شرایط تأمین امنیت برای جلوگیری از اقدامهای تروریستی
«برای مبارزه با ترور و تروریسم چندین راهحل وجود دارد که باید همزمان با هم از آنها استفاده کرد.»
محمدعلی بصیری، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در سایت اصفهان زیبا نوشت: «برای مبارزه با ترور و تروریسم چندین راهحل وجود دارد که باید همزمان با هم از آنها استفاده کرد. اولین راهحل، انجام اقدامهای فرهنگی است.
اساسا تروریسم از دید حقوق بینالملل اسلامی، دید حقوق بشری و حتی دید عقلانی به این معناست: زمانی فرد، گروه یا دولتی اقدام به ترور میکند که منطق عقلانی آن ضعیف بوده و در موضع ضعف قرار داشته باشد و نتواند از طریق منطق و راهحل عقلانی به اهداف سیاسی، اجتماعی و مذهبی خود برسد.
به عبارتی، این قبیل افراد، گروهها یا دولتها بهوسیله ترور، وحشت روانی و فیزیکی ایجاد میکنند تا به اهداف سیاسی خود برسند. تعریف این اقدام در اندیشه دینی، عملی جاهلی است. پیش از اسلام، افرادی اینگونه اقدامها را انجام میدادند که از آن به جاهلیت اولی یاد میشود.
سنت این افراد به این صورت بود که با هدف تسلیم رقیب دست به ایجاد رعب و وحشت و کشتار میزدند تا به هدف خود برسند؛ اساسا اسلام هم برای مقابله با این جاهلیت و عمل جاهلی آمد و رواداری را مطرح کرد.
اسلام حنیف، اسلام اصیل و دین خالص پیامبر در برابر جاهلیت و اقدام جاهلی روش رواداری، تفکر، تعقل و تأمل را در کتاب و سنت مطرح کرد؛ بنابراین اولین اقدام در مبارزه با تروریسم که باید در ایران، منطقه و کشورهای مختلف انجام دهیم، این است که با فرهنگ تروریسم از طریق فرهنگ رواداری با مبانی عقلی و دینی و اجتماعی مقابله کنیم تا زمینه رشد عمل تروریستی و داعشی اساسا از بین برود.
درست است که در مقابله با جریان داعش در کشورهای عراق و سوریه اقدام موفقیتآمیزی صورت گرفت و بهنوعی، دولت فیزیکی داعش از بین رفت، چیزی که باقی مانده، فکر داعشی است که همچنان زیر پوسته کشورها و شهرها وجود دارد و پس از مدتی بیرون خواهد آمد؛ به همین خاطر باید روی تفکر داعشی بهعنوان یک تفکر جاهلی، اقدامهای آموزشی و فرهنگسازی از طریق رسانهها، سایتها، شبکههای ماهوارهای و متون علمی و مدارس صورت گیرد.
اگر این اقدام مقابلهای با تفکر داعشی در ایران و منطقه انجام شود، بهتدریج این جریان داعش و اقدامهای برآمده از آن از بین خواهد رفت؛ بهنوعی این اقدام داعشی بهعنوان اقدامی غیرشرعی و غیرعقلی مطرح میشود و طرفداران آن نیز بهمرور ریزش پیدا میکنند و منزوی میشوند، اقدامی اساسی و پایه که خلأ آن در ایران، منطقه و کشورهای اسلامی وجود دارد.
همکاریهای دیپلماتیک در مقابله با تروریسم
دومین راهحل برای مقابله با اقدامهای تروریستی این است که همکاریهای دیپلماتیک در راستای تدوین پیمانها، کنوانسیونها و قراردادهایی صورت دهیم که رویکرد کشورها، بهخصوص کشورهای اسلامی که بستر رشد این تفکرها و جریانها در آنها وجود دارد، قانونمند شود و همزمان با این جریانها مقابله کنند.
این جریانهای فکری نباید به حال خود رها شوند و تحت یک مدرسه دینی یا حزب اسلامی، اندیشههای تروریستی و ناامنکننده مسلمانان را شکل دهند. چنین فضایی به همگرایی دیپلماتیک در کنفرانس اسلامی نیاز دارد. این اراده باید در سازمانهای بینالمللی، چه اسلامی و چه غیراسلامی، از طرف دولتمردان و نخبگان دیده شود که همزمان با اقدامهای فرهنگی، اقدامهای قانونگذاری هم از طریق همگراییهای دیپلماتیک صورت گیرد.
در این شرایط میتوان دستوبال جریانهایی را که همچنان بهصورت پنهان فعال هستند، بست. از سوی دیگر، باید با این جریانهای تروریستی در ابعاد مالی، اجتماعی، تحرک بین کشوری، ویزا، سوءاستفاده از پاسپورت و اسناد جعلی (ابزارهایی که غالبا تروریستها برای اهداف خود از آنها استفاده میکنند) مقابله کرد.
اقدامهای امنیتی در همکاری با مردم، کشورهای منطقه و حوزه بینالملل
راهحل سوم به فضای اطلاعاتی و امنیتی داخل کشور برمیگردد. در این فضا باید نقاط کور و ضعیفی که این جریانهای تروریستی از آنها نفوذ میکنند و ضربه میزنند، ساماندهی شود. در این زمینه همکاری مردم با سیستم اطلاعات و امنیت کشور بسیار مهم است و باید با مردم ارتباط و همکاری بیشتری صورت گیرد.
از سوی دیگر، این همکاری اطلاعاتی و امنیتی باید با کشورهای منطقه و دنیای خارج از آسیا در قالب پیمانها و موازین و کنوانسیونها انجام شود. این اقدامها باید همزمان با فعالیتهای فرهنگی و دیپلماتیک انجام شود؛ درضمن هم مقابله حقوقی و دیپلماتیک و هم مقابله امنیتی و نظامی با مقابله فرهنگی در یک زمان صورت گیرد تا بهتدریج این جریانها در بستر زمان از بین بروند.
هرچقدر این سه گام با کیفیت بیشتر، کاملتر و سریعتر انجام شود، به نتیجه بهتری در این زمینه خواهیم رسید.
رفع فقر اقتصادی در مقابله با تفکرهای تروریستی
همزمان با سه گامی که در مبارزه با ترور و تروریسم مطرح شد، یک اقدام دیگر هم میتواند صورت گیرد که بهنوعی مکمل آن سه گام است و شاید سختتر از سه راه دیگر باشد و آن، مقابله با فقر اقتصادی است. در مقابله با این چالش باید آموزش فرهنگی و رواداری که پیشتر به آن اشاره شد، صورت گیرد.
فقر اقتصادی بسترساز شکلگیری جریانهای تروریستی است. کشورهایی که در داخل دارای این جریانها هستند، باید برای مناطقی که در آنها بستر فقر از لحاظ مادی وجود دارد (استانهای مرزی و مناطق فقیرنشین، پایینشهر و کمبرخوردار و قشر بیکار) برنامهریزی کنند و زیرساختهای اقتصادی تشکیل دهند تا این قشر درنتیجه رها و ناامیدبودن جذب جریانهای تروریستی به بهانه تأمین مالی، کسب اسمورسم و داشتن آینده سرابی که به آنها وعده داده میشود، نشوند.
زمانی که این افراد بستر یک نوع زندگی حداقلی شرافتمندانه، ازدواج یا اشتغال را داشته باشند، تفکرهای تروریستی نمیتواند بر آنها غلبه کند.
نقش اتباع در اقدامهای تروریستی
موضوع محافظت از اتباع در کل به سیستم اطلاعات کشور برمیگردد. هیچ کشوری نمیتواند درب ورود اتباع را ببندد یا اطراف کشور خود دیوار بکشد؛ چراکه با این اقدامها باز هم رفتوآمد خارجیها در قالب توریست، بازرگان، دانشجو و … صورت میگیرد.
ازطرفی، برای اقتصاد یک کشور ارتباطهای فرهنگی و توسعه اقتصادی و اجتماعی لازم است. مهمتر از همه اینها، موضوع نظارت بر ورود و خروج اتباع است که باید موردتوجه قرار گیرد.
بخشی از دستگاه امنیتی و اطلاعاتی بایستی در این حوزه رصد قوی داشته باشند. باید یک شاخه تخصصی تشکیل دهند و در میان اتباع حضور یابند و آنها را رصد میدانی کرده و ورود و خروجهای مرزی و دیدبانیها را تقویت کنند تا مبادا اتباع، غیرقانونی به کشور وارد شوند. این مجموعه اقدامها تنها راهی است که میتواند این مشکل را مدیریت کند.
با بستن مرزهای کشور به روی اتباع نمیتوان از حوادث تروریستی جلوگیری کرد و ضررش بیشتر از نفعش است.
مهم این است که ما در دستگاههای امنیتی خود از ابزار نظارت، رصد و شنود برای اتباع بیشتر از بومیها استفاده کنیم تا با این رویکرد کارشناسی، منطقی و عقلی مانع بسیاری از توطئهها و اقدامهای تروریستی شویم.
در آخر این موضوع را مدنظر داشته باشیم که برای مبارزه با اقدامهای تروریستی در میان مردم یک کشور نظارت امنیتی باید در اولویت قرار گیرد؛ پسازآن اقدامهای فرهنگی. این دو باید اولویت یک و دو ما باشد و پسازآن اقدامهای حقوقی و دیپلماتیک و در آخر، اقدامهای اقتصادی صورت گیرد.»
انتهای پیام