درسی که سردار اثباتی به روسپرستان داد | محمد مهاجری
محمد مهاجری، روزنامهنگار، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «درسی که سردار اثباتی به روسپرستان داد» نوشت:
همه سنگهایی که عاشقان روسیه در سالهای گذشته برای این کشور به سینه میزدند و پوتین را ناجی و خیرخواه ایران میدانستند، با یک فایل صوتی از سردار بهروز اثباتی (از فرماندهان نظامی ایرانی در سوریه) [لینک] دود شد و به هوا رفت.
سردار از بیتفاوتی بشار اسد در جریان سفر مرحوم رئیسی به دمشق و فراهمنشدن شرایط استقبال میگوید و اضافه میکند چه تمهیدات فوری و سنگینی برای سفر نیمروزه وزیرخارجه امارات به سوریه فراهم کردند. او همچنین از نامردی و خیانت پوتین پرده برمیدارد و…
اطلاعاتی که آقای اثباتی بیان می کند (چه این فایل عامدانه منتشر شده یا از دست دررفته باشد) نکات بسیار قابل اعتنایی برای فن دیپلماسی دارد.
واقع این است که هم رفتار پوتین توجیه دارد و هم آنچه که بشار اسد انجام داده قابل فهم است.
حتی وقتی شهید رئیسی به روسیه سفر کرد و استقبال نسبتا سرد و بدرقه کاملا غیردیپلماتیک روسها جنجال آفرید، باید کاملا درک میکردیم و حتی به طرف روسی حق میدادیم!
چرا؟ چون عالم سیاست خارجی، دنیای عاشق و معشوقی نیست. در دیپلماسی، دیو و دلبر وجود ندارد. دوست و متحد استراتژیک هم فقط یک شعار است. هر کشوری دنبال منافع خودش است. حماقت است که ما تصور کنیم پوتین و شیجینپینگ، برادر ما هستند. یا شاه و ولیعهد عربستان گمان کنند بایدن و پوتین رفیق انهایند.
پوتین و شی هرگز برادر ما نبوده و نخواهند بود. آنها که سهل است، حتی رئیس جمهور سابق و اسبق سوریه هم با ما نردعشق نمیباختند. همه به فکر خود و منفعت خود و امنیت خود بودند و هستند.
ایران هم هرگاه در سوریه و عراق هزینه کرده، بدنبال منافع خود بوده. در واقع چنین تحلیل شده که داعش و القاعده و هر گروه تروریستی دیگر اگر به خاک ما نزدیک شوند هزینه جنگ با آنها به مراتب بیش از آن است که در کشورهای دیگر با آنان درگیر شویم. ممکن است در مقطعی اشتباه تحلیل و حتی خطا در عمل نظامی داشته ایم، اما اصل موضوع که حفظ منافع ملی است یک اصل لایتغیر و کاملا قابل دفاع است.
خدمت سردار اثباتی به افراد و جناحها و حتی نظامیانی که در سیاست خارجی و نیز پروژه “میدان – دیپلماسی” پرچم ایدئولوژیک دست می گیرند این است که آنها را به واقعیتهای زمینی و نه رویایی آگاه می کند.
در مقطعی، امریکا به عراق صدامی حمله کرد. برخی سیاستمداران کشورمان که در بینشان گرایش اصلاحطلبانه هم بود، می خواستند ایران را وارد جنگ با ایالات متحده کنند.اراده هوشمندانه مقامات عالی ایران، حفظ منافع و امنیت ملی بود و به همین دلیل اجازه نداد کشور وارد معرکه ای شود که زیانش قطعا بیش از سود ان بود.
سخنان سردار اثباتی یک لطف خدادادی به تندروهای داخلی است تا واقعیت را بفهمند، هرچند که بعید نیست درهای توجیه را بگشایند و با حرفهای خنده دار و تاسف آور ، به ادامه روش پیشین خود ادامه دهند. اما چشم میلونها ایرانی را با واقعیت آشنا کرد.
اینک میتوان گفت منافع مالی ما نه لزوما در امریکا و اروپاست، نه در چین است نه در روسیه. نه در منطقه و نزد همسایگان است، نه در دوردستها . و درعین حال منافع ملی ما میتواند از هرجایی، اعم از کاخ سفید و کاخ کرملین و کاخ الیزه و قصر شاهعربستان و … تامین شود.
با این تحلیل نه باید از مذاکره با امریکا و اروپا ترسید و نه نسبت به آن شوق و ذوق داشت. نه باید به رابطه با مسکو و پکن و نیز آبنبات چوبی هایی مانند پیمان بریکس و شانگهای دل بست، نه از ایجاد پیمانهای جدید در منطقه و جهان نگران بود.
منفعت ملی ما، حفظ تمامیت ارضی ایران، استقلال جمهوری اسلامی، رفاه بیتبعیض همه شهروندان ایرانی، بهبود و ارتقای سطح زندگی، برخورداری از همه آزادیهای مشروع، زندگی شایسته و انسانی، نشاط و سرزندگی همه اقشار جامعه و پاسبانی از غرور و فرهنگ ایرانی است. برای رسیدن به این منفعت، هر سرمایه گذاری امنیتی،دیپلماتیک،نظامی، اقتصادی، فرهنگی و… د هرجایی ایران و جهان و پذیرش هر سرمایه خارجی قابل فهم است.
برای رسیدن به چنین منفعتی فرقی نمیکند که دولت اصلاح طلب باشد یا اصولگرا یا چیزی غیر از این دو. مهم، ایران است و نظام سیاسی و مردم سرزمین مان. جز این هرچه هست بیراهه است. در سیاست خارجی هم نه قربان صدقه کسی میرویم، نه از خنده های دیگران شاد میشویم.
سردار اثباتی! متشکریم.
انتهای پیام