که به گفتهی مقامهای دولتی در جهت «عادلانهسازی» پرداخت یارانهها در دستور کار قرار گرفته اما نگرانیهایی را نیز در بین مردم ایجاد کرده است.
انصاف نیوز در گزارش میدانی پیشِ رو از مردم استانهای آذربایجان شرقی، اصفهان، تهران و خوزستان که برای خرید نان به نانواییها مراجعه کرده بودند پرسیده است که دربارهی تصمیمهای اقتصادی روزهای گذشتهی دولت چه نظری دارند؟
دیدگاههای مردم در پاسخ به این سوال را میتوانید در ادامه بخوانید؛ با این توضیح که این گفتهها به دلیل الزامات انتشار در رسانه اندکی ویرایش شده است.
مجتبی، نانوای 52 سالهی اهوازی میگوید: ما نانواها هم راضی به گران شدن نان نیستیم اما وقتی قیمت آرد را دستکاری کنند و گرانتر از قیمتی که حالا هست در اختیار ما قرار دهند چارهای جز اینکه نان را گرانتر به مشتری بدهیم نداریم.
وی ادامه میدهد: مردم فکر میکنند ما از این تصمیم خوشحالیم در حالی که ما هم از وضعیت ناراحتیم اما چارهای نداریم، باید آرد با قیمت دولتی بدهند تا ما هم بتوانیم به مشتری ارزانتر بفروشیم. اینها دست ما نیست.
شایان، دانشجوی 25 ساله که اهل کردستان است و در دانشگاه صنعتی اصفهان تحصیل میکند، میگوید: نان شوخیبردار نیست؛ به تاریخ که نگاه کنیم حکومتها از بالا و پایین کردن قیمت نان همیشه ضربههای سختی خوردهاند و برای همین در این سالهای اخیر هم خیلی کم به سمت افزایش قیمت نان حرکت کردهاند.
او با اشاره به وعدههای مقامهای دولت مبنی بر پرداخت یارانهای اضافهتر به مردم برای جبران این تصمیم میگوید: بعید میدانم که توان چنین کاری باشد، اصلا پولی برای اجرای این وعدهها نیست و در نهایت این حرفها تبلیغاتی است تا برای این تصمیمشان توجیهی بتراشند و زمان بخرند.
مرتضی مصطفوی، معلم 41 سالهی تبریزی اما معتقد است که تصمیم دولت سیزدهم، تصمیم درستی است، او میگوید: آقایان درد اقتصاد ایران را فهیمدهاند و درمان درستی هم در سطح تئوری و حرف تدارک دیدهاند اما حتی در هنگام توضیح دربارهی طرحی که میخواهند اجرا کنند هم کاملا سردرگم هستند و به همین دلیل در اجرا به مشکلات جدی خواهند خورد.
او دربارهی عدم همراهی جامعه با این طرح نیز میگوید: بله، مردم همراهی نمیکنند چون اعتماد به کلیت ساختار آسیب دیده اما شاید گفتوگوی آقای رئیسجمهور با مردم بتواند آرامشی در جامعه ایجاد کند و از این التهابی که به وجود آمده بکاهد.
سلمان، 39 ساله که اصالتا مشهدی است و در تهران به مسافرکشی با تاکسی مشغول است میگوید: این کار شغل دوم من است و بعضی شبها هم مجبورم سر کار دیگری بهعنوان شغل سوم بروم تا زندگی خانوادهام بگذرد. مسئولین کشور این وضعیت ما را نمیفهمند وگرنه با این گرانیها مقابله میکردند. مگر میشود بدون هماهنگی با اینها همه چیز یک دفعه گران شود؟! معلوم است دست خودشان در کار است!
او دربارهی تصمیم اخیر دربارهی قیمت نان نیز میگوید: هنوز که به قول خودشان اجرایی نشده مردم جلوی نانواییها صف کشیدند و انگار قحطی آمده، وای به حال روزی که رسما گران کنند!
مینا، خانهدار که 45 ساله و اهل آبادان است دربارهی افزایش قیمت نان و ماکارونی میگوید: این مسئولان همهاش شعار میدهند اما وقت عمل که میرسد فقط گرانی و بدبختی برای مردم به باور میآورند.
او با اشاره به تصمیم دولت روحانی برای افزایش قیمت بنزین ادامه میدهد: آن از دولت قبل که میگفت دولت امید هستم اما قیمت بنزین را سه برابر کرد، این هم از این دولت که با شعار کمک به مردم محروم رای گرفته اما هنوز یک سال نشده این تصمیم را میگیرد. اینها مردم را دوست ندارند، مشکل همین است.
مسلم، 52 ساله که در اصفهان به شغل آزاد مشغول است میگوید: ما که دستمان به دهانمان میرسد هم از این گرانیهای این چند روز نگران شدیم، نمیدانم مردمی که ندارند چه حالی شدهاند.
وی با اشاره به اعلام گران شدن ماکارونی از سوی دولت میگوید: واقعا تصمیم خیلی عجیبی گرفتند، خیلی از مردم بخاطر فقر و نداری مجبورند که ماکارونی را جایگزین برنج کنند اما به همین راحتی قیمت را سه برابر کردند، به نظر من که کمی هم بهواسطهی شغلم از اقتصاد و بازار سر درمیآورم تصمیم عجیب و غریب و غیرمنطقی گرفتند.
شکور که اهل تبریز و 39 ساله است میگوید: من بیکارم، شغلی ندارم اما مشکل فقط بیکاری من نیست، مشکل من اینجاست که اصلا امیدی به آینده ندارم. همهی زندگی ما در جنگ و تحریم و گرانی گذشته و هیچ سالی نبوده که اینها را نداشته باشیم.
او ادامه میدهد: من واقعا برای مسئولان این مملکت متاسفم که به جای اینکه صدای مردمی که از همه چیز ناامید هستند را بشنوند با این گرانیها به آنها فشار بیشتری وارد میکنند.
ستار بهروزی، بازنشستهای 61 ساله و اهل تهران است، او دربارهی تصمیمهای اقتصادی اخیر دولت میگوید: جدا از اینکه تصمیم درست یا غلطی است، یک تصمیم از سر ناچاری است؛ زیرا دیگر پولی در بساط دولت باقی نمانده که بخواهد برای آرد و ماکارونی و امثال اینها یارانه بدهد.
این شهروند با یادآوری تصمیم دولت روحانی دربارهی نرخ حاملهای انرژی میگوید: دولت قبل هم به همین نقطه رسید و وقتی آه در بساط نداشت شروع به گران کردن بنزین با آن وضعیتی که همه شاهد بودیم کرد. اما اگر قرار بر گران کردن چیزی هست باید با مردم حرف بزنند و این واقعیت که دیگر کشور پولی ندارد را به مردم بگویند تا همراهی کنند.
شیدا شریفی، دانشآموز 17 سالهی اهوازی میگوید: اگر قرار بود نان را گران کنند چرا موقع انتخابات نگفتند؟ موقعی که رای میخواستند همه میگویند ارزانی میآوریم ولی وقتی رفتند بالا همه چیز یادشان میرود.
او دربارهی وضعیت کیفیت نان در اهواز میگوید: ما در این محله در شرایطی هستیم که به تنها چیزی که فکر نمیکنیم کیفیت نان است، همین که نانی پیدا شود و بتوانیم آن را بخریم باید خدا را شکر کنیم.
عبدالله، نانوایی 40 ساله در اصفهان میگوید: ما نان را به قیمتی که دولت بگوید به دست مردم میدهیم، نه کمتر، نه بیشتر. مردم اگر اعتراضی دارند باید به دولت بگویند، ما که کارهای نیستیم.
سامان، عکاس 29 سالهی اهل تبریز میگوید: همهی پولهای مملکت را خرج بقیه میکنند و بعد به مردم که میرسند میگویند پول یارانه دادن نداریم. اگر واقعا پول ندارید پس چرا برای خرج کردن برای دیگران پول هست؟!
حسین، 50 ساله و اهل تهران که در یک میوهفروشی مشغول است، میگوید: دولت گفته با این کار هیچ چیزی گران نمیشود اما معلوم است که نان را هم مثل ماکارونی گران خواهند کرد.
او در ادامه میگوید: در دولت قبلی هم میگفتند که با گران شدن بنزین هیچ چیز دیگر گران نمیشود اما همان روز گرانی بنزین همه چیز گران شد و مردم گرفتارتر شدند.
شیرین، معلم 39 سالهی اهوازی دربارهی تصمیمهای اقتصادی اخیر دولت سیزدهم گفت: دولتیها سر فقرا منت میگذارند که قرار است با این تصمیم یارانهی آنها بیشتر شود در حالی که چند برابر پول یارانهای که مثلا میخواهند زیاد کنند را با گرانیها از جیب مردم خارج میکنند. چرا سر ما مردم منت میگذارید؟!
محمدرضا امینی، 70 ساله و بازنشستهی آموزش و پرورش اصفهان است، او میگوید: مردم سالهاست که دیگر صداقت نمیبینند. اگر صداقت بود جامعه هم با هر تصمیمی همراهی میکرد اما وقتی همه چیز دروغ و ریا شده مردم هم خودشان را کنار میکشند و حتی در واکنش به تصمیمهای دولت مخالفت میکنند.
او با تاکید بر اینکه منظورش تنها دولت رئیسی نیست، ادامه میدهد: مسئله این دولت و آن دولت نیست، تجربهی همهی این سالهایی که از خدا عمر گرفتم به بنده ثابت کرده که هر جا دروغ جای صداقت را گرفت کار پیش نخواهد رفت و همه چیز دچار مشکل میشود. باید به جای این جور تصمیمها که به مردم فشار میآورد، برای این مسئله فکری کنند.
خانم قادریان، فروشندهی پوشاک در تبریز میگوید: با مردم که حرف میزنیم همه از این وضعیت نگران هستند و میترسند شرایط از این وضعیتی که هست هم بدتر شود. آقای رئیسی هم با مردم حرفی نمیزند برای همین جامعه متوجه نمیشود که دولت میخواهد چه کار کند. گرانی به همه آسیب میزند چه منِ فروشنده چه شما که مشتری هستی.
لهراسب صفاری، 45 ساله و اهل تهران میگوید: سیستم غلط است، سیستم اقتصادی این مملکت صد سال است که غلط است و با این تصمیمها هم چیزی درست نمیشود؛ خیلی کشورهای عرب و حتی ترکیه و ژاپن و کره جنوبی که حالا در اقتصاد به جایگاهی رسیدند و بعضیهایشان غول اقتصادی شدهاند تا چند وقت پیش صد برابر ما مشکل داشتند اما سیستم را درست کردند و حالا از ما صد پله جلوترند و ما هنوز درگیر یارانه دادن و گران کردن هستیم و هر روز بدتر از دیروز!
[عبدالله صامتی، صدرا جمشیدیان، شروین و شیرین شیرانی در تهیهی این گزارش میدانی کمک کردهاند]
انتهای پیام
مسئله فقط آرد نیست که با یه یارانه حل بشه، با بالا رفتن قیمت همین یه قلم قیمت همه چی زنجیر وار سر به فلک میشه. مردم منتظر تورم وحشتناک باشند. این یارانه 400 هزار تومنی دو ماهه هم که فعلا غیر قابل برداشت هم هست جوکی بیش نیست. هدف فقط آروم نگه داشتن مردم در این روزها ست. چند ماه دیگه قیافه ی اونایی که به صف شدن به سید محرومان رای بدن دیدنی میشه. از چند سال دیگ اصلا حرف نزنم بهتره.