کلبههای سوئیسی و معماری ایرانی
امیر هاشمی مقدم، دانشآموختهی دکترای انسانشناسی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در کانال تلگرامی خود نوشت: «بازار خانههای پیشساخته در فضای مجازی و از جمله اینستاگرام حسابی گرم است.
این خانهها به دلایلی چند، مشتریان خاص خود را دارد: برای نمونه خیلی زود آماده میشود؛ نیاز به پروانه ساخت و پایان کار ندارد؛ امکان جابجایی دارد و مثلا شما میتوانید آنرا جدا از زمینتان بفروشید یا اگر زمینتان را روزی فروختید، خانه پیشساختهتان را با خودتان به مکان دیگری ببرید؛ و… البته در قیمت، تفاوت چندانی با خانههای دائمی ندارند. بسته به امکانات و کیفیت، هر مترشان بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان (به نرخ مهرماه ۱۴۰۳) هزینه دارد.
در کنار همه این مزایا، چند آسیب جدی هم دارد: به دلیل بینیازی به مجوزهایی همچون پروانه ساخت و پایان کار، ساخت و ساز را در زمینهای غیرمسکونی رواج میدهد که عملا معنایی جز تعرض به بافت کشاورزی و… ندارد؛ همچنین معماری آن غیر ایرانی است. من در اینجا بیشترین تاکیدم روی همین آسیب دوم است.
تا آنجا که جستجو کردم، حدود سی سازنده فعال در اینستاگرام داریم که خانههای پیشساخته تولید کرده و میفروشند. همه آنها «کلبههای سوئیسی» و مدلهای مشابه دارند. به تک تک آنها پیام دادم و پرسیدم آیا خانه پیشساخته با معماری ایرانی هم دارند یا نه؟ هیچکدام نداشتند. بیشترشان گفتند اگر سفارش بدهم میسازند. پرسیدم چرا تاکنون با معماری ایرانی نساختهاند؟ عموما با صبر و حوصله پاسخم را دادند و مطالب زیادی در اینباره از آنها آموختم. چند دلیل عمده داشتند:
ساخت کلبههای سوئیسی راحتتر است.
خانههای پیشساخته با معماری ایرانی تاکنون مشتری نداشته.
هزینه تولید خانه پیشساخته با معماری ایرانی گرانتر است.
تولید خانههای پیشساخته با معماری ایرانی به دلیل مصالح آن خیلی دشوار است.
با این همه تقریبا همهشان اعلام آمادگی کردند برای دریافت سفارش و تولید خانههای پیشساخته با معماری ایرانی.
من کمترین سررشتهای در این زمینه ندارم. با این همه چند پیشنهاد اولیه به ذهنم میرسد:
معماران ایراندوست و همین سازندگان، با یاری گرفتن از طرح خانههای سنتی ایرانی، طرحهایی برای خانههای پیشساخته ایرانی بیافرینند. این طرحها متناسب با اقلیمهای متفاوت باشد (برای مناطق کویری، کوهستانی، جنگلی و…)
با همان مصالحی که کلبه سوئیسی و… میسازند، خانه پیشساخته ایرانی هم بسازند؛ اما برای نمای بیرونی و طراحی داخلیاش از الگوهای ایرانی کمک بگیرند. برای نمونه، استفاده از کاهگل صنعتی ضد آب (که در یزد تولید میشود) یا طرح آجر قرمز (از جنس کامپوزیت) در نمای بیرونی؛ داشتن ایوان کوچک همراه با ستونهای چوبی؛ استفاده از پنجرههای رنگی؛ در و پنجرههای هلالی؛ استفاده از رنگ آبی فیروزهای برای در، پنجره و ستونها و…
تولیدکنندگان، دست کم چند طرح ایرانی هم بدون اینکه سفارشی دریافت کرده باشند، آماده کرده و به نمایش بگذارند. تقریبا اطمینان داردم که استقبال میشود. احساسات نوستالوژیک ایرانیها در سالهای اخیر شدت گرفته و به معماری سنتی و اشیاء قدیمی و دکوری علاقه زیادی پیدا کردهاند.
البته این معضل تنها مربوط به خانههای پیشساخته نیست و اتفاقا در معماری خانههای دائمی شدیدتر است. «نمای رومی» سکه رایج تبلیغات خانههای ویلایی در برنامههای دیوار و شیپور است. به جز اندکشمار شهرها و روستاهایی که به ضرب و زور میراث فرهنگی و گردشگری، معماری سنتیشان باقی مانده، بقیه شهرها و حتی روستاهایمان کمترین نشانی از هویت ایرانی در معماریشان ندارند. در عوض، ملغمهای هستند از معماریهای پراکنده و بیروح و غیر همخوان با هویت ایرانی.
مازندران بهواسطه هچوم گردشگران و رشد خانههای دوم، پیشتاز این بدسلیقگی شده و بازماندههای معماری بومی مازندران یکی یکی دارد جای خود را حتی در دورافتادهترین روستاهای ییلاقی این استان، به سازههای «نمای رومی» و… میدهد. آجر و دیگر مصالح پایدار معماری ایرانی در کنار نمای بیرونی و معماری داخلی ایرانی تقریبا بهطور کامل به فراموشی سپرده شده. هزینه معماری رومی و نمای سنگ هم البته ارزانتر از آجر و معماری ایرانی است.
ایکاش نهادهای متولی با اعمال تخفیفهای قابل توجه هنگام صدور مجوزهای پروانه ساخت و… برای خانههایی با معماری ایرانی، نقشهکشها و معماران با تمرکز بیشتر بر معماری ایرانی و تشویق مشتریان به استفاده از طرحهای ایرانی، و البته بهروز کردن طرحها متناسب با زندگی امروزی، به احیای این مولفه هویت ایرانی یاری میرساندند.»
انتهای پیام