عزاداری برای امام حسین (ع) کنش تودهها در برابر ساختار قدرت بوده است
دینداری امکان رشد و تکامل اخلاقی را فراهم میآورد و با داشتن اعتقاد دینی فرق میکند و شواهد تاریخی نشان میدهد تاکید بر داشتن اعتقاد، میتواند زمینه بیعدالتی، خشونت، و طرد را فراهم کند. دشمنان امام حسین(ع) افراد معتقدی بودند، اما یزید گفت خروج حسین بر حاکم با اصل اعتقادی ما در تضاد است و افراد هم در دفاع از همین عقیده با امام جنگیدند و اگر جامعه کوفه و شام؛ به جای اعتقادگرا، یک جامعه دینی و ایمانی بود، یزید نمیتوانست فجایع را توجیه کند.
دکتر مهراب صادق نیا در اولین نشست از برنامههای عاشورا و امروز ما، عمده گفتمانهای تحلیل و تبیین عاشورا در طول تاریخ را متاثر از شرایط عصر تحلیلگران خواند و افزود: در دورهای طولانی، عاشورا یک رخداد صرفا تاریخی بود؛ در دوران آل بویه و صفویه و قاجاریه تفسیر تسکین دهنده و عزاگونه از عاشورا وجود داشت. در دهههای چهل و پنجاه، تفسیر انقلابی و ایدئولوژیک از عاشورا ارائه شد و در دهه شصت، عاشورا هم الگو و هم تسکین دهنده جامعه درگیر جنگ بود.
به گزارش انصاف نیوز، وی افزود: بنابراین عمدتا به جای آنکه عاشورا یک پیامبر و پیام دهنده به جامعه باشد، براساس نیاز جامعه و تحلیلگران، از آن به عنوان یک ظرفیت و رویداد درس آموز استفاده شده تا ببینیم چه شرایطی داریم و چگونه میتوانیم از این کانون معنابخش برای مواجهه با آنچه در اطرافمان میگذرد استفاده کنیم. البته در تمام خوانشها ظالمانی بر گروهی مظلوم ستم کرده اند و عزاداری برای امام حسین(ع) کنش تودهها در برابر ساختار قدرت بوده و این انحراف بزرگی است که تصور شود عزاداری امام حسین مطالبه ساختار قدرت از تودههاست.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، با اشاره به تفکیک میان دینداری و عقیده گرایی گفت: البته ما با عقیده مخالف نیستیم، اما با نشاندن آن به جای ایمان مخالفیم. باید ابتدا به تفاوت ایمان و عقیده توجه کرد؛ ایمان یک کیفیت نفسانی و درونی و تجربه معنوی است که وقتی توسط فرد مومن روایت و بیان میشود و به مقایسه بین تجربیات افراد میپردازد، وارد حوزه عقیده میشود. در واقع عقیده و ابراز عقیده، روایتگر و نشان دهنده ایمان و تجربه دینی است.
به گفته صادق نیا، مکاتب اعتقادی در اسلام از قرن دوم و سوم پدید آمدند و معلول بیان و گفتگو درباره تجربیات دینی گروههای مختلف هستند و از این نقطه اعتقادگرایی در کنار دینداری شکل میگیرد.
وی ادامه داد: ایمان بخش مهمی از دین است، اما اعتقادات بخشی از دین نیستند، بلکه روایت و تفسیر ما از تجربه دینداری است و به همین دلیل ایمان و اعتقاد با هم متفاوتند. دین مجموعه ای از اخبار و دستورات است. دینداران باید به اخبار و گزارههای خبری دینی ایمان داشته باشند، نه اعتقاد؛ و به دستورات عمل کنند. ماهیت دین، ایمان و عمل است، نه اعتقاد. ایمان و عمل تاثیر درونی و بیرونی دارد، اما اعتقاد لزوما تاثیری ندارد.
این پژوهشگر دینی توضیح داد: ما به خوبی راستگویی و بد بودن دروغگویی اعتقاد داریم، اما دروغ میگوییم! ما به خدا اعتقاد داریم، اما این اعتقاد در رفتار ما چه اثری دارد؟ مثل پزشکی که درباره مضرات سیگار و فست فود به درستی سخن میگوید، اما خودش به اعتقادش بی اعتناست.
دکتر صادق نیا در ادامه تفاوتهای ایمان و اعتقاد را این گونه برشمرد: ایمان ماهیتی گرم دارد و به مومنان احساس امنیت و اعتماد میدهد، اما اعتقاد ماهیتی سرد دارد.ایمان از ما مراقبت میکند، اما ما باید از اعتقاد مراقبت کنیم و برای تبلیغ آن بودجه و امکانات اختصاص دهیم.اعتقاد خصلت خودتحمیلی دارد و خود را به دیگران تحمیل میکند و خود را برحق میداند؛ اما ایمان بیمناکی میآورد و احتیاط و تواضع و نرمی میآورد. مومنان نگران رستگاری خود هستند، اما اعتقاد جسارت و سختی و اطمینان و خودبرتربینی نسبت به دیگر اعتقادات ایجاد میکند. مومنان بیش از آنکه متوجه قضاوت درباره دیگران باشند، مراقب رفتار و اخلاق و درون و برون خود هستند، اما معتقدان به زندگی و سعادت و شقاوت دیگران میپردازند و در پی مطیع کردن و همراه کردن عقاید دیگران با خود هستند.
وی با اشاره به یک بیان مشهور که «در پی اثبات حقانیت مسیحیت نباشید، بلکه نشان دهید خودتان مسیحی هستید.» گفت: در اینکه اسلام و اهل بیت ویژگیهای درخشانی دارند، سخنی نیست؛ سوال اینجاست که نسبت رفتار ما با اسلام و اهل بیت چیست؟
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در ادامه گفت: ایمان و دینداری مرز و شکاف ایجاد نمی کند، اما اعتقادات ایجاد مرز و جدایی میکند. دینداران میتوانند در خیر عمومی جامعه متکثر سهیم شوند و با دیگران تعامل میکنند، اما اعتقادگرایان چون خود را حق مطلق و همه دیگران را باطل میدانند، با دیگر عقاید حاضر به مشارکت نیستند. گاهی اعتقاد گروی به نقض خودش منجر میشود؛ در سنت یهود چنین مطلبی هست که دانیال از قول خدا به یهودیان میگوید: من از عبادات شما بیزارم چون ایمان در قلب شما رسوخ نکرده و در رفتار شما صداقت، انصاف و مهربانی دیده نمی شود.
صادق نیا ادامه داد: اگر به اسم دین؛ ظلم و تبعیض و فساد انجام شود، نشانه جامعه عقیده گرا و اعتقاددار است نه دیندار و در این رویکرد برای دفاع از یک عقیده، عکس آن عقیده عمل میکند. نمونههایی مثل جنگهای صلیبی یا تکفیری، نمادهایی از جامعه اعتقادگراست که به اسم دین که مخالف قتل، خشونت و ظلم است، این رفتارها اتفاق میافتد. درواقع اگر اعتقاد جای دین را بگیرد، به ضد خودش تبدیل میشود و خودش را نقض میکند
وی با اشاره به حادثه کربلا اظهار کرد: اگر جامعه کوفه و شام؛ یک جامعه ایمان گرا بودند، یزید به سادگی میتوانست آن فجایع را به وجود آورد؟ اگر آن جامعه به جای اعتقادگرا، یک جامعه دینی و ایمانی بود، یزید نمیتوانست آن فجایع را توجیه کند. جماعت کوفه و شام آن روز افراد معتقدی بودند، اما بازی با عقاید آنها عمل یزید را توجیه کرد. او گفت کار حسین با اصل اعتقادی ما در تضاد است و هر کس بر حاکم خروج کند حکمش اعدام است. افراد هم برای دفاع از همین عقیده با امام حسین جنگیدند و این رویه میتواند تمام فجایع رخ داده را توجیه کند و مشروع جلوه دهد. با این توجیه میتوان از سرهای بالای نیزه و تنهایی و ظلم بر امام حسین دفاع کرد، چون یزید میگوید من میخواستم از عقیده مان دفاع کنم و این کار را کردم.
سلسله نشستهای «عاشورا و امروز ما» که از دیشب به همت کانون توحید، انجمن اندیشه و قلم و بنیاد اندیشه و احسان توحید برپا شده، تا شامگاه جمعه، شام غریبان حسینی هر شب از ساعت 20:30 برپا خواهد بود.
انتهای پیام