یادداشت های علم | فهمیدم که شاه به خاطر نفت و کم پولی خزانه عصبانی است | به رئیس کنسرسیوم نفتی گفتم اگر جنگ ما در بگیرد، هر دو طرف ضرر می‌کنیم، اما ضرر شما بیشتر از ما خواهد بود
انتخاب نوشت:
یادداشت‌های علم، جمعه ۱۶ اسفند ۱۳۴۷: فهمیدم که شاه به خاطر نفت و کم پولی خزانه عصبانی است
یادداشت‌های اسدالله علم: امروز سلام بود و خوشبختانه شاهنشاه تشریف آوردند. قدری سرفه می کردند ولی حالشان خوب بود. خیلی خسته و باید بگویم عصبانی هم بودند. در بین شرفیابی طبقات مختلف، من چندین دفعه شرفیاب شدم که قدری حال شاهنشاه را به دست بیاورم و علت عصبانیت را بفهمم. بالأخره فهمیدم موضوع نفت است و کم پولی خزانه. هنگام شرفیابی اعضای شرکت ملی نفت شاهنشاه شدیداً به کنسرسیوم حمله کردند… خیلی عالی و عاقلانه بود، هم حمله بود و هم ملایمت داشت.
یادداشت‌های علم، پنجشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۴۷: خدا کند شاه عصبانی‌تر نشود، وگرنه کار من و همه خراب است
یادداشت‌های اسدالله علم: شاهنشاه کمی هم سرما خورده اند، می خواستند فردا صبح به سلام عید غدیر تشریف نیاورند. اصرار کردم که تشریف بیاورند. خدا کند ناخوشتر و عصبانی تر نشوند. انشاء الله! والّا كار من و کار همه خراب است…
یادداشت‌های علم، سه‌شنبه ۶ اسفند ۱۳۴۷: به رئیس کنسرسیوم نفتی گفتم اگر جنگ ما در بگیرد، هر دو طرف ضرر می‌کنیم، اما ضرر شما بیشتر از ما خواهد بود
یادداشت‌های اسدالله علم: صبح اوبراین (O’Brien) رئیس کنسرسیوم پیش من آمد. اظهار می‌داشت فوق العاده نگران آینده است. به او گفتم از دو حالت خارج نیست، یا اوامر شاهنشاه را اطاعت می‌کنید، که نگرانی ندارد. یا اطاعت نمی‌کنید، آن وقت باید قطعاً نگران باشید، زیرا اگر جنگ ما دربگیرد، البته با این که هر دو طرف ضرر می‌کنیم، ضرر شما بیشتر از ما خواهد بود
انتهای پیام
