نکاتی درباره کمیتهها و سرکنگبین صفرا فزوده! | علی نیلی
علی نیلی، انصاف نیوز: تشکیل کمیتههای مشورتی برای کمک به انتخاب همکاران رئیسجمهور منتخب، اقدامی نو و تجربه نشده بود و به اعتبار همین تازگی، بحثهای متعددی را موجب شده است؛ بخشی از بحثها، ذاتی هر اقدام نویی است، بخشی از سر دغدغه و دلسوزی و البته بخشی دیگر، تلاش واماندگان سیاسی برای جایگیرشدن در ساختار قوه مجریه.
این بحثها از هر سه وجه نیز قابل فهم است؛ هم گفتوگوهایی که ناشی از نو بودن این اقدام است و هم انتقادات بهجا و نابجایی که بابت بود و نبود افراد در کمیتهها و کارگروهها میشود. واقعیت اینکه در چنین بزنگاههایی، فقدان ساختارهای تشکیلاتی در سپهر سیاسی ایرانِ عصر جمهوری رخ عیان میکند و باز لزوم تلاش برای تقویت احزاب و تشکلهای سیاسی حرفهای را یادآور میشود. در نتیجه فقدان حزب و تشکیلات سیاسی حرفهایست که رئیسجمهور منتخب ساختار و تشکیلاتی در اختیار ندارد که از آن، کمک فکری طلب کند و سامانهای حرفهای برای مشارکت نخبگان، صاحبنظران و مردم در فرایند انتخابات همکارانش در اختیارش بگذارند.
بنابراین رئیسجمهور منتخب برای پیادهسازی ایده مشارکتجوییاش، ناگزیر است به دایره محدود نزدیکان خود بسنده کند و از میان آنان، روسای کارگروهها را انتخاب کند.
روسای کارگروهها هم ناگزیر از آزمون و خطا هستند؛ آنان چه در تعیین اعضای کمیتهها و چه در اعلام پیشنهادات نهایی خود، باید هم محدودیت فوقالعاده زمانی و شرایط خاص کشور را در نظر بگیرند، هم به توقعات انباشته مردم توجه داشته باشند. هم ملاحظات ستادی را مدنظر قرار دهند و هم گفتمان و انتظار رئیسجمهور منتخب را ملاک قرار دهند. هم مطالبات جناح سیاسی حامی پزشکیان را پوشش دهند و هم نیمنگاهی به شرایط مجلس و ترکیب شورای نگهبان و استعلامهای مراجع 4گانه داشته باشند. ضمن اینکه اینجا باز بیتجربگی در فعالیت سیاسی تشکیلاتی، روسای کارگروهها را دچار محدودیت و تنگنا میکند؛ برای نمونه هیچ روش و دستورالعمل و تجربهای در فراخواندن صاحبنظران جناح مغلوب وجود ندارد و در نتیجه، هم دعوت از چهرههای شاخص جناح مقابل و هم عدم دعوت از آنان، به چالشی برای کارگروههای مشورتی انتخاب همکاران رئیسجمهور منتخب منجر میشود. سازمانهای سیاسی ما، تشکیل دولت فراگیر یا دولت وحدت ملی یا دولت فراجناحی را تجربه نکردهاند تا امروز مسیر دعوت از چهرهها به کابینه دولت چهاردهم مشخص و هموار باشد.
در میانه همین چالشهای متعدد ناشی از ضعف کارهای تشکیلاتی سیاسی است که فرصتطلبها هم فرصت مضاعفی برای عرضاندام مییابند و میتوانند با تردستیهای گوناگون، شرایط را برای چینش نیروهای نزدیک به خود در ساختار هیات دولت فراهم کنند. مطرحشدن بیشمار فهرست از کابینه پزشکیان در حالیکه او هنوز رسما رئیسجمهور نیست و طرح نامهای بیربط و باربط برای وزارتخانهها و سازمانها را باید در همین چارچوب تحلیل کرد.
به عبارت بسیار ساده، متاسفانه برخی از چهرهها و گعدههای سیاسیکار، از فرمول «راه بنداز جا بنداز» استفاده میکنند تا وابستگان خود را وارد دولت کنند. اگر این بازی در چارچوب تشکیلات و احزاب، تعریف شده بود، قاعدتا شفاف و قاعدهمند بود و به عنوان تلاش مشروع هر تشکیلات سیاسی برای سهمگرفتن از قدرت، قابل درک و قابل پذیرش بود. اما وقتی تشکیلات مشخص و شناسنامهدار از این مهرهچینی در سازمان دولت پشتیبانی نمیکنند، لاجرم مهرهچینی توسط اشخاص و در تاریکخانهها صورت میگیرد که یکی از نتایجش، شرایط امروز ایران است؛ همه مدعیاند و شکایت دارند و هیچکس هم مسئولیت نمیپذیرد!
با همه این اوصاف، بخشی از نقدها به ورودی و خروجی کارگروهها قابل تامل است و باید مد نظر نزدیکان رئیسجمهور منتخب قرار گیرد. از جمله این نقدها، سوزاندن مهرههای قابل با طرح بیجای نامشان است. برای نمونه نام یکی از شایستهترین زنان اصلاحطلب برای فلان وزارتخانه مطرح شده است. این دوست عزیز هم سابقه فعالیت سیاسی قابل توجهی دارد، هم در کسب مدارج علمی تلاشی درخور کرده است و هم مواضعی معقول و میانهروانه دارد. به گفتمان پزشکیان نزدیک است و میتوان یک خانم جوان آیندهدار دانستش که دیدگاههای اجتماعی و فرهنگی ارزشمندی دارد. با همه این اوصاف، این دوست عزیز ما، فقط به صرف جنسیت برای تصدی وزرات مهم و پربسامدی مطرح شده که به نوعی نقض غرض است و تبعیض مثبت را از معنا تهی میکند، چرا که این گزینه نه سابقه اداره یک سازمان کوچک را دارد، نه ساختار و سازمان نهادهای دولتی را میشناسد و… هیچ تجربه مرتبطی برای اداره آن وزارتخانه ندارد و این یعنی سوزاندن یک مهره آیندهدار به صرف زن بودن.
باز دوست جوان دیگری، تلاش نمایانی کرده است که هم به عنوان گزینهای برای بهمان وزارت مطرح شود، هم گزینهای برای وزارتی دیگر و هم با شیب کمتر، برای آن یکی وزارت مطرح شده است. این دوست عزیزمان گرچه در دوره دولت یازدهم توانست به سرعت برگهایی متنوع به رزومه کاریاش بیفزاید اما هیچ کارنامه روشن و قابل ارزیابیای از خود بر جای نگذاشته است و نمیدانیم توان ادارهاش، توان تعاملش و توان پیادهسازی ایدههای نویش چه میزان است. ضمن اینکه بر خلاف همه تاکیدات و تمهیدات، عضو یکی از گروههای مشورتی موثر هم هست و به این ترتیب به شاخصی برای ارزیابی مدیریت تعارض منافع در دولت چهاردهم تبدیل شده است!
جان کلام اینکه تشکیل کارگروههای مشورتی برای پیشنهاد اعضای هیات دولت چهاردهم به رئیسجمهور منتخب، اقدامی تازه و قابل تحسین است که مانند هر اقدام تازهای، ابهامات زیادی در خود نهفته دارد. در روزهای گذشته دیدیم که بخشی از این ابهامات را عدهای خاص تعمدا ضریب دادند تا از همین ابتدا توان رئیس جدید جمهوری را در اداره امور به چالش بکشند. بخشی از ابهامات ناشی از آزمون و خطای ناگزیری است که ضعف احزاب و تشکلهای سیاسی به دولت جدید تحمیل میکند و برخی از ابهامات ناشی از اشتباهات گریز ناپذیر روسا و اعضای کارگروهها و کمیتههاست.
گوشه کوچکی از نقد و نگرانیها را برشمردیم تا دین دولت جدید در برجستهکردن ضعفهایش که مطالبه جدی رئیسجمهور پزشکیان است، بر گردنمان نباشد.
انتهای پیام
احمدی نزاد چرا به وجود امد چون راجع به امام زمان حرف میزد نه ….اصلا ….یا عدالت نه .. جریان سوم میتونه از هر جا با شه همین …
سلام صداقت و شهامت دكتر پزشكيان قابل ستايش است واقعا شخص برازنده اي را براي رياست جمهوري ايران انتخاب كرديم بايد همواره كمك كارشان باشيم اما شيوه ايشان در بكارگيري مشاركت همگاني در اين شرايط حساس كنوني ان هم در جامعه اي كه عليرغم 44 سال تلاش مضاعف هنوز تا بلوغ رواني و پذيرش ديگري فاصله هاي زيادي داريم نتايج مطلوبي ببار نمي اورد فقط انتظارات را زياد مي كند و كارها را برايشان دشوارتر خواهد كرد اميدواريم حداقل جامعه روش هاي جديد را بياموزد و براي تغييرات اماده شود