مگر شرکت غیردانشبنیان هم داریم?
محمدصادق جنانصفت در روزنامه جهان صنعت نوشت: آنهایی که اقتصاد سیاسی ایران را از نزدیک و به طور تاریخی دنبال میکنند، با شگفتیهایی روبهرو میشوند که تنها شاید در ایران و احیانا برخی کشورهای شبیه ایران زاد و رشد میکنند. این پدیدههای شگفتانگیز از ذهن و اندیشه برخی بوروکراتها بیرون میآید و در یک دوره کوتاه با شتابی باورنکردنی بزرگ و کوهپیکر میشوند و پس از مدتی به مرور کوچک میشوند و هیچ نهادی هم به فلسفه وجودی زاد و رشد و صعود و سقوط آنها جواب نمیدهد. به طور مثال نمیتوان به اوایل دولت نهم رفت و یادی از شرکتهای زودبازده نکرد. در آن روزهای سرشار از هیجانسازی که رییس دولت نهم و رسانههای هوادارش آماده میکردند، وزیر کار وقت اعلام کرد برای افزایش تولید و اشتغال، شرکتهای زودبازده تاسیس و از حمایت دولت بهرهمند میشوند.
حمایت در ایران هم معنایش معلوم است: دولت به بانکها دستور میدهد به افراد و بنگاهها وام بدهد، زود وام بدهد و ارزان وام بدهد. آمارهای منتشرشده در دسترس نشان میدهد در یک دوره کوتاه و در اوج درآمدهای صادرات نفت رقمی معادل ۲۰ هزار میلیارد تومان به بنگاههای زودبازده اعتبارات ترجیحی داده شد. آیا هیچ نهادی میتواند آماری ارائه کند که چه میزان از اعتبارات اعطاشده به شرکتهای زودبازده به هدف اصابت کرد و اکنون از شرکتهای زودبازده چه بر جا مانده است؟ یادمان هست پس از مجادله سنگین طهماسب مظاهری رییس بانک مرکزی وقت و وزیر کار وقت درباره ادامه تخصیص اعتبارات بانکی، نتایج تحقیق و تفحصها معلوم شد که این بنگاهها فایدهای برای اقتصاد کلان کشور نداشتند و چراغ روشنشده آن خاموش شد.
در چند سال تازهسپریشده به نظر میرسد شرکتهای دانشبنیان به جای شرکتهای زودبازده آمدهاند که در شروع فعالیت در اینباره اعتبارات و معافیتهای مالیاتی و برخی دیگر از مزیتها به این شرکتها داده شد. شتاب تاسیس این نوع شرکتها که گفته میشود شمار آنها به زودی به ۱۰ هزار شرکت میرسد، برخی پرسشها را در ذهن علاقهمندان به اقتصاد سیاسی هویدا کرده است. در کانون پرسشها به طور مثال این پرسش وجود دارد که مگر شرکت غیردانشبنیان هم داریم؟ عقل سالم میگوید هر فرد و گروهی که میخواهد شرکتی راه بیندازد به دانش مرتبط با فعالیت آن شرکت دسترسی و اشراف دارد. شرکتی که برپایه غیردانشبنیان تاسیس شود، هرگز زنده نمیماند. پرسش بعدی این است که این تعداد شرکت دانشبنیان تاسیسشده در بخش تکنولوژی به طور مثال در صنعت خودرو یا صنعت لوازم خانگی یا نساجی چه دستاوردهایی داشتهاند؟ آیا بهتر نیست پیش از اینکه شرکتهای دانشبنیان سرنوشت شرکتهای زودبازده را پیدا کنند چند پژوهش کارشناسی-علمی بدون جانبداری درباره فایدههای این نوع شرکتها داشته باشیم؟
انتهای پیام
چند روز پیش در تلویزیون تبلیغاتی طولانی دیدم در زمینه تولید باطری آبی اسیدی دانش بنیان .خوب ما این تکنولوژی که پیشرفته هم نیست ده ها سال است که داریم و محصولات خوبی تولید میکنیم .به هر صنعتی یک دانش بنیان میچسبانیم که مثلاً جدید است