چرا همچنان به تلاش دیپلماتیک واقعی و علنی نیاز داریم؟
حمیدرضا جلائیپور، فعال سیاسی اصلاحطلب و جامعهشناس در کانال تلگرامی خود نوشت: «آیا مذاکرات ایران و آمریکا بعد از شرایط جدید، باز قابل دفاع هست؟ شرایط جدید به این معنا که از یک طرف ترامپ از موضع بالا با تشدید تحریمها مذاکره را عملا به سخره میگیرد و از طرف دیگر مقام رهبری در سخنان خود در ١٩/١١/١۴٠٢ به درستی مذاکره را غیر قابل دفاع میدانند. لذا شرکت در مذاکره در فضای فشار حداکثری برای ایران مفید است؟
پاسخ اجمالی من این است که بنابر توضیحات زیر کوشش دیپلماتیک و تلاش برای مذاکره عزتمندانه برای رفع تحریمهای علیه ایران با همه بازیگران جهانی و از جمله آمریکا نباید متوقف شود. (البته هم اکنون به نظر میرسد ایران در شرایط «گفتگویی» در محافل غیر علنی است و این که چه زمانی و با چه موضوعاتی باید وارد مذاکرات رسمی شد خود یک بحث تکنیکی در وزارتخارجه و شورای امنیت ملی است).
متاسفانه در شرایط فعلی، ایران در وضعیت «ضعف توان ملی» است. توان ملی سه بعد دارد. از بعد نظامی توان ملی ایران قابل دفاع است (اگر چه از حیث نفوذ دشمن و پدافند هوایی در برابر تکنولوژیهای جدید نقاط آسیبپذیر دارد) ولی از بعد اقتصادی و سیاسی توان ملی در وضعیت بحرانی است. زیرا بیش از یک دهه هست که اکثر مردم نارضایتی اقتصادی دارند و شکاف حاکمیت با بخشهایی از مردم جدی است.
بیتوجهی عملی به دو نقطه ضعف اقتصادی و شکاف سیاسی در توجه به توان ملی از خطاهای راهبردی حاکمیت است و زمان ترمیم و اصلاح از دست میرود. با ادامه وضع موجود، حاکمیت مرتب از «واقعیت جامعه سیلی خواهد خورد». و کار مهم صداسیما هم توجیه این سیلیها است، اما این فرایند توجیهگری عاقبت مناسبی برای جامعه و حکومت ندارد.
من ارزیابی تحلیلگران روابط بینالملل (مثل دکتر ناصر هادیان) را قبول دارم، که حاکمیت و دولت در ایران باید نشان دهند که به دنبال دیپلماسی و رفع عزتمندانه تحریمها هستند. ایران با انجام چنین کنشی ضرر نمیکند. حتی اگر مانعتراشیهای آمریکا-اسرائیل ادامه پیدا کند. باز حاکمیت در میان افکار عمومی ضرر نمیکند. من حتی موضع رهبری در سخنرانی ١٩/١١/١۴٠٣ در مخالفت با مذاکره با آمریکا را در چارچوب «دیپلماسی علنی» در برابر دولت ترامپ ارزیابی میکنم. و این که صداسیما و نیروهای تندروی سیاسی این موضع رهبری را بصورت مرامی در مخالفت با مذاکره تبلیغ میکنند به نظر من یک کاری در مخالفت با تقویت توان ملی است. اگر جمهوری اسلامی همچنان به مردم نشان دهد که بخاطر معیشت مردم به دنبال رفع تحریمها است، هیچ ضرری نمیکند و مردم در بحرانهای بعدی بهتر با حاکمیت همراهی میکنند.
یک حرف ساده دلسوزان کشور این است: ما در دیپلماسی چه چیزی از ترکیه، عربستان، امارات و قطر کمتر داریم، که مردم ایران به این وضعیت بد معیشتی دچار شوند؟! حاکمیت این مشکل را با عامل خباثت آمریکا و اسرائیل توضیح میدهد ولی این توضیح برای این دلسوزان یک بعدی است و اقناعکننده نیست. شایسته است دیپلماسی علنی و غیرعلنی در کنار دفاع امنیتی از کشور در تخفیف بحرانهای کشور نقش کلیدی ایفا کند.
تلاش «دیپلماتیک» و پیگیر حاکمیت و دولت برای رفع تحریمها عنصری مفید برای رویارویی با بحرانهای آینده کشور است. کثیری از نیروهای موثر جامعه به کفایت دیپلماسی حاکمیت در مقایسه با کشورهای همسایه باور ندارند و این به نفع توان ملی کشور نیست. این مشکل با حمله به دولت پزشکیان حل نمیشود این مشکل شایسته است در «بیت رهبری» و با تصمیمات صریح در شورای امنیت سامان یابد.
دست حاکمیت در دیپلماسی علنی باز است اما در محافل دیپلماتیک غیرعلنی دست دیپلماتهای ما نباید بسته شود. اگر دست دیپلماتها بسته نشود سخنان مقام رهبری بخشی از کنشگری مذاکره/معامله است ولی اگر دست دیپلماتها بسته شود ایران در آینده بیشتر زیر فشار میرود و با تاخیر و موضع ضعیفتر ناچار خواهد شد امتیاز بیشتری بدهد.»
انتهای پیام