خرید تور تابستان

بعد از مجلس ختم برجام | محمد مهاجری

محمد مهاجري طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: مخالفان برجام آن را مایه خفت و ذلت کشور می‌دانند و به عاملان آن ناسزا می‌گویند. موافقانش نیز آن را فرصتی طلایی برای ایران می‌نامند که مملکت را از جنگ نجات داد و اگر برخی موانع پیش نمی‌آمد الان تحریم‌ها رفع شده و اوضاع این‌گونه که هست، نمی‌بود. به‌ نظر می‌رسد اکنون، خوب و بد بودن برجام محل منازعه نیست؛ با اینکه دولت سیزدهم جا پای دولت قبل گذاشته تا همان برجام 1395 دوباره احیا شود، طرف‌های غربی زیاده‌خواه‌تر شده‌اند و در واقع، نان را به نرخ روز می‌خواهند. ادبیات‌شان هم تند شده و گاه به زبان تهدید سخن می‌گویند. حدود نُه ماه مذاکره هم بدون هیچ نتیجه‌ای پایان یافته. بعد از هر دور گفت‌وگو، طرفین یک‌سری جمله‌های کلیشه‌ای و تکراری روانه رسانه‌ها می‌کنند که دیگر هیچ احساسی را برنمی‌انگیزد. باید بپذیریم برجام با دولت فعلی و تیم مذاکره‌کننده کنونی به بن‌بست کامل رسیده و احیاشدنی نیست. ادامه مذاکرات هم وقت تلف‌کردن است و چاره‌ای جز پایان‌دادن به این بازی که کم‌کم دارد خنده‌دار می‌شود، نیست. پس چه باید کرد؟ آیا باید تداوم تحریم‌ها و مشکلات ناشی از آن را پذیرفت؟ و به طرف‌های غربی، پاسخ قاطع داد؟ به‌ نظر می‌آید پاسخ این سوال مثبت است. در باب تحریم‌ها، دولت کنونی (از زمان تبلیغات انتخاباتی آقای ريیسی) تاکید داشته و دارد که اقتصاد کشور را به برجام گره نمی‌زند و نتیجه‌اش همین گزارش‌هایی است که در رسانه‌های دولتی منتشر می‌شود و نشان از آن دارد که رشد اقتصادی روز به‌ روز بیشتر می‌شود، نقدینگی کاهش می‌یابد، تورم پایین می‌آید، صادرات نفت افزون می‌گردد و پولش هم کاملا قابل‌وصول است. خُب. در چنین شرایط مطلوبی کدام دولتمرد عاقلی چشم به ادامه مذاکرات دارد؟ همین چند ماه اتلاف وقت و هزینه برای مذاکرات وین و قطر هم فرصت‌سوزی بوده است. پس راه باقیمانده همین است که گهگاه مقامات دولت و رسانه‌هایش چنین می‌گویند: نگاه به شرق و همسایگان.

در مقام عمل هم، گویا در صادرات نفت به چینی‌ها (و تا حدی هند) دل بسته‌ایم و در تامین برخی محصولات کشاوری به روسیه. همسایگان نیز با اینکه فقط شش درصد از اقتصاد جهان مال آنهاست، شرکای تجاری خوبی هستند و… در چنین شرایطی دولت ناگزیر از اتخاذ یک تصمیم و تدوین یک راهبرد است که تکلیف خود را به‌طور کامل و برای یکبار با برجام روشن کند و از قایم‌باشک‌بازی دست بردارد. رفتار دوگانه فعلی، جامعه و حتی رای‌دهندگان به آقای رييسی را دچار سردرگمی می‌کند و از طرفی مسوولان را دچار «چه کنم چه کنم» می‌سازد. اما روشن‌شدن این موضوع، مملکت را یک‌دله می‌کند و انتظارات شهروندان را هم تعدیل می‌سازد. نتیجه اینکه پس از مدتی ساختارهای تازه‌ای در اقتصاد و روابط خارجی ایجاد می‌شود که نقشه راه مدون و آینده‌داری را ترسیم می‌نماید. حتی اگر بعدها روشن شود که این روش نادرست بوده از وضعیت دوگانه و بلاتکلیف فعلی بهتر است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا