خرید تور تابستان

چرا به داستان‌ها زیادی اعتماد می‌کنیم؟

سوگیری روایت: توهم علیت

محمدرضا سلیمی، روانشناس و نویسنده، در کانال تلگرامی خود نوشت:

«یووال نوح هراری در کتاب نکسوس: تاریخ مختصر شبکه‌های اطلاعاتی از عصر حجر تا هوش مصنوعی درباره‌ی قدرت داستان می‌گوید: «داستان‌ها از طریق کاشتن خاطرات جعلی، شکل دادن روابط خیالی یا ایجاد واقعیت‌های بین ذهنی شبکه‌های انسانی را در مقیاس بزرگ شکل داده‌اند. شبکه‌های مبتنی‌بر داستان انسان خردمند را به قدرتمندترین حیوان روی زمین تبدیل کرده است.»

ما انسان‌ها به داستان‌ها و روایت‌ها اعتماد می‌کنیم، آنها را به‌خاطر می‌سپاریم و به‌لحاظ عاطفی به آنها وابسته‌ایم. ما انسان‌ها به‌طور فطری داستان‌ها را دوست داریم و اجازه می‌دهیم در تصمیم‌گیری‌های منطقی بر واقعیت‌ها و شواهد عینی سایه بیفکنند.

هرگاه حادثه‌ای روی می‌دهد، ما به دنبال ساختن روایت‌هایی هستیم که کمتر عینی به نظر می‌رسند. درواقع، ما قادر نیستیم در زندگی روزمره به‌طور عینی استدلال کنیم. بنابراین، به دنبال «معناسازی» و «الگوسازی» از رویدادهای تصادفی هستیم تا بتوانیم جهان پیرامون خود را مدیریت و تاحدی آن را مهار کنیم.

«رویدادهای تصادفی» نمی‌توانند تبیین کنند که چرا «پدیده‌ای» شکل می‌گیرد. بنابراین، زمانی که رویدادی غیرمنتظره رخ می‌دهد، ما بلافاصله داستانی ساده و منسجم می‌سازیم تا بتوانیم احساس خوبی داشته باشیم. ذهن ما به دنبال ساختن روایتی است که بتواند از طریق آن جهان را ساده، منسجم و قابل‌پیش‌بینی تصور کند.

نسیم طالب در سال ۲۰۰۷ در کتاب قوی سیاه خاطر نشان می‌کند که علت بسیاری از معلول‌ها ناشناخته است. با‌این‌حال، ما تلاش می‌کنیم به دنبال علتی باشیم که وجود خارجی ندارد. ما انسان‌ها علت بسیاری از رویدادها را از طریق روایت و داستان بیان می‌کنیم. درواقع، ناتوانی‌ خودمان را در ارائه‌ی علت‌های عینی از طریق «سوگیری روایت» جبران می‌کنیم.

سوگیری روایت به تمایل انسان به خلق داستان برای درک جهان اشاره می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، سوگیری روایت یعنی تمایل انسان به خلق داستان از رویدادهای تصادفی به‌‌منظور تبیین روابط بین علت‌ها و معلول‌ها. سوگیری روایت زمانی در استدلال آشکار می‌شود که از داده‌ها و اطلاعات تصادفی و پراکنده داستان بسازیم؛ داستانی که با واقعیت ناسازگار است.

ما به داستان‌ها اعتماد می‌کنیم و به آنها علاقه‌مندیم. ما داستان‌ها را بهتر به‌خاطر می‌سپاریم و راحت‌تر به یاد می‌آوریم. خطر سوگیری داستان (سوگیری روایت) زمانی آشکار می‌شود که از داده‌ها و اطلاعات تصادفی داستان بسازیم و آن را در استدلال برای متقاعد کردن مخاطب به کار بگیریم.

خطر دیگر سوگیری روایت این است که مانع ارزیابی عینی اطلاعات می‌شود. سوگیری روایت بیش‌تر در استدلال علی و در قالب علت کاذب یا معلول کاذب ظاهر می‌شود. درواقع، سوگیری روایت منشأ مغالطه‌های علت کاذب و معلول کاذب است. به‌عبارت‌دیگر، مغالطه‌های علت کاذب و معلول کاذب از سوگیری روایت متولد می‌شوند.

زمانی که علت‌ها و معلول‌ها به صورت داستان بیان می‌شوند، ذهن ما به‌‌طور خودکار و با سیستم ۱ (تفکر سریع) به آنها اعتماد می‌کند و می‌پذیرد. داستان‌ها مفاهیم و ادعاها را باورپذیرتر و ماندگارتر می‌کنند. برای مثال، مانایی و باورپذیری مفاهیم «خلقت آدم» و «جهان پس از مرگ» از طریق بیان داستان بیش‌تر می‌شود.

افرادی که قصد دارند با فرد مورد علاقه‌‌شان ازدواج کنند یا از همسرشان جدا شوند شروع به داستان‌سرایی و روایت‌سازی می‌کنند تا بتوانند خودشان و دیگران را درباره‌ی تصمیمشان متقاعد کنند.

در عالم سیاست هم سوگیری روایت اتفاق می‌افتد؛ زمانی که سیاستمداران قادر نیستند مواضع رقیبانشان را از طریق استدلال عینی نقد کنند، درباره‌ی آنها داستان‌سرایی و خیا‌پردازی می‌کنند تا بتوانند طرفدارانشان را متقاعد کنند. روایت‌سازی سبب می‌شود انسجام بین طرفداران احزاب و گروه‌های سیاسی حفظ شود. از‌این‌رو، لازم است با آگاهی از سوگیری روایت و پرسشگری منطق روایت سیاستمداران را نقد کنیم تا در دام این سوگیری نیفتیم.

البته، سوگیری روایت مزایایی هم دارد. برای مثال، معلمان و سخنوران می‌توانند از طریق بیان داستان مفاهیم و محتوای درسی را شفاف‌تر و جذاب‌تر شرح دهند. به خاطر سپردن و یادآوری مفاهیم و محتوای درسی از طریق داستان‌سرایی به مراتب موثرتر از بیان صرف فکت‌(واقعیت‌)هاست.»

منبع: ۱۰۱ سوگیری در سیاست (در دست تالیف)

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا