توسعه ایران امیرکبیر دیگری می خواهد
وبسایت زیرنویس نوشت: کسی نیست که امیرکبیر را بهپاس خدمات ارزندهاش در رشد، شکوفایی و توسعه ایران نشناسد. به همین دلیل است که نامش در تاریخ توسعه ایران ماندگار شد و کمترین توقع از پژوهشگران و اندیشهورزان یادبود و بزرگداشت از چنین مردان بزرگ تاریخ ایران است.
«روز توسعه ملی ایران» که مناسبت زاد روز این مرد بزرگ در تقویم 20 دی ماه بود، در کمال تعجب و حیرت به ۱۶ اردیبهشت منتقل شد! منابع رسمی و تصمیمگیر دلیل این جابه جایی را اینگونه بیان کردهاند: «نخست اینکه فصل خواب زمستان تناسبی با توسعه که ذاتش رویش و تحول است ندارد و دوم این که قتل امیرکبیر به لحاظ تاریخی نشانه شکست نخستین تلاشهای توسعه خواهان در ایران است و چنین روزی را نشاید که بهعنوان روز ملی توسعه انتخاب شود.»
ولی آیا این دلیل بیشتر شبیه به یک طنز تلخ نیست؟ هرچه بیشتر به دلایل ارائه شده بیندیشیم به تفکر غلط و شاید مغرضانه تصمیمگیران پی خواهیم برد. با این نگاه بهمن ۵۷ و روز معلم چگونه تفسیر میشود؟ یا روزگشتهای دیگر سال، یک بازنگری اصولی نمیطلبد؟ مگر یادبود و اشاعه هنجار یا فرهنگسازی زمان و مکان میخواهد؟ اگر بگوییم چاشنی انقلاب بهمن ۵۷ ایران، از دوران امیرکبیر است به بیراهه نرفتهایم.
چه کسی در زمستان خورد و خوابید، بهارش شکوفا شد و سپس تابستان به ثمر نشست(!) که با این توجیه این روز تغییر نام پیدا کرده و به ۱۶ اردیبهشت رسید؟ مگر نه این است که همهٔ دستاوردها و داشتههای ما حاصل دسترنج مردمانی است که بر سیاهی زمستان تاختهاند تا شکوفایی بهار حاصل آید.
و این تاریخ چه سنخیتی با این بزرگمرد داشته و چگونه پاس داشته میشود؟ اگر زادروز بزرگاندیشی، با شهادتش یکی باشد از اعتبار خدمات و اندیشههایش کاسته میشود؟ شاید مبنا بر حذف این نوع آزاداندیشی و رادمردی باشد و ما از قافله عقبماندهایم.
امیرکبیر چرخ توسعه ایران را به حرکت در آورد
به گزارش زیرنویس، کاری که امیرکبیر برای توسعه و شکوفایی این سرزمین کرد چنان است که میتوان پیشرفت کشور را به 2 دورهٔ قبل و بعد از او تقسیم کرد که حتی سرگذشت جالبش بهعنوان فرزند آشپزی که با وجود محدودیتهای بسیار مسیر دانش را بر خود هموار کرد از بهترین نمونههای فعل خواستن تا توانستن است. آنگاه که این ابرمرد به قدرت رسید بهگونهای این مهم را کاربردی و عملیاتی کرد تا علاوه بر ارائه یک الگوی انگیزشی؛ با تأمین، تهیه امکانات و بسترهای دانش و دانشورزی مسیر آن را برای دیگران نیز هموار کند.
این چنین افراد توسعهطلب و میهندوست پرچم ایران را به اهتزاز در خواهند آورد و باعث تداوم آن خواهند شد پس در پی نامگذاریها، حداقل باید اندیشهای نهفته باشد تا هم بزرگداشت انسانهای فرهیخته و ازخودگذشته باشد، هم رسم و الگویی را برای جوامع انسانی در ذهنها تثبیت کند.
و در آخر اینکه تنها میتوانیم بگوییم:
چو خواهی که نامت بود جاودان مکن نام نیک بزرگان نهان
انتهای پیام