سی و هفتمین نمایشگاه صنایع دستی و رفتار دوگانه با هنرمندان | اسدالله امینی
اسداله امینی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «سی و هفتمین نمایشگاه صنایع دستی و رفتار دوگانه وزارت میراث فرهنگی با هنرمندان» نوشت:
سی و هفتمین نمایشگاه صنایع دستی تهران که از 23 تا 26 آبان امسال در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی برگزار شد رویداد بزرگی بود که می توانست فرصت های زیادی را هم برای کشور و هم برای فعالان صنایع دستی و کارآفرینان این صنف ایجاد کند که متاسفانه با کوته بینی های متولیان امر در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، بسیاری از این فرصتها از دست رفت. در این صحنه تاسف برانگیز، مشخصا سه اشکال اساسی از منظر نگارنده کاملا خود نمایی می کرد:
یک، ضعف در اطلاع رسانی. کمتر شهروند ایرانی از وجود چنین رویدادی باخبر بود و این بیخبری ناشی از ضعف در اطلاع رسانی از شبکه های اجتماعی همچون تلویزیون و غیره به جامعه بوده است. هرچند تیزری توسط روابط عمومی وزارت میراث فرهنگی تهیه و پخش شده بود اما به قدری تعداد آن کم بود که کمترین اثر را داشته است. مضاف برآن معمولا خبر چنین رویدادهایی توسط بیلبورد هایی در سطح شهر پخش می شود که در اینمورد هم، ضعف کاملا آشکار بوده است.
دو، برگزاری این رویداد بزرگ در یکی از فرسوده ترین نمایشگاههای کشور. نمایشگاه بین المللی واقع در شمال شهر تهران بیش از نیم قرن از تاسیس آن می گذرد که علاوه بر فرسودگی، دارای ضعف های بسیاری در نوع معماری و چیدمان سالن ها، تاسیسات و حمل و نقل می باشد و برای برگزاری چنین رویداد فرهنگی، هیچ تناسب ندارد. این در حالیست که در حاشیه شهر تهران نمایشگاهی مدرن و در تراز جهانی به نام شهرآفتاب در سالهای اخیر تاسیس شده است که برای چنین رویدادی، از شایستگی های لازم برخوردار است. چرا متولیان امر، این رویداد مهم را در نمایشگاه تهران برگزار کردند، دلیل آن معلوم نیست.
سه، رفتار دوگانه، زشت و آپارتایدی با مشارکت کنندگان در نمایشگاه. مشارکت کنندگان در نمایشگاه دو گروه بودند: گروهی که برای حضور در نمایشگاه پول پرداخت کرده بودند (از 17 میلیون تومان به بالا) و گروهی دیگر که از طرف ادارات کل میراث فرهنگی استانها انتخاب شده بودند و به طور رایگان در رویداد شرکت کردند. این گروه علاوه بر حضور مجانی در نمایشگاه از مزایای دیگری همچون اسکان، غذا، رفت و برگشت هم بهره مند بودند. هرچند چنین حمایت هایی از هنرمندان، لازم و بایسته است و هیچ جای تردیدی در آن نیست، اما دو سؤال اساسی در این میان وجود دارد:
اول، معیار انتخاب برخی برای بهره مندی از این مزایا چه بوده است؟ که انتظار دارد مسئولین محترم پاسخ قانع کننده ای برای آن داشته باشند.
دوم، با فرض اینکه انتخاب براساس اصول و معیارهایی درست صورت گرفته باشد اما چرا نسبت به آنان که با هزینه شخصی در نمایشگاه حضور یافتند، تبعیض آمیز و آپارتایدگونه رفتار شده است؟ گفتیم انتخاب نمایشگاه تهران برای این رویداد مناسب نبوده است. علاوه بر نامناسب بودن کلیت نمایشگاه برای برگزاری این رویداد مهم، سالن های محل برگزاری نمایشگاه صنایع دستی نیز با یکدیگر متفاوت بوده و عوامل برگزار کننده نمایشگاه، متاسفانه بدترین سالن نمایشگاه را به گروهی که پول داده بودند اختصاص دادند؟!!! که هم به دلیل دوردست بودن، بازدید کننده کمتری داشته و هم از امکانات فیزیکی مانند نور و تهویه مناسب ضعف داشته است و مصیبت بار تر از همه اینکه برگزارکنندگان، اغلب مقامات و اصحاب رسانه را صرفا به سالن های رایگان هدایت می کردند. با توجه به اینکه خیل عظیمی از مقامات از رییس جمهور گرفته تا مدیران استانی و شهرستانی و خبرنگاران به نمایشگاه آمده بودند، متاسفانه جز اندکی از مدیران شهرستانی، نه وزیر محترم میراث فرهنگی که بیشترین انتظار از وی میرفت به این سالن آمد و نه هیچیک از معاونین ایشان و نه حتی صدا و سیما. این در حالیست که آثار فاخری از هنرمندان جای جای کشور در این سالن به نمایش درآمده بود که صدحیف، قدر زر فقط زرگر شناسد!! این گروه مظلوم که بیشتر به انگیزه شناخته شدن و شناسایی جامعه هدف برای حضور در نمایشگاه هزینه کرده بودند، نه تنها به این هدف خود آنطور که می بایست دست نیافتند که هزینه های پرداخته را نیز نتوانستند از محل فروش دسترنج های خود جبران نمایند.
هرچند انتظار پاسخی درخور از مسئولین متصور نیست اما انتظار اصلاح رفتار در آینده، حق مردم است که کارگزاران نظام متعهد به آنند. امید که گوش شنوایی باشد.
شنیده شده است دولت جمهوری اسلامی با ظرفیت های گرانسنگی که در بخش صنایع دستی در ایران وجود دارد، بنا دارد صادرات صنایع دستی را جایگزین نفت نماید. اگر چنین خبری صحت داشته باشد، متاسفانه باید اذعان کرد که با این سازو کارهای غلط و ضعیف ره به جایی نخواهیم برد.
انتهای پیام