پاسخ منتظری به نامهی کروبی، امام جمارانی و روحانی
«مجتبی لطفی»، از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری در ایمیل ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
اشاره: اخیراً و در پی انتشار فایل صوتی جلسهی مرحوم آیت الله منتطری با متصدیان اجرای حکم امام خمینی در قبال زندانیان گروهکی که در حال سپری کردن محکومیت خویش در زندان بودند نامهی مورخهی 29/11/67 آقایان مهدی کروبی، امام جمارانی و سیدحمید روحانی خطاب به فقیه عالیقدر در سایت انصاف نیوز بازنشر داده شده است [لینک]. با توجه با این که مرحوم آیت الله منتظری در تاریخ 1/12/67 طی نامهای خطاب به نویسندگان فوق به نامهی آنان پاسخ و مواردی که ذکر کردهاند را تکذیب کردهاند پاسخ ایشان نیز برای رعایت انصاف، میبایستی در همین سایت منتشر شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرات حجج اسلام آقایان مهدی کروبی و امام جمارانی و سید حمید روحانی دامت افاضاتهم
پس از سلام و تحیت نامهی مورخهی 29 /11 /67 شما آقایان محترم واصل شد. ضمن تشکر از توجه شما نسبت به اینجانب ناچارم تأسف عمیق خود را ابراز دارم که چرا سه نفر از بزرگانی که متصدی امور مهمی در کشور میباشند و مخصوصاً مسوول و متصدی حفظ ارزشهای تاریخی انقلاب و کشور، این مقدار از مسائل و واقعیات بی اطلاع باشند که منشأ قضاوتشان بافتهها و نقلیات شایعهسازان مغرض و حدسیات افراد بیاطلاع به اصطلاح اطلاعاتی باشد، به نحوی که در یک نامه چندین تهمت و دروغ واضح وجود داشته باشد. و تعجب من از این است که آقایان انتظار دارند من درک و فهم خود را کنار بگذارم و تسلیم جوسازیها شوم، خداوند همهی ما را از خطاها و لغزشها و اشتباهات حفظ فرماید. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
1/12/67 – حسینعلی منتظری (خاطرات آیت الله منتظری، ج 2، ص 1261)
چند نکته:
1. همان گونه که مرحوم استاد در نامهی خویش مرقوم فرمودند نامهی نویسندگان مذکور [لینک] حاوی نسبتها و تحلیلهایی است که آیت الله منتظری آنها را تهمت و دروغی بیش نمیدانند که منشأ آن بافتهها و نقلیات شایعه سازان و حدسیات افراد بی اطلاع است. آنچه که آیت الله منتظری به آن تصریح کردند از آن جهت صحیح میباشد که در متن نامهی مذکور هیچ دلیل و مستندی بر اتهامات ذکر شده وجود ندارد که از باب اتفاق میتوان از آقایان کروبی و امام جمارانی در بارهی شرایطی که تحت آن، این نامه را امضا کردند و هم چنین نویسندهی آن، پرسشها نمود و در بارهی این نامه تحلیلها ارائه داد. مرحوم آیت الله منتظری در آن برهه از زمان در بایکوت خبری به سر میبردند اما نامهی آقایان مذکور در برخی رسانههای خاص از جمله بولتنهای خبری منتشر شد، پس از انتشار این نامه به خوبی در خاطر دارم که مرحوم استاد قبل از آغاز درس خارج فقه، در بارهی این نامه و دیگر شایعات منتشر شده در سطح جامعه، هنگامی که دستشان از شدت ناراحتی ارتعاش داشت با حالتی خاص میفرمود: “به مقدسات عالم قسم! آنچه که در این نامه مطرح شده واقعیت ندارد”. تا آن زمان آیت الله منتظری پاسخی که به سه امضا کنندهی فوق نوشته بودند را منتشر نکردند اما پس از انتشار آن نامه، با توضیح زیر به نشر پاسخ خویش اقدام کردند:
باسمه تعالی
نامهی فوق در تاریخ فوق به عنوان جواب نامهی آقایان نوشته شد ولی پس از مشورت از باب: “امت الباطل بترک ذکره ” فرستاده نشد، ولی چون آقایان نامهی خود را که متضمن اکاذیبی است در بولتنهای خبری چاپ کردهاند لازم شد به عنوان دفاع از خود اجمالاً فرستاده و نشر شود. والسلام علی من اتبع الهدی 25 /1/68 – حسینعلی منتظری (رک: همان)
2. در نامهی مذکور ادعا شده که مرحوم امام از همان دورانی که در نجف بودند روی سید مهدی هاشمی حساس بوده به این دلیل که “حتی به برادران روحانی نجف، اجازهی تحصن و اعتصاب برای نجات جان او را نداد” (نقل شده از نامهی سه نفر مذکور)، و از آیت الله منتظری خواستهاند از دو نفر، دیدگاه قدیمی امام در بارهی سید مهدی هاشمی را پرسش نماید؛ که یکی آقای انصاری و دیگری آقای سید حمید روحانی است. در بارهی آقای سید حمید روحانی که خود جزو مدعیان است چگونه میتوان به او مراجعه نمود و او چگونه میتواند سندی برای مراجعه باشد؟! آیا تاریخ گوییها و مواضع امروزین وی در بارهی آقای کروبی و آقای هاشمی رفسنجانی و روحانی هم مورد تأیید است؟! اما در بارهی آقای انصاری نجف آبادی؛ ایشان از مبارزین بود و پس از آزادی از زندان اصفهان، به نجف رفت و به حلقهی انقلابیون پیوست. رفاقت وی با مرحوم آقا مصطفی خمینی باعث شد تا آقا مصطفی از او بخواهد برای فرزندش سید حسین درس بگوید. آقای انصاری پس از انقلاب یکی از نمایندگان آیت الله منتظری در زندانها بود که با نام مستعار ناصری، به طور سر زده به زندانها سر کشی کرده و گزارشات و نامههای زندانیان را به فقیه عالیقدر منتقل میکرد. روزی مرحوم آقای انصاری (که فامیل قبلی ایشان خدادادای بود) را در دفتر آیت الله منتظری دیده و از ایشان خواستم آنچه را که آقای سید حمید روحانی میگوید، توضیح دهد. ایشان با صراحت گزارش سید حمید روحانی را رد کرد و با قلم خویش نوشت: پس از سفر به نجف، روزی جمعی از انقلابیون قصد داشتند به فرانسه رفته در کلیسای سنت مری برای آزادی جمعی از محبوسین تحصن نمایند که من از امام برای رفتن اجازه گرفتم که ایشان فقط فرمودند: شما این جا بمانید و لازم نیست بروید و آنچه که آقای روحانی میگوید مطرح نشد.
3. در نامهی آقایان فوق خطاب به آیت الله منتظری آمده است: “آیا این اشرف خانم صبیه جنابعالی نیست که … عکس امام را در برابر چشمان شما از دیوار میکند؟!” روزی از خانم اشرف منتظری در این باره سؤال کردم که با خاطرهای پاسخ مرا دادند: «همزمان با به تکلیف رسیدن دختر برادر شهیدم محمد، در منزل شهید جشن تکلیفی با حضور برخی از اقوام برگزار شده بود و من در حال پذیرایی از مهمانان بودم که اطلاع دادند پدرم پیغام داده به فلانی بگویید آب در دست دارد زمین گذاشته نزد من بیاید. سراسیمه نزد ایشان رفتم. با حالت خاصی پرسیدند: دخترم شما عکس امام را از دیوار خانهتان کندهاید؟! من در جواب عرض کردم: نه آقا! چرا باید چنین کاری بکنم؟! من از شما خواهش میکنم همین آلان تشریف بیاورید به خانهی ما، همان عکس بزرگ قاب گرفته از امام که از اول انقلاب به دیوار خانه زده بودیدم سر جایش هست و کسی جرأت دست زدن به آن را ندارد. شما از این خلاف گوییها مکدر نشوید». سپس آقایان کروبی، امام جمارانی و سید حمید روحانی نوشتهاند: راستی اگر روزی این ملت با خبر شود که در بیت شما نسبت به عکس امام چه جسارتی شده است می دانید با آن بیت چه خواهند کرد؟!
انتهای پیام
اميدوارم اگر قيامتي و حساب و کتابي هست، اين گونه موارد بصورت عامي و علني و در پيش چشمان مردم به ويژه ايرانيان، طرح و مطرح شوند!