خرید تور تابستان

دلواپسان و داستان فقیری ما

عصرایران در یادداشتی درباره ی دلواپسان نوشت: قبل از ورود به بحث می‌خواهم یک داستان برایتان تعریف کنم. روزی مردی ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به دهی برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند. آنها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: «نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟»

پسر پاسخ داد: «عالی بود پدر»

پدر پرسید: «آیا به زندگی آنها توجه کردی؟»

پدر پرسید: «چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟»

پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت: «فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا. ما در حیاطمان فانوسهای تزئینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست»

در پایان حرف های پسر، زبان مرد بند آمده بود. پسر اضافه کرد: «متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم»

این داستان حکایت فضای سیاسی این روزهای کشور ماست. بسیاری از جریان‌های سیاسی واقعیت‌های جامعه را برعکس متوجه می‌شوند. چشمان خود را می‌بندند و آنگونه که خود دوست دارند تحلیل می‌کنند. این شاید بزرگ‌ترین آفت این روزها ایران باشد.

به طور مثال در ماجرای برجام و توافق هسته‌ای که مورد تایید مقام معظم رهبری قرار گرفت. عده‌ای برداشت‌های عجیب و غریب داشتند. برداشت‌هایی که حاصل بستن چشم بر واقعیت‌های موجود جامعه بود.

تقریبا تمام صاحبنظران و کارشناسان و البته مردم بر این باور بودند که تحریم‌های خارجی علیه ایران ضربه جبران ناپذیری به کشور وارد کرده بود. محمود احمدی نژاد رییس دولت دهم نیز که خود زمانی تحریم‌ها را کاغذ پاره خطاب کرده بود در یکی از آخرین نشست‌های خبری خود اعلام کرد:« “تحریم ضربات فراوانی را بر پیکره اقتصاد وارد کرده است»

همه فهمیده بودند که تحریم‌ها تقریبا کمر اقتصاد ایران را شکسته بود. به همین واسطه حسن روحانی به عنوان رییس جمهور منتخب مردم تصمیم به تغییر ریل ایران در سیاست خارجی گرفت. این تغییر منجر به امضای توافقنامه هسته‌ای یا همان برجام شد.

برجام توانست جلوی سیل تحریم‌ها را بگیرد و درهای ایران را به روی کشورهای و شرکت‌های خارجی باز کند. در این میان آمریکا چه در زمان اوباما و چه حالا در زمان ترامپ در مسیر برجام کارشکنی‌هایی را انجام می‌دهد اما برجام مسیر خود را طی می‌کند.

امروز نفت ایران بدون هیچ معامله می‌شود. در بنادر ایران تجارت انجام می‌گیرد. پول‌های ایران بدون هیچ واسطه‌ای جابه جا می‌شود. زمانی یک ناخدای کشتی به واسطه تحریم‌ها، کشور ایران با این عظمت را تهدید می‌کرد که به او باج بدهیم تا بار کشتی که حق ایران است را تخلیه کند.

نباید فراموش کرد ایران زمانی نفت صادر می کرد و به جای پول آن کالا دریافت دریافت می کرد. بخش های صادرات نفت، تجارت و مبادلات بانکی ایران زیر ضربات شدید تحریم ها در حال نابودی بود.

ایران قبل از برجام، کشوری منزوی در عرصه جهانی بود و دوستان جمهوری اسلامی به انگشتان یک دست هم نمی‌رسید؛ اکثر کشورهای جهان به واسطه فشارهای آمریکا، ایران و ایرانی را تحریم کرده بودند.

ایران امروز به واسطه دیپلماسی نقش مهمی در منطقه خاورمیانه دارد. زمانی تمام تصمیمات جهانی در مورد خاورمیانه بدون حضور ایران گرفته می‌‍شد. اما امروز تقریبا هیچ تصمیمی بدون مشورت با ایران در مورد خاورمیانه به ویژه سوریه گرفته نمی‌شود.

حالا عده‌ای در داخل تمام این مسائل را می‌بیند و می‌گویند برجام چه تاثیری برای کشور داشته است؟ چه تاثیری در زندگی مردم گذاشته است؟ چه فرقی با دوران تحریم داشته است؟

دلواپسان برجام بعد از توافق هسته‌ای مانند آن کودک به این نتیجه رسیده‌اند که ما چقدر فقیر هستیم!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. …..دلواپسان برجام بعد از توافق هسته‌ای مانند آن کودک به این نتیجه رسیده‌اند که ما چقدر فقیر هستیم!…….
    اون بچه ، تو اون داستان یک بچه معمولی ست ، منتهی ما الان با بچه پرو ها طرف هستیم !!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا