تجربه دو سوسیالیسم؛ کوبایی و چینی
محسن جلال پور، رییس پیشین اتاق بازرگانی ایران در یادداشتی تلگرامی نوشت:
امروز که خبر درگذشت فیدل کاسترو را در رسانه ها دیدم، یاد روزهایی افتادم که او در اوج بود و نفوذ اندیشه های سوسیالیستی اش غیر قابل انکار.
برای سالهای طولانی، او و ارنستوچهگوارا و انقلاب کوبا الگوی بسیاری از سوسیالیستهای جهان، به شمار میرفتند. صورت آنها روی لباسهای زیادی نقش بست و راه و روش آنها در خیلی از کشورها به عنوان الگوی کشورداری دنبال شد اما الگوی اقتصادي سوسیالیسم کوبایی در نهایت به کجا رسید؟
به خاطر دارم 10 سال پیش، فيدل کاسترو زماني كه قصد داشت از قدرت كناره گيري كند، در اظهارنظری غیر منتظره در پاسخ به این پرسش که آیا هم چنان معتقدید که انقلاب کوبا را میشود به دیگر کشورها صادر کرد؟ گفت: الگوی ما امروز حتی برای خودمان عمل نمیکند. (نقل به مضمون).
فیدل کاسترو اگر بر الگوي اقتصادي سوسياليستي اش اصرار نمي ورزيد، میتوانست سالها پیش صدای نارضایتی مردم را از خیابانهای هاوانا بشنود. مردمی که خود را به دریا می انداختند تا از ساختار به بن بست رسیده کوبا فرار کنند و زنانی که به خاطر فقر به تن فروشی افتاده بودند و مردانی که وقت خود را در قمارخانهها و میخانهها می گذراندند، بهترین نشانه بودند تا کاسترو عمق یک فاجعه را درک کند.
آن طرف در چین که نظامی بستهتر از کوبا داشت، دن شیائوپنگ با درک درست از شرایط، اصلاحات اقتصادی را در پیش گرفته بود و زمینه ساز تحولاتی شد که چند سال بعد، كشورش را به ابرقدرتی واقعی در عرصه اقتصاد تبدیل کرد. او چین را در مسیری قرار داد که به واسطه آن ميليونها نفر از دايره فقر بيرون آمدند.
شیائوپنگ برای چین چه کرد و کاسترو برای کوبا چه ارمغانی داشت؟
پاسخ به این سؤال را می توانیم در تحولات آمریکا پیدا کنیم. آنجا که دونالد ترامپ بیشتر برنامههایش را برای مهار چین تنظیم کرده و میخواهد پس از در دست گرفتن قدرت، فاصله اقتصاد آمریکا را با اقتصاد چین زیاد کند.
کشوری که تا چند دهه پیش 200 میلیون گرسنه داشت، امروز شانه به شانه اقتصاد اول دنيا حرکت می کند اما کار کوبا به کجا رسیده و کجای اقتصاد جهان ایستاده است؟
کوبا تازه دارد به بخش خصوصی اجازه می دهد که دکه های ساندویچی تأسیس کند و سلمانی راه بیندازد. تاکسی ها تازه چند سالی است که خصوصی شده اند و دیری نیست که مردم گوشی موبایل دست می گیرند. رائول کاسترو برادر فيدل فقيد، کاری سخت پیش رو دارد. او حتی اگر پس از مرگ برادر، تعارف ها را کنار بگذارد و اصلاحات اساسی ایجاد کند، سال ها زمان می خواهد تا به اقتصاد نیمه جان کوبا، جانی تازه بدهد.
انتهای پیام
اری الگوی انفلاب به سبک کوبا در جنگ سرد ودر حلقه محاصره کودتاهای خونین ودهشتناک امریکای لاتین هرگز پاسخی نداردولی یک پرسش اساسی مرزهای چین وگستره ابی واقتدار نظامی ان را با کوبای فعلی تطبیق میدهید؟از تیان ان من تا برده داری نوین سوسیالیستی چینی(نمی خواهم بگویم کنفوسیوسی)………..
سلام ،
چنان بخت ز توران برگشته بود / که گرگین میلاد دو کس کشته بود !
آقای دانشمند اتاق بازرگانی ! یک کمی در باره تاریخ معاصر کوبا و کلآ امریکای لاتین مطالعه کنی بد نیست ! بخوان و ببین فحشا و فقر و نکبت در زمان باتیستا چگونه بوده ! بخوان و ببین که مافیای امریکایی در آنموقع کوبا را به چه بهشتی برای چندتا ارازل پولدار تبدیل کرده بودند، و ملت کوبا را در چه لجنزاری و نکبتی فرو برده برده بودند ! میدانم که فایده ندارد، ولی باز هم فقط بشما پیشنهاد میکنم کمی مطالعه سیاسی و اقتصاد سیاسی خودت را ارتقاء بده ! ظرف زمان و مکان را هم بعنوان یک فاکتور مهم مطالعاتی مدّ نظر داشته باش ! قصدم شعار دادن نیست، ولی برخی افراد خلق شده اند که مورد احترام قرار بگیرند ! از جمله فیدل کاسترو ! به چند نفر مهاجرت کرده، آنهم از اینور دنیا نظر نکن که بخواهی اینطوری نظر بدی !از کشور خودمان هم پس از انقلاب ملیونها نفر مهاجرت کردند ! این چیزها نباید مِلاک قضاوت باشد ! آنهم برای کسی که ، حالا یکجوری ، یکروزی ، رئیس اتاق بازرگانی هم بوده ! که وضع بازرگانی کشورمان ، گواه چگونگی روشهای کاری شما بوده است ! شما اگر جراحی … والسلام !