متن نامهی متهم آمریت حمله به سفارت عربستان به رییس جمهور
«حسن کردمیهن» متهم آمریت حمله به سفارت عربستان در نامهای سرگشاده به رییس جمهور، ضمن اشاره به جزییات مکالمات خود در شب حادثه با حملهکنندگان، اما میگوید: اولاً دستگاه دیپلماسی را به خاطر بی عزت کردن ملت ایران محاکمه کنید که زمینه سازِ خشمِ فروخفتهای شده که در یک لحظه فوران کرده است! و ثانیاً فرد یا افرادی را از دستگاه انتظامی به خاطرِ عدم انجامِ وظیفه قانونیِ خود در حراست از سفارت دیگران محاکمه کنید.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل این نامهی بلند که در کانال تلگرامی کردمیهن منتشر شده، خطاب به حسن روحانی، رییس جمهور در پی میآید:
بث الشکوای من …
انما اشکوا بثی و حزنی الی الله واعلم من الله ما لا تعلمون
السلام علی کفیل الحوراء
به حسن روحانی، ریاست جمهوری اسلامی ایران
از حسن کردمیهن، که تهمتِ آمریت در حمله به سفارت عربستان را یدک میکشد!
به حسن روحانی که هفت ماه شاهد است که عدهای از هیچ تلاشی فروگذار نکردهاند تا بچههای حزب اللهی را به اتهام حمله به سفارت به زانو در آورند.
از حسن کردمیهن که هفت ماه است تمام تهمتها را به جان خریده است و دم نزده و اگر لازم بود 25 سال دیگر هم، استخوان در گلو و خار در چشم، دهان میبست و دم نمیزد.
به حسن روحانی که سالها دبیر شورای امنیت کشور بوده است و میداند امنیت چیست و حافظانِ واقعی امنیتِ کشور کیستند.
از حسن کردمیهن که سالها برای امنیتِ این کشور همه هستیِ خود را به روی دست گرفته است و امروز با شکایتِ رئیس جمهورِ همان کشور، به اقدام علیه امنیتِ کشور متهم است!
به حسن روحانی که در قامت یک سرهنگ تمام عیار در کویِ دانشگاه 78 فریاد می زند و نااهلان را تهدید میکرد و فرمان سرکوب آشوبگران را میداد.
از حسن کردمیهن به نمایندگی از طرف همه آنانی که در قامتِ یک سرباز تمام عیار همه جا حاضر بودهاند و مردانه ایستادهاند و با ایستادنشان از امنیت این کشور دفاع کردهاند.
به حسن روحانی که روزنامههای زنجیرهای که ظاهراً با سیاستهای دولتش خودشان را همنوا نشان میدهند، ماههاست اسم مرا میبرند و از همه دهان دریدهتر؛ روزنامه ایران بارها اسمِ مرا برده است و تهمتهای مختلف را به من نسبت داده است و شما که عنوانِ حقوق دان بودنتان را بر سر زبانها انداختهاید حتی یک تذکر حقوقی هم به اینها ندادهاید که «دهانت را اگر نبندی؛ حتی اگر کردمیهن محارب باشد و شکایت بکند قوه قضائیه دهانت را میبندد!!»
از حسن کردمیهن که مثلِ همهی حزب الله مظلوم؛ نه تنها رسانهای در اختیار ندارد و اساساً باید مظلومیت بکشد و تهمت به جان بخرد و … بلکه رسانهها هم در محیط امنیتی ایجاد شده جرأت نمیکنند به سراغش بیایند و از او هم لااقل یک سؤال بکنند که «تو چه کردهای که اینچنین مورد هجمه هستی؟»
به حسن روحانی که روزنامه ایرانِ دولتش هر یکشنبه در نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه، موضوع سفارت را سؤال میکند تا جوّ را در التهاب نگهدارد تا مبادا حواس مردم به وضعیت اقتصادی و اوضاع معیشتی و فرجامِ برجامها و فیشها و کیشها و تیشه هائی که بر پیکره نظام میخورد پرت شود!
از حسن کردمیهن که یک کانال دارد که احتمالِ خیلی زیاد بعد از همین چند جمله نقد – که متهم به انواع تهمت و تحلیل و تقریظ و حاشیه و… خواهد شد – شاید با یک دستور سرهنگانه! مسدود شود.
با عرض سلام واهداء ادب و احترام محضر حضرتعالی؛ ضروری می دانم نکاتی را در خصوصِ حادثه سفارت عربستان به استحضارتان برسانم، نکاتی که ماههاست به خاطر مصالح نظام که از خانه و خانواده و خاندانمان برایمان عزیزتر است بیان نکردم.
البته شما این مطالب را به طور کامل می دانید و لذا برای شما حکمِ تذکر دارد که «انّ الذکری تنفع المومنین» ولی برای اکثریتِ جامعهی ما که به خاطرِ شانتاژ رسانههای همسو با دولت؛ ماههاست شاهدِ ذبحِ حیثیتِ حزب الله هستند، شاید تازگی داشته باشد.
شما می دانید که بنده اساساً در روز حادثه کجا بودم و به چه کاری اشتغال داشتم
و
تمام نقش حسن کردمهین همین چند سطری است که مینویسم که شما بهتر از همه مطلعید: (البته این مطالب را عناصر نفوذیِ دشمن تقطیع کردهاند و بعضی را تقلید کردهاند و برخی را که اساساً در این موضوع نبوده و ربطی به سفارت نداشته ازجای دیگر آوردهاند و ناجوانمردانه به هم چسباندهاند و در گروههای مجازی دست به دست چرخاندهاند و افراد ساده دل هم که مثل همیشه احساس کردهاند که عجب کشف بزرگی کردهاند، بر آن پارافها زدهاند و تهمتهای جدید حواله امان کردهاند و … که قطعاً از دشمن غیر از این هم انتظاری نیست!!!)
«بعد از ظهر روز دوم ژانویه؛ بنده برای دقائقی به نِت دسترسی پیدا کردم و دیدم در گروههای مختلف، همه مشغولِ مباحثه هستند و در صوتی کمتر از ده ثانیه (چون بیش از آن اساساً فرصت نداشتم) به دوستانم گفتم: «چهارتا آدم با غیرت بلندشید یه کاری بکنید»
چند ساعت بعد دوباره به نِت دسترسی پیدا کردم و متوجه شدم بعضیها مصمم هستند که آن شب برای تجمع و ابراز انزجار به سفارت عربستان بروند (که صد البته کار بسیار درستی بود) لذا با توجه به تجربیات قبلی؛ به ایشان یادآوری کردم که حالا که میخواهید بروید آماده کتک خوردن باشید، چرا که قطعاً نیروی انتظامی بیشترین تدابیر را اندیشیده است و یگانهای امداد و ویژه و سایر ظرفیتهای انتظامی حتماً امشب با تجمع کنندگان برخورد جدی خواهند کرد لذا نوجوانها را با خود نبرید که آنها تحمل کتک خوردن را ندارند و ممکن است به نظام بدبین شوند اگر میخواهید بروید آماده کتک خوردن باشید و بدانید که شما با نیروی انتظامی جنگ ندارید و آنها باید وظائف خود را انجام بدهند و انجام خواهند داد
اگر کسی را گرفتند بروید با نیروی انتظامی صحبت کنید و رهایش کنید.
همین!!!
این تمام آن چیزی است که من قبل از وقوع حادثه گفتم و هیچ چیزدیگری وجود ندارد!
برای چند ساعت آنلاین نبودم و وقتی به زینبیه رسیدم و آنلاین شدم دیدم تصاویری از داخل سفارت و آتش سوزی و اینها، همراه با صوت هائی از بعضی افراد برایم ارسال شده که جان کلام همه اشان این بود که “ما شعارهایمان را دادهایم و میخواهیم برویم، ولی برخی از افراد میدانی تشویق به ماندن میکنند!! » و کلیپی که صدائی از بلندگوی آتش نشانی پخش میشد که به نیروهای انتظامی میگفت: «به هیچ وجه کسی را نزنید و …» برای من که این صحنهها را دیدم تنها چیزی که متبادر شد؛ اراده دولت و شخص حضرتعالی برای گوشمالی عربستان بود وگرنه با شناختی که من از شما داشتم میدانستم که اگر حسن روحانی نمیخواست؛ از چند کیلومتری به سفارت نمیشد نزدیک شد!!
و این همان چیزی است که برای همهی افرادی که آنجا بودند متبادر شد!!
و برای همین افراد وارد سفارت شدند
و لاغیر!!
اگر چه این تصاویر و صوتهای ارسالی برای من مربوط به یکساعت قبل از آنلاین شدنم بود و نمیدانستم اساساً هنوز هم ماجرا ادامه دارد یا تمام شده است (که بعدها همهی افراد گفتند که پیامهایتان دیر آمده بود و همه از سفارت بیرون آمده بودند و حتی آتش سوزی هم اطفاء شده بود و لذا پیامهای بنده فقط در یک مورد به درد خورد که ذیلاً عرض میکنم)
و اگر چه میدانستم که در آن هیاهو؛ حواس کسی به گوشیاش نیست با این حال احساس کردم حتماً افرادی هستند که دنبال دزدی و غارتِ مدارکِ موجود در سفارت می افتند و لذا پیام هائی گذاشتم در خصوصِ مدارک، با این محتوا که حالا که راه را باز کردهاند و میخواهند عربستان را گوشمالی بدهند، هرکاری میکنید بکنید، اما مدارکِ خارج شده از سفارت را برای جلوگیری از افتادن به دستِ عناصرِ نامطلوب به یکی ازدوستان برسانید که به پلیس ضد جاسوسی یا اطلاعات برساند » که همینطور هم شد و با عزم دوستان و پیگیریهای مجدانه و دلسوزانهی عزیزان، تمام مدارک، جمع آوری شده و از دست افراد گرفته شد و به نهادهای امنیتی تحویل شد.
همین و بس!
همین و دیگر هییییییچ!!!
شاید برای همگان جالب باشد و عجیب، ولی شما خوب می دانید که غیر از این چند جمله هیچ چیز دیگری نبوده و نیست!!
شاید همه بگویند که اینها که آمریت نیست و اینها که سازماندهی نیست و هزاران ابهامِ دیگری که البته آنان که این اتهامات را زدهاند باید پاسخ بدهند!
از میان 700 الی 800 نفر شرکت کننده در تجمع آن شب کمتر از 100 نفرشان بنده را میشناختند و ازاین تعداد کمتر از 30 نفرشان به داخل سفارت رفتند و از میانِ آنها کمتر از انگشتان یک دست؛ عمل خرابکارانه داشتهاند و مابقی به نیروی انتظامی کمک کردهاند و بعضی افراد را نجات دادهاند و آتش را خاموش کردهاند و دوربینها را جمع کردهاند و مدارک را از غارت دیگران مصون داشتهاند و …
و شما می دانید که اگر ما میخواستیم کار سازماندهی شدهای انجام دهیم حتماً جلساتی تشکیل میشد و مشورتهائی گرفته میشد و مجوزهائی اخذ میشد و … ضمن اینکه به جای چند ده نفر؛ چند هزار نفر در یک حرکت منسجم منظم تشکیلاتی قانونی حضور مییافتند!
… بله باید هم عجیب باشد که اگر حجمِ تمامِ مکالماتِ بنده «قبل از حدوثِ حادثه» (یعنی قبل از ورود به سفارت) به چند دقیقه نمیرسد؛ و اگر همان صوتهای کمتر از چند دقیقه هم؛ تماماً یکساعت بعد از پایانِ حادثه و خروج افراد و اطفاء حریق و … بوده است (و این یعنی نه تنها صوتها تقدم زمانی بر ورود نداشته بلکه اقتران زمانی هم نداشته است) پس چرا انقدر هیاهو شده است و چرا موضوع را به حزب الله و حزب الله را به تندروی و تندروها را به نظام چسباندهاند و…؟
ولی شما خوب میدانید که علتها و سببها و معاونتها و مباشرتها در واقعهی آن شب، اینگونه که تصویر کردهاند، نیست!!!
رئیس جمهور محترم؛
امروز بنده برای دفاع از خودم دست به قلم نشدهام چرا که شما خوب می دانید که اگر به عدالت رفتار شود و سیرِ قضائی پرونده طی شود – که انشالله همین گونه بوده است و همین گونه هم خواهد بود – و فشار از روی قوه قضائیه برداشته شود؛ اساساً این پرونده آمری ندارد و سازماندهی در کار نبوده است و لذا چند پیام بنده در میان صدها هزار پیامِ آن شب، آن هم با مضامینی که عرض کردم، نامش نه سازماندهی است و نه آمریت.
بله
امروز بنده برای دفاع از خودم نمینویسم که والله بالله تالله ما حتی از مرگ هم نمیهراسیم (و این را تاکنون به حول و قوه الهی درجبهه های مختلف ابتلاءات اثبات کردهایم)، چه رسد به زندان و تهمت و آبرو و … که والله بالله تالله مرگ در نزد فرزندان خمینی (ره)؛ احلی من العسل است و «لولا آلاجال الذی کتب الله علیهم لما استقرت ارواحهم فی اجسادهم طرفة عین شوقا الی القاء»
امروز که دست به قلم شدهام، دلم برای غیرت میسوزد! برای حمیت! برای غربت حزب الله! برای مظلومیت شیعه! برای استضعاف مسلمین! و می دانم شما هم دلتان برای اینها که گفتم عمیقاً میسوزد و اگر امروز دارید اینچنین میکنید، دارید اقتضای سیاست را میسنجید که اف بر این سیاستی که شما را از حزب الله جدا کند!
برادر عزیزم!
من دلم برای آنهایی میسوزد که اگر واقعاً و در طریق قضائی و بدونِ فشارهای متراکم در افکار عمومی و بر قوه قضائیه بررسی شوند جز غیرت از حرکتشان و بلکه از سراپای وجودشان فهمیده نمیشود!
من دلم برای جوانانی میسوزد که چندین سال است؛ چنبرهی ظلم سیاسی کاریِ برخی مسوولانِ نظام را تحمل کردهاند و در روزگاری که همین سیاسی کاریها بسیاری را از همه چیز دلزده کرده است؛ با اینحال اینچنین غیرتمند پای نظام و آرمانهایش ایستادهاند و از تمامِ دارائی خود، جوانیِ خود، خانوادهی خود، آبروی خود و حتی جان خود گذشتهاند و امروز و در مقابل چشمانِ اینهمه بی تفاوتی و اشرافی گری و دهن کجی و عداوتِ آنانی که میخواهند سر به تن نظام نباشد؛ مظلومانه و تنها به جرم اینکه نتوانستند ظلم و تعدیِ سعودیهای نجس را تحمل کنند به جوخهی محاکمهی حیثیتشان سپرده میشوند!
و دریغ از عدالت!!
نه در دستگاهِ قضا؛
که در اذهانِ قضاوت کننده عدهای از مردم که بمباران خبری معاندان، هفت ماه است به آنها القاء میکنند در این کشور یک مشت حزب اللهیِ تندروِ خودسرِ نفهم وجود دارد که هر از چندگاهی که دنبالِ دردسر میگردد، میریزد و جائی را میگیرد و بعد هم بدونِ محاکمه رها میشود و ….
بله!
دریغ از عدالت در افکار عمومی
که اگر در افکار عمومی، عدالت بر این پرونده سایه گستر شود؛ عوامل حقیقی حادثه و اسباب واقعی واقعه هویدا خواهد شد!
میپرسید عدالت چیست؟
توضیح میدهم:
شما که درس حقوق خواندهاید می دانید که عنصر معنوی یا همان قصد و نیت؛ مهمترین عامل در تشخیص عمل مجرمانه است و بسیاری از اشتغالات قاضی به تشخیص این عنصر میگذرد که ببیند، آیا متهم که فرضاً عنصر قانونی و مادی را دارد؛ آیا قصد و نیتِ انجام جرم راداشته یا نه؟ و وکلا، اساسیترین حمله اشان به فقدان قصد مجرمانهی موکلشان معطوف میشود که به دادگاه اثبات کنند، متهم نیتِ عمل مجرمانه نداشته است.
حالا ما از شما میپرسیم و شما عالمِ به این موضوع هستید که کدامیک از جوانانی که آن شب به سفارتِ عربستان آمدند در قصد و نیتشان، انجامِ جرم بوده است؟؟
کدامشان نیت و قصدشان به هم زدن امنیتِ کشور بوده است؟!؟!؟!؟
چرا به جوانان انقلابی تهمت میزنند؟؟
چرا به غیرتِ این بچهها انگِ مجرم بودن میچسبانند؟
چرا کسانی را که همیشه برای امنیتِ کشور هزینه شدهاند و هرکجا سخن از جان دادن بوده است؛ اینها به میدان آمدهاند و با خونِ اینها امنیت در کشور برقرار است را به اقدام علیه امنیت کشور متهم میکنند؟ …
اتفاقاً اینها برای امنیت کشور آمدند!
قصدشان امنیت کشور بود!
اجتماعشان امنیت کشور بود!
شعارهایشان امنیت کشور بود!
و مگر نه اینکه امنیت کشور در حمص و حلب و قطیف تأمین میشود؟ و مگر نه اینکه امنیت کشور در امنیت شیخ نمرها و شیخ عیسی قاسمها و شیخ زکزاکیهاست؟
و مگر نه اینکه ژاندارم رژِیم صهیونیستی و سگِ هارِ آمریکائیها که امروز امنیتِ کشور ما وتمام کشورهای همسایه را و بلکه امنیتِ همه مسلمین را تهدید میکند؛ همین آل سعود عیاش نجس العین است؟
پس این بچهها، شورشان، حرکت خودجوششان؛ عزم غیر دولتیشان، غیرت بی بخشنامهشان، جوشش بدون ابلاغیهشان و… فقط برای امنیت کشور بوده است!
برای نهی از منکر بوده است!
برای «کونوا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً» بوده است!
و وقتی قصد و نیت این چنین است مباشر فاقد قصد مجرمانه است و عدالت یعنی اینکه باید به غیرتش درود فرستاد و حمیتش را تحسین کرد
و
به دنبالِ اسبابِ مادی و معنویِ دیگر گشت!!
چه اسبابی؟
این حادثه دو سبب دارد که اقوی از مباشر است:
سبب اول که موجب و محرکِ اصلی حرکت بوده است دو جزء دارد:
جزء اول سبب اول، سالها رذالت سعودیهای نجس در کشتار وسیع مسلمین و هتک نوامیسِ کشورهای اسلامی و بی آبرو کردن اسلام در نگاههای جهانی و حمله به حرمهای معصومین در عراق و سوریه و ایجاد ناامنی در منطقه و جنگهای نیابتی و… که برای همهی مسلمین دردناک است؛ بعلاوه دشمنیهای بی حد و حصر با نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی و تحقیر ایران و ایرانی که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است و نفرتِ عمومی همهی مسلمین و بالاخص ایرانیان را به دنبال داشته است.
و
جزء دوم سبب اول دیپلماسیِ بسیار ضعیفِ دستگاه دیپلماسی در اعاده حیثیتِ مسلمین و مخصوصاً ایرانیان است!!
کدام روح آزادهای و کدام مسلمانی و کدام ایرانی قبول میکند که چند […] سعودی […] به دو نوجوان ایرانی که برای زیارت خانه خدا به سرزمین وحی رفتهاند و در اوج معنویت هستند؛ تجاوز کند؟؟
خشمی که از این جنایت در دلهای همه ایرانیان با هر سلیقه و از هر حزب و جناح و با هر زبان و آئین؛ بوجود آمد؛ از بین نرفته است.
و دستگاه دیپلماسیِ کشور اگر چند قدمِ دقیق و محکم با یک پوشش رسانهای مناسب – لااقل در داخل کشور- برمی داشت؛ شاید اندکی از این خشم را فرو می نشاند؛ که نکرد!!
کدام ایرانی میپذیرد که بیش از 400 حاجی بیگناه و مظلوم به فجیعترین شکل در حال مناسک منا؛ قتل عام شوند و کشور، حداقلهای مواضعِ عزتمندانه را نداشته باشد؟! اینها آنقدر وحشی هستند که بعد از کشتارِ منا، چندین روز مقاماتِ عیاشِشان، به ملتِ ایران فحاشی میکردند!!!!
و هیچ پاسخ درخوری داده نمیشد!!!
و اگر نهیب حیدری فرزند حیدر کرار رهبر عزیزمان نبود، جنازهها را هم غارت میکردند و وای اگر آن روز میرسید!!!
لیکن هیچ تحرک عزتمندانه ای از دستگاه دیپلماسی کشور دیده نشد که نشد!!
(طبقِ گزارشات، این گونه رفتارِ وحشیانه که از هیچ حیوانی سر نمیزند، در سالهای قبل هم، از […] سعودی مکرراً صادر شده است و لیکن در سکوتِ خبری و رسانهای و با بی عزتیِ تمام و تحقیر ملتِ ایران به اتمام رسیده است و اینها خشم متراکم شدهای است که آماده فوران است!!!)
دستگاه دیپلماسی که در خصوصِ عراق و سوریه و یمن و بحرین و اینها هم بسیار ضعیف بوده؛ در خصوص مسائل مربوط به ایران و ایرانی هم همینگونه بوده است و ملتی که میبیند به نوجوانانش توسط […] سعودی تجاوز میشود و حاجیانشان توسط […] سعودی قتل عام میشود و گوشهایشان پر است از فحاشیهای هر روزه مقامات عیاش نجس سعودی و در مقابل اینهمه توهین و تحقیر هیچ تحرک در خوری نمیبیند، آتش میشود زیر خاکستر که هر لحظه ممکن است فوران کند!!!
بسیاری از ملت غیور ایران از ادیانِ مختلف پس از واقعه سفارتِ عربستان با الفاظ و تعابیر مختلف؛ اعتراض میکردند که چرا ملتِ ایران در حادثهی منا و تجاوز به دو نوجوان و یمن و بحرین و سوریه و عراق و … این کار را نکرده است و فقط در خصوص شهادت شیخ نمر عکس العمل نشان داده است؟ چرا اینقدر دیر؟!؟!
مردم از این همه تحقیر به ستوه آمدهاند! مردم از این همه بی عزتی خسته شدهاند!
و لذا مقتضی حرکت خودجوش مردم موجود بوده است و آن مقتضی، جنایات آل سعود بعلاوه دیپلماسی ضعیفِ دستگاه دیپلماسی است.
بله!
مقتضی موجود است
و
مانع مفقود!!!
مانع چیست؟
مانع همان سبب دوم است!
آن دستگاهی که باید جلوی حادثه را میگرفت!
مردم درست آمدند و از روی خشم و غیرت انقلابی و به اقتضا آمدند ولی مانع وجود نداشت!!
نه اینکه وجود نداشت بلکه دستور عقب نشینی به مانع داده شد!!
وقتی نیروی انتظامی به وظیفه خود عمل نمیکند؛ یعنی مقتضی موجود است و مانع مفقود و لذا، اتفاق؛ بسیار طبیعی می افتد و جای هیچگونه تعجبی نیست!
چرا ازاین سبب مهم در این حادثه صرف نظر شده است؟
چرا میگویند با صرف نظر از عملکرد بسیارضعیف و غیرمسئولانهی نیروی انتظامی، این بچهها مجرم هستند؟!
یاللعجب!
مگر میتوان از سبب صرف نظر کرد؟
اینکار یعنی کوچک کردن نیروی انتظامی!
اینکاریعنی نیروی انتظامی ضعیف است! ترسوست! بی برنامه است!
و تمام اینها ظلم است به نیرویی که بخش معظمی از امنیت ما مدیون بی خوابیها و برنامه ریزیها و بی سر و سامانیهای این عزیزان است!
نخیر!
نیروی انتظامی، بزرگ است! مقتدر است! مردمی است! آقاست! دلسوز است! با برنامه است! و آن شب همه کار میتوانست بکند، ولی فرد یا افرادی از نیروی انتظامی تخلف کردند و اجازهی انجام وظیفه را به نیرو ندادند و باعث این خسارتها به کشور و اسلام و رنجش رهبری شدند!!
خب آنها را شناسایی و مجازات کنند!
اینکه کاری ندارد!
در تمام دنیا این کار را میکنند!
نظام را و مجموعههای فدائی نظامشان را به خاطر صلاح یک یا دونفر ذبح نمیکنند!
واضح است که نظام راضی به این کار نبود!
پس چرا کسی یا کسانی خودسری کردهاند و تصمیم به فرمان عقب نشینی نیروها گرفتهاند و آن را عملیاتی کردهاند؟
اینها متخلف هستند!
والسلام!
دیگر لازم نیست که حزب اللهیها را به خودسری و تندروی و اینها محکوم کنند؟!
چرا به حزب الله میپرند؟؟
چون باغیرت هستند؟؟
چون دیگر نتوانستند تحمل کنند بی عزتیها را؟؟
چون برای اعلامِ انزجار از روی غیرتشان حرکت کردند؟؟
برادرِ محترم!
اولاً دستگاه دیپلماسی را به خاطر بی عزت کردن ملت ایران محاکمه کنید که زمینه سازِ این خشمِ فروخفتهای شده است که در یک لحظه فوران کرده است!
و
ثانیاً فرد یا افرادی را از دستگاه انتظامی به خاطرِ عدم انجامِ وظیفه قانونیِ خود در حراست از سفارت دیگران – ولو نجس خانه کثیفی مثلِ سفارتِ آل یهود باشد – محاکمه کنید که چرا از هیچ توانِ میدانی خود اعم از یگان ویژه و امداد و … که همه در میدان حاضر و آماده بودهاند؛ استفاده نکرده است؟ چرا افراد را از قبل از تجمع دستگیر نکرده است؟ چرا دستور عقب نشینی داده است؟ چرا بعد از خروجِ افراد از سفارت کسی را دستگیر نکرده است؟ چرا و چرا و چرا؟؟؟
سبب معنویِ ماجرا دستگاه دیپلماسی است
و
سبب مادی آن افرادی از دستگاه انتظامی
برادر عزیز!
در سخنرانیِ خود فرمودید: «مردم منتظرند ببینند قوهی قضائیه با آمران و عاملانِ حادثهی سفارت که معلوم است چه کسانی هستند چه میکند؟»
دیدید که بعد از صحبت شما همهی ملت یکپارچه و در فضای مجازی و رسانهای یک حرف را زدند و آن هم اینکه «مردم منتظرند ببینند قوه مجریه با […] سعودی، چه میکند؟»
«مردم میخواهند افراد سیاسی کاری نداشته باشند و به عدالت حرف بزنند و مقاصد سیاسی سیاسیون، حق و حقیقت را پایمال نکند!»
«مردم میخواهند در کشور به جای تیکه پرانی و فرار رو به جلو؛ برادری بین مسئولان باشد»
«مردم میخواهند مسئولینشان در گفتار و رفتارشان، تقوی و خداترسی باشد»
«مردم میخواهند رفاه و امنیت داشته باشند»
«مردم میخواهند عزت و کرامت داشته باشند»
«مردم میخواهند با آرامش دینداری کنند و دعواهای سیاسی تمام شود»
«مردم از دورغ خسته شدهاند»
«مردم از شعار خسته شدهاند»
آقای روحانی! آقای رئیس جمهور!
این انقلاب حاصل زحماتِ نسل شماهاست و نتیجهی خونِ دل خوردنها و خون دادنهای هم کیشان و همرزمانِ نسل پیشین است!
نگذارید؛ سیاسی بازیها، جلوی حق و حقیقت را بگیرد و دورغ و تهمت و افتراء در رسانهها، فراگیر شود و افراد به خاطرِ متاعِ چند روزه دنیا به جانِ هم بیافتند و مردم هم که نظاره گرِ این دعواهای دنیائی هستند، از دین و دنیا، از هر دو دلزده و دلسرد شوند!
شما می دانید و مردمِ ما هم میدانند و لازم است همه دنیا بدانند که جوان مؤمن انقلابی اهلِ گردن فرازی نیست!
بچه هائی که در سوریه و عراق سینه جلوی داعش – که عصارهی همه کفر در عالم است و اسرائیل و آمریکا و غرب و شیطان در آن خلاصه شدهاند – سپر کردهاند برای این است که ناموسِ مسلمین و ناموسِ ایرانی در این کشور امنیت داشته باشد که اگر نبود خونِ پاک شهید همدانیها، امروز چه ها که بر سر زن و بچهی ایرانی در شهرها و روستاها نمیآمد که فکرِ آن هم آزار دهنده است!!
نعوذ بالله!
جوان مؤمن انقلابی اهل بی قانونی نیست!
اهل گردن کلفتی نیست!
خونش را میدهد تا دیگران امنیت داشته باشند!
از همسر و فرزند و پدر و مادر دل میکند تا همه کنارِ خانوادههایشان به راحتی دینداری کنند.
جوان مؤمن انقلابی اهل داد و بیداد و فریاد نیست!
آرام است و اهل سوز!
اهلِ هور!
اهلِ نی!
والله قسم که جوانان انقلابی مدافع حرم وقتی طعنههای بعضی مرفهین بی درد را در برخی رسانهها میشنوند، خشمگین نمیشوند، لبخند میزنند و برایشان دعا میکنند و حرفشان این است که ما جان میدهیم تا مرزهای انقلابِ اسلامی امنیت داشته باشد و حتی مخالفان ما امنیت داشته باشند و زن و فرزندِ طعنه زنندگان به ما، آسوده و آرام به زندگی خویش در پناه امنیت نظام اسلامی بپردازند و ایران و ایرانی دغدغهی امنیت در این دنیای نا امن نداشته باشند!
این بچهها تندرو نیستند.
این بچهها خودسر نیستند.
این بچهها فدائیاند، ولائیاند، غیور اند، انساناند، نوع دوستاند؛ وطن پرستاند، دیندارند؛ مؤمناند؛ انقلابیاند و …
بله!
این «صفات» شایستهی این بچههاست که چه بهتر به مسئولین دولت هم توصیه بفرمائید مثلِ بیانِ رهبر عزیزمان؛ با همین تعابیر این بچهها را خطاب کنند …
برادر عزیز!
اگر در این کشور وحدت کلمه باشد و شما و همهی ما در پناهِ حصن حصین ولایت فقیه باشیم و اگر شما و دولتتان مستظهر به حمایت فدائیان ولایت، جوانان مؤمن انقلابی باشید، مطمئن باشید که عزت و سربلندی برای این کشور به ارمغان خواهد آمد و دلِ امام زمان و نائبش، خرسند خواهد شد.
بیائید و بچههای انقلابی را که در سرتاسر این کشور در مجموعههای خوجوش مردمی و بسیج، همچون شجرهی طیبهای با فراوانی بسیار بالا مشغول مجاهدتهای شبانه روزی هستند، در آغوش بگیرید و تهدیدها را از سر نظامِ اسلامی با دست عنایتِ الهی و با قدرتِ این بچهها کنار بزنید و به دیگران دل نبندید و کاری کنید که جوانانِ کشور به شما به عنوانِ عادلترین، با تقوی ترین، دلسوزترین، مؤمنترین
و
مقتدرترین رئیس جمهور دنیا، افتخار کنند!
و این شدنی است! لازم است شما و همهی ملت، از خودمان شروع کنیم که «ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»
و
بگذارید مردم شروع این تغییر را در شما ببینند که «الناس علی دین ملوکهم».
از اطاله کلام عذرخواهم.
آرزو میکنم پس از سالها نوکری خالصانه در محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) و خادمی مخلصانه برای نائبش امام خامنهای (ارواحنا فداه) به فیض عظیم شهادت در جبهههای مبارزه با صهیونیستها و آل سعود نائل شوید.
و در پایان دو جملهای با پیر مرادمان مولایمان آقایمان امام خامنهای
اول اینکه:
آقاجان!
دراوج تهمتها و فشارها تنها چیزی که پناهگاهمان بود، خیره شدن به سیمای ملکوتیتان و اندیشه در صبر ایوبیتان بود
و
تنها کسی که با بصیرت تامه، حملهی ناجوانمردانه به جوانان انقلابی را تشخیص داد و در فضای عمومی از آبروی خود خرج کرد و از انگیزههای آنان حمایت کرد، شما بودید!
حتی یک نفر، تاکید میکنم که حتی یکنفر از صاحبان تریبون و رسانه، غیر از شما، در فضای عمومی اینکار را نکرد!
و دوم اینکه:
این سرباز بی خاصیت و نالایق و به دردنخور شما، با تمام اخلاص و از ژرفنای دل عرض میکنم که اگر قصور یا تقصیر یا افراط یا تفریط از جانب بنده یا مباشرین یا مسببین یا هرکسی که در این تحلیل ممکن است از قلم افتاده باشد، و عندالله معلوم است، اگر سر زده است، بنده از طرف همهی این افراد از مولایمان عذرخواهی میکنم!
مولای ما
این بچهها تحمل رنجش شما را در هیچ موضوعی به هیچوجه نداشته و ندارند، چه رسد به اینکه برخیشان اینگونه تصور کنند که شما از ایشان رنجیدهاید!!
پناه بر خدا!
خدا عمر بی ارزش مرا بگیرد و ثانیهای به عمر با برکتتان بیافزاید!
آقا جانم، عزیز دلم، فدایت شوم،
مطمئن باشید این فرزندانتان، پای این انقلاب ایستادهاند و به فضل الهی کشور را در عرصههای مختلف آباد خواهند کرد و لبخند رضایت را بر لبانتان خواهند نشاند
که ما رجای واثق داریم که پرچم به دست شما به دستان اماممان خواهد رسید
انشالله
حسبناالله ونعم الوکیل
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
95/5/5
نوکر ناچیز و ناقابل آستان
علی بن موسی الرضا (ع)
حسن
انتهای پیام
سلام
لینک کانال حسن کردمیهن رو میخواستم
كلي صغرا كبرا چيده كه چي بشه؟؟؟ بگه كار من نبوده بقيه رو بگيريد پدرشونو در بياريد؟؟!!
با اجازه از تمام انقلابیون و دلسوزان واقعی انقلاب و امام و رهبری علیرغم این همه اسمان ریسمان بافتنها (ک بسیاری از این ادعاها پاسخ های حقوقی و قانونی دارد) تنها پاسخ لازمه ب ایشان : عبادی الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالو “سلاما”……
وقتی پلیس دیپلماتیک عرضه ندارد در برابر عده ای معلوم الحال غیرمسلح در اقدامی از قبل معلوم در زمانی از قبل معلوم مقابله کند، حکم وزیر کشور چیست؟!
آقای کردمیهن
من هم مثل شما وقت نداشتم تا بیش از نیمی از نامه تان را بخوانم.مردم هم وقت ندارند.پس بابت وقتت سر کسی منتی نیست.
گفتی چهارتا با غیرت بروند کاری بکنندبعد گفتی بروید کتک میخورید؟مگر قرار بود چه کاری بکنند؟مگر اعتراض کتک خوردن دارد؟بچه حزب اللهی ها باید ابرو داری میکردید و میرفتید آنجا تجمع آرام برگزار میکردید و با پلیس صد البته کارنابلدمان همکاری میکردید. شما مسوولیت پذیر نیستید.شما رفتارتان شبیه بچه های لوس است. این را همه میدانند.
اینجور که پیداست طبق معمول داره جای متهم و شاکی عوض میشه و احتمالا چند وقت دیگه روحانی بعنوان آمر این واقعه به دادگاه بره !!!!!
آقاي كرد ميهن ، بنده مطمئن هستم كه اگه فرصت پيدا كنيد شماها بدتر از داعش ميشويد ضمنا مگه كشور فاقد رهبري است كه شماها داغتر از آش شده ايد .
البته داعش به خیلی از بی غیرتهایی که حتی اگر به نامستون هم تعرض شود منتظرید تا کسی امری کند شاید یه تکونی بخودتون بدید شرفش بیشتره
دم همه ی کسانی که غیرتون بجوش اومد ولی راه رو اشتباه رفتن گرم صد البته به امثال شما شرف دارن که نظاره گر هستند و فقط تو فضای مجازی بلدن حرافی کنن!
سلام خدمت برادران وخواهران گرامی.کامنت هایی که دوستان درخصوص نامه ی شیخ حسن نوشته بودن ومطالعه کردم.
بنده هم اون شب درمقابل سفارت حضورداشتم ولی نه برای تخریب رفته بودم ونه پایمال کردن امنیت ملی.
فقط ازاینکه شنیدم بناست تجنعی صورت بگیره رفتم،چون واقعاخونم به جوش آمده بودومیخواستم بااین کارحداقل اعتراضی کرده باشم.
چیزی که بنده به عنوان شاهدعینی دیدم دقیقاهمینطوربودکه ایشون داخل نامه گفتن.
اوایل یه مقدارنیروی انتظامی به صورت منظم ومرتب جلوگیری میکرد،ولی بعدازگذشت چنددقیقه تمامی نیروهاعقب رفتند.
چیزی که من به عینه بااون مواجه شدم این بودگه اینقدرمردم خشمگین وعصبانی بودندکه دروشکستندوبه یکباره به داخل هجوم بردند.
کسی هم بانیت پایمال کردن امنیت ملی واینجورحرفااینکارونکرد،چه درست،چه غلط.
برادرانی که تصورمیکنندبایدبنشینیم تازمانی که حضرت آقادستوربه کاری بدهندوبعدحرکت کنیم وسوق میدم به تاریخ و زمانی که یک شخصی به پیامبراهانت میکردوتمسخرمیکردومطالعه بفرمایند.
ماتوزیارت عاشورامیخونیم(انی سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم) این همه عداوت ودشمنی راجع به یک نوکراهل بیت ونمیفهمم.
سلام اقای محترم-لطفا صلوات شعبانیه را بدقت بخوانید انجا ک مانیفست پیروان ولایت را ب خوبی بیان و ترسیم مینماید: المتقدم لهم مارق …..والازم لهم لاحق-ارادتمند
سلام
عجیب حکایتیست
اینهمه مظلومیت ؟
من رو بگو چه دیدگاه بدی نسبت به شما داشتم آقای کردمیهن
انشاالله که دادگاه حقایق رو کشف می کنه
موفق باشید آقای کردمیهن
خدا با مظلومینه
دم همه جوونای انقلابی گرم،خدا ایشاا.. شر این دولت رو از سرتون کم کنه
طیب الله انفسکم
کاش آنهایی که انقدر دنبال موش دووندن هستن سابقه ی شما رو هم میدیدند و پیروی های شما از ولایت رو در نقد هاشان به کار میبردند
بینی وبین الله یک بارمتن نامه ی بالاروبدون هیچ ذهنیتی مطالعه بفرماییدبعدنظربدید.
(و اگر لازم بود ۲۵ سال دیگر هم، استخوان در گلو و خار در چشم، دهان میبست و دم نمیزد.) تو شرمت نمیشه کرد میهن که خودت رو با علت خلقت دو عالم قیاس میکنی!؟ توهم زدی که مردم نمی فهمن!؟ 25 سال صبر و سکوت غالب کل غالب امام علی بن ابیطالب را برای خودت مثال زده ای و چه مثال مع الفارقی! همین اول خزعبلاتت رو که دیدم، چندشم شد و حیفم آمد و گناه دانستم که وقتم را مصروف مابقی اراجیفت بکنم، که اگر مردی در وادی قضای این مملکت بود، بخاطر همین توهین و اهانت بی شرمانه ات به آن یگانه خلقت بایستی به صلابه ات میکشاند! افسوس!!
برادرعزیزاگرشماتصورمیکنیدکه شیعه نه بلکه مسلمان هستیدبااین طرزتفکروعقیده سخت دراشتباهید.
چیزی که من ازدین اسلام برداشت کردم این بوده که امام صادق علیه السلام تومسجدخداباکسانی که اصلاخداراقبول نداشتندوحرف های تندی هم میزدند،مینشستندوباروی بازمباحثه میکردند.
به گفته ی خودتون شماحتی کل نامه رومطالعه نکردید،چجوری وبه سبک کدوم یک ازبزرگان قضاوت میکنید؟
آیاشما نسبت به این بنده خداشناختی دارید؟
1سوال همیشه ذهن من ومشغول کرده اینکه:توآیه ی قرآن اومده که پیامبرالگوبرای بشریته یعنی مابایدطبق سبک وسیاق اهل بیت زندگی کنیم.پس اگرمن کمترین زندگی خودم روباذوات مقدسه مقایسه نکنم بایدبامعاویه هاویزیدهامقایسه کنم؟
فقط باید به شما و ان شخص مورد نظر سخن ابن حزم اندلسی را یاد اوری کرد اصناف حمق اکثر من اصناف التمر
سرباز گرامي، دوست عزيز، به کسي که از اساس تفکر و انديشه اش اشتباه است و جايگاه خودش را نمي داند، چه بايد گفت!؟ ضمنا” گر مسلماني از اين است که اينها دارند، واي اگر از پس از امروز بود فردائي. قدر مسلم اينکه نه تنها خود را مسلمان که نه، شيعه اي که اينها مدعي آن هستند، نميدانم که از آن گريزانم. ضمنا” عزيز دل برادر، قياس که مسلما” نبايستي بکني! قطعا” آن بقول شما ذوات مقدسه، الگو هستند براي اعمالمان، اما اينکه عملکرد خودمان را چون عملکرد آنان بدانيم، و چون علي (ع) بگوئيم سلوني قبل ان تفقدوني، مسلما” صحيح نيست.
مگر مملکت رهبر ندارد که در سفارت را بصورت قانونی ببندد که ادم افراطی به ظاهر حزب الهی همچون شما دستور حمله صادر میکند که از مصادیق اقدام علیه امنیت ملی میباشد
مگر مملکت رهبر ندارد پس رییس جمهور برای چه؟
مگر مملکت رهبر ندارد پس قوه قضاییه برای چه؟
مگر مملکت رهبر ندارد پس مجلس برای چ
حسن کردمیهن…واقعا مرد خداست. مرد عمل . خدا اینجور آدم هارو برای حضرت آقا نگهداره
سلام
آقا نفرمودند جذب حداکثری ودفع حداقلی ، چرا نمیخواهید بفهمید که اشتباه برا همه امکان داره نباید اینقد نامردگونه سو استفاده کرد برا حمله به خودی …. سرتون میاداااااااا
،انصافا کردمیهن از دور اخه ولی از نزدیک خیلی خیلی مرده و باصفاست وافکار ناب داره
نمیگید چرا اینهمه آدم جذبش شدن واینهمه مسولین بهش توجه دارند برا چی هست؟؟؟
نکنه میخواید بگید سحر و جادو میکنه…..خخخخخ
حیا کنم از این همه تند و بد نگاه کردن به همدیگه
من بسیجی گاها در مقابل وحدت سر کوچه ای ها وتفرقه خودی ها نمیدونم به کجا پناه ببرم…
راستی کفته امیرالمومنینه(ع) که فاصله حق و باطل 4 انگشت هست…
بین دیدن وشنیدن….
والسلام
سلام
این آقا خیال می کند که خودش مصداق مومن واقعی است و هر چه می گوید حق است.ولی با خواندن نامه اش که بوی تهدید و ارعاب دارد و دارد حکم صادر می کند متوجه می شویم که دچار افراطی گری خطرناکی می باشد و باید از این رویه ی خود دست بردارد و توبه کند. این چنین افراد ظاهرالصلاح هستند که میدان را برای دین گریزی جامعه باز می گذارند.اگر تو واقعن انقلابی هستی باید دست از خودسرانه عمل کردن دست برداری و بهانه به دست دشمنان ایران و انقلاب ندهی.ولی متاسفانه با پای فشاری بر خودسری و یکجانبه گرایی آب به آسیاب دشمنان می ریزی .اصلا حمله به سفارت هر کشوری اقدامی نابخردانه و غیر منطقی است و باعث می شود که کشور ما در انظار جهانیان ناامن جلوه داده شود.واین آب به آسیاب دشمن ریختن را شما و امثال شما در کشور ما باب کردید. من باب مثال حمله به سفارت انگلستان و آتش زدن اتومبیل ها و تابلوها و فر ش های داخل سفارت بسیار عمل زشتی بود.و باعث شد آبروی ما در نزد جهانیان برود .تازه دولت انگلیس تا قران آخر خسارتش را از دولت ما گرفت و این ضرو زیان متوجه حمله کنندگان به سفارت یک کشوری است که کارمندانش در خاک ایران مستقرند و باید امنیت جانی و مالی آنها به وسیله ی دولت جمهوری اسلامی ایران تامین شود.آری شما و سایر حمله کنندگان به سفارت در واقع به قانون دهن کجی کرده اید و می کنید.وای بر شما .چرا تعقل و تدبر و تفکر پیشه نمی کنید. چرا این سخن زیبای پیامبر رحمت و صلح و رهایی یعنی حضرت ختمی مرتبت محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم را آویزه ی گوش خود قرا ر نمی دهید که ثواب یک ساعت اندیشه و تفکر بیشتر از ثواب یک سال عبادت می باشد؟
آقای کردمیهن و هم فکران محترم ایشان شما که متشرعید سفارت یک کشور ملک آن محسوب میشود . از طرف دیگر امنیت آن توسط کشور میزبان تضمین شده است . و این جزو عقود میباشد . و شما با این عملتان موجب ایراد اتهام پیمان شکنی (و تجاوز به حقوق وتخریب و غارت اموال و..) به مردم و مسئولین یک کشور اسلامی (ایران) شده اید. وباعث سوء استفاده دشمنان در جلب همکاری اکثریت کشورهای مسلمان و اتحاد آنان در تخطئه و محکومیت ایران شده اید . آیا اینکار خیانت نیست . برادر عزیز اگر غیرت دینی و ملی داری در همان سوریه سر داعشی ها و حامیانش (دولت سعودی )خالی کن , اگرواقعا پیرو رهبر هستی و مخلص و بی ادعا